_id
string | text
string | title
string |
---|---|---|
15896 | در چه شرایطی، زبان اسمبلی تنها راه حل خواهد بود؟ | چه زمانی به زبان اسمبلی نیاز داریم؟ |
34577 | من در تعجب بودم که اگر نیاز به طراحی یک پروژه چند مشتری دارید که در آن چندین مشتری بتوانند با یک سرور تعامل داشته باشند، چگونه شروع می کنید. به طور خاص چگونه با وضعیت های مختلف و مدیریت پیام ها برخورد می کنید، چگونه شروع به طراحی و در نظر گرفتن همه این موارد می کنید؟ به عنوان مثال یک برنامه گفتگوی اینترنتی ویدیویی که در آن ممکن است شما با کلاینت دیگری تماس بگیرید، در حالی که آن کلاینت قبلاً در حال تماس است، یا در یک گفتگوی مدال گیر کرده است، به طوری که گفتگوی تماس برقرار نمی شود. | بهترین رویکرد برای طراحی برنامه های کاربردی چند مشتری |
132824 | من اخیراً دری را در سایت خود باز گذاشته ام. شخصی سعی کرد کد PHP را به یک ماژول ویرایش صفحه CMS ارسال کند، اما اجرا نشد. من این کد را دارم و به این فکر می کردم که آیا جایی وجود دارد که بتوانم این کد را برای علاقه مردم و غیره ارسال کنم. این کد PHP است. | آیا جایی وجود دارد که بتوانم کد مورد استفاده برای هک سایت خود را ارسال کنم؟ |
203371 | من در حال توسعه خط لوله ای برای پردازش متن هستم که وارد مرحله تولید می شود. سوالی که همیشه از خودم می پرسم این است: آیا وقتی به دنبال ابزاری برای انجام یک کار خاص هستم (مانند NLTK، PDFMiner، CLD، CRFsuite و غیره) باید به یک زبان برای پروژه پایبند باشم؟ یا ترکیب و تطبیق زبان ها در پروژه مشکلی ندارد؟ بنابراین من بهترین ابزار را بدون در نظر گرفتن اینکه به چه زبانی نوشته شده است (مثلاً OpenNLP، ParsCit، poppler، CFR++، و غیره) انتخاب میکنم و کدم را دور آن پیچ میدهم؟ توجه داشته باشید، من نمیپرسم که آیا یک توسعهدهنده برای حرفه خود فقط به یک زبان پایبند است. | آیا پایبندی به یک زبان در یک پروژه خاص تمرین خوبی است؟ |
122190 | دلیل اینکه من این را می پرسم این است که آیا یک اسکریپت PHP یک مسیر نیست؟ به عنوان مثال، اگر یک article.php دارید، مسیر شما به سادگی http://mysite.com/article.php است. چرا مفهوم مسیر را بیشتر انتزاع کنید، در حالی که از قبل به عنوان یک فایل ساده وجود دارد؟ | در چارچوب های PHP، چرا از مفهوم مسیر استفاده می شود؟ |
101008 | تقریباً در هر سیستم امنیتی که من تا به حال دیدهام، چیزی که کنترل میشود این است که **چه کسی به کدام قسمت دسترسی دارد**. با این حال، در زندگی واقعی، در بسیاری از موقعیتها، سیستمهای امنیتی **زمان** و *جایی**هایی که فرد مجاز به انجام کاری است را نیز در نظر میگیرد. به عنوان مثال، **در روز می توانید تند رانندگی کنید**، اما **در شب نمی توانید تند رانندگی کنید**، یا **می توانید در X** به طور رسمی با یک همجنسگرا ازدواج کنید، اما **نمی توانید ازدواج کنید. همان جنسیت در Y**. آیا امنیت مبتنی بر محدودیت در زمینه نرم افزار معنایی دارد؟ به عنوان مثال، یک سیستم میتواند از ورود شما در زمانهای خاصی از روز جلوگیری کند (مثلاً بعد از کار)، یا سیستم دیگری میتواند به شما اجازه دهد وارد سیستم شوید، فقط در صورتی که به اندازه کافی سریع تایپ کنید، یا سیستم دیگری میتواند به شما اجازه ورود داده را بدهد. اگر در حال حاضر در ایالات متحده آمریکا (Geolocation API) و غیره قرار دارید. چرا سیستم های امنیتی رایانه با سناریوهای زندگی واقعی مطابقت ندارند؟ | چرا برنامه ها امنیت مبتنی بر محدودیت ندارند؟ |
253872 | برنامه دات نت من فایل های HTML ایجاد می کند، و به این ترتیب، ساختار شبیه نمودار متغیر متغیر myData BuildHomePage() = جدول متغیر جدید BuildGraphPage(myData) = BuildTablePage(myData) BuildGraphPage و BuildTablePage هر دو به داده های دسترسی، شی myData نیاز دارند. در مثال بالا، من شی myData را به 2 سازنده منتقل کردم. این کاری است که اکنون در پروژه فعلی خود انجام می دهم. شی myData و خصوصیات آن همه فقط خواندنی هستند. مشکل این است که تعداد صفحاتی که به این شی نیاز دارند افزایش یافته است. در پروژه واقعی فعلا 4 تا هست ولی مشخصات جدید حدودا 20 تا باشه پاس دادن این آبجکت به سازنده هر آبجکت جدید و انتساب اون به فیلد کمی وقت گیره ولی سختی نیست! این سؤال را مطرح میکند که آیا بهتر است تمرین را به همان شکلی که انجام دادهام ادامه دهم یا یک کلاس استاتیک جدید برای myData ایجاد کنم که میتواند از هر جایی در پروژه من به آن ارجاع داده شود. حدس میزنم تواناییهای من برای استفاده از Google ضعیف است، زیرا سعی کردم یک الگوی مناسب پیدا کنم زیرا مطمئن هستم که این نوع طراحی باید رایج باشد، اما نتایج من هیچ نتیجهای نداشت. آیا الگویی وجود دارد که مناسب باشد، یا بهترین شیوه ها به سمت اجرای یک اجرا بر دیگری متمایل هستند. | آیا الگو یا بهترین روشی برای انتقال یک نوع مرجع به چند کلاس در مقابل یک کلاس ایستا وجود دارد؟ |
219095 | من در حال توسعه یک برنامه با استفاده از چارچوب لاراول بوده ام و برای اولین بار در معرض ایده صف قرار گرفته ام. آموزشها و مقالههای زیادی درباره استفاده از صفها و نمونههایی از موارد استفاده وجود دارد، اما من هرگز کسی را ندیدهام که در مورد زمانی که واقعاً نیازی به استفاده از آنها نیست بنویسد یا برجسته کند. من نمونه ها یا حتی سوالات انجمن را در مورد استفاده از beanstalked یا iron.mq برای تخلیه کارهایی که سپس به صورت مدیریت شده انجام می شود، دیده ام، من مفهوم را درک می کنم. اما آیا نیازی به استفاده از صف ها وجود دارد اگر بگوییم برنامه من از یک سرویس پستی مانند Postmark یا Mandrill استفاده می کند؟ آیا در آن صورت فایده ای دارد؟ منظورم این است که من هر دو را آزمایش کردهام و بدیهی است که هر دوی آنها در صف خدمات خود قرار میدهند تا به سرویسشان اجازه کار داده شود. آیا وقتی در حال بارگذاری عمل ارسال نامه به سرویسی که از برنامه من جدا شده است، به یک صف برای ایمیل نیاز دارم؟ (برنامه من در طبیعت منتشر نشده است، من در حال حاضر اطلاعات مربوط به نوع معیار را ندارم) چقدر متفاوت است دادن jobs به ironmq (که هنوز یک api را فراخوانی می کند و داده می فرستد) با برقراری تماس برای گفتن Mandrill از طریق ارسال داده؟ بیشتر به این نکته؛ آیا نیاز به یک صف مانند استفاده از iron.mq برای ارسال درخواست های نامه به mandrill است که اتفاقاً موارد را نیز در صف قرار می دهد؟ | چه زمانی نیازی به استفاده از صف در برنامه نیست؟ |
198235 | بگویید من یک وب سرویس با روش «MyWebServiceMethod(string passValue)» دارم. وب سرویس روشی را «MyServiceMethod(string passValue)» می نامد که در آن مقدار وب سرویس به همراه آن ارسال می شود. این سرویس یک روش مخزن را MyRepositoryMethod(string passValue) می نامد که در آن مجدداً مقدار سرویس به همراه ارسال می شود. امیدوارم به اندازه کافی واضح باشد. در صورت نیاز می توانم کد ارسال کنم. **سؤال من در مورد بررسی آرگومان تهی است.** آیا باید passedValue را بررسی کنم و یک استثنا در این موارد بیاندازم: 1. سرویس وب 2. سرویس 3. مخزن بدیهی است که اگر passedValue در وب سرویس خالی باشد، روش های زیر هرگز فراخوانی نمی شوند، اما آیا باید بررسی کنم که آیا راه حل در آینده تغییر می کند؟ ویرایش باید میگفتم که انتظار ندارم null هرگز یک مقدار معتبر باشد. همچنین، نگرانی من در این مواقع این است که شخصی ممکن است وب سرویس را تغییر دهد یا کلاینت دیگری را بدون بررسی آرگومان ایجاد کند که سرویس را با آرگومان های نامعتبر فراخوانی کند. بنابراین من تمایل دارم فکر کنم که بررسی باید در هر دو مکان باشد. سپس به YAGNI فکر می کنم و فکر می کنم که آیا باید وقتی به آن پل رسیدیم از آن پل عبور کنیم. بهترین عمل در این شرایط چیست؟ | بهترین تمرین برای بررسی استدلال |
125163 | من به توسعه نرم افزار برای اوبونتو و سایر توزیع های مبتنی بر لینوکس (مانند لینوکس مینت) فکر می کنم. اما در حال حاضر درمورد اینکه از کجا شروع کنم دچار مشکل هستم. آیا یادگیری پایتون کافی/خوب است؟ و چه چیزهای دیگری باید قبل از شروع این نوع توسعه بدانم؟ و آیا میتوانم برنامههایم را در فروشگاه نرمافزاری مانند فروشگاه اوبونتو منتشر کنم، حتی اگر خارج از ایالات متحده یا بریتانیا باشم؟ اگر نه، چه گزینههایی دارم تا برنامههایم را به مخاطب برسانم؟ * * * همانطور که بسیاری از کاربران پرسیده بودند، من قصد دارم برنامه هایی را فقط برای لینوکس بسازم (من به Gnome فکر می کنم) که کمی تجاری و سازمانی باشد. در حال حاضر من یک توسعه دهنده جاوا دارای گواهی Oracle در J2SE و J2ME هستم. و من کمی پایتون را می شناسم. | نقطه شروع توسعه اپلیکیشن اوبونتو چیست؟ |
202972 | من روی پروژه ای کار می کنم که پایگاه داده خود را دارد که آن را InternalDb می نامند، اما دو پایگاه داده دیگر را نیز جستجو می کند، آنها را ExternalDb1 و ExternalDb2 می نامند. هر دو ExternalDb1 و ExternalDb2 در واقع توسط چند پروژه دیگر مورد نیاز هستند. من نمی دانم بهترین روش برای مقابله با این موضوع چیست؟ در حال حاضر، من فقط یک پروژه برای هر یک از این پایگاه های داده خارجی ایجاد کرده ام و سپس Edmx و موجودیت ها را با استفاده از رویکرد entity-framework ایجاد کرده ام. فکر من این بود که میتوانم این پروژهها را در هر یک از راهحلهایم که نیاز به دسترسی به این پایگاههای اطلاعاتی دارد، بگنجانم. همچنین، من هیچ لایه تجاری جداگانه ای ندارم. من فقط راه حلی مانند زیر دارم: Project.Domain ExternalDb1Project.Domain ExternalDb2Project.Domain Project.Web بنابراین پروژه های دامنه من شامل دسترسی به داده ها و همچنین POCOهای تولید شده توسط Entity Framework و هر منطق تجاری هستند. اما مطمئن نیستم که آیا این رویکرد خوبی است یا خیر. به عنوان مثال، اگر من بخواهم اعتبار سنجی را در Project.Domain خود بر روی نهادهای موجود در InternalDb انجام دهم، خوب است. اما اگر بخواهم اعتبار سنجی را برای موجودیت های هر یک از ExternalDbs انجام دهم، در این صورت نمی دانم کجا باید برود؟ برای دقیق تر بودن، من Employees را از ExternalDb1Project.Domain بازیابی می کنم. با این حال، من می خواهم مطمئن شوم که آنها فعال هستند. این اعتبارسنجی کجا باید برود؟ چگونه می توان پروژه ای مانند این را در سطح بالا معماری کرد؟ همچنین، میخواهم مطمئن شوم که از IoC برای زمینههای دادهام استفاده میکنم تا بتوانم هنگام نوشتن تستها، جعلی ایجاد کنم. من نمی دانم که رابط های این زمینه های مختلف داده در کجا قرار دارند؟ | یک رویکرد خوب برای کار با پایگاه داده های متعدد چیست؟ |
37495 | یکی از اصول چابک این است که شما باید نرم افزار کار را اندازه گیری کنید: > نرم افزار کاری معیار اولیه پیشرفت است - 12 اصل Agile نکته این است که در حالی که من می توانم نرم افزار خود را از نظر داستان های انجام شده، اشکالات له شده یا حجم آن اندازه گیری کنم. گزارش نقص در حال کاهش است، من در مورد نحوه اندازه گیری ارزش نرم افزار خود گیر کرده ام. اگر از مایک کوهن به عنوان مثال استفاده کنم و کمک او به SalesForce.com در مقایسه با سال قبل 500٪ ارزش بیشتری را به مشتریان خود ارائه دهد * - چگونه این افزایش را اندازه گیری کنم؟ چگونه می توانم جایی که در حال حاضر هستم را اندازه گیری کنم؟ معیارهای دیگری که او استفاده می کند، تعداد ویژگی ها و تعداد ویژگی های هر توسعه دهنده است. این چیزی است که من میتوانستم آن را حل کنم، اگر مطالب عقب ماندهام مرتب بود و داستانها با «ویژگی» بریده میشدند، اما ما تازه با Agile شروع به کار کردهایم، بنابراین به روشی نیاز دارم تا بفهمم ارزشی که اکنون ارائه میدهیم چیست. ، سپس از یک معیار مشابه در شش ماه استفاده کنید تا ببینید آیا خروجی خود را افزایش دادهایم یا خیر. من درباره اندازهگیری ارزش نرمافزار با افزایش درآمد یا افزایش رضایت مشتری شنیدهام (البته چگونه آن را اندازهگیری میکنید؟) اما این افزایشها را میتوان به هر چیزی در شرکت (فروش، حسابداری، پشتیبانی) نسبت داد و نه مستقیماً به کاری که بخش من انجام می دهد. بنابراین، چگونه ارزش نرم افزار خود را اندازه گیری می کنید و چگونه شروع به کار کردید؟ * موفقیت با چابک \- مایک کوهن | چگونه ارزش نرم افزار خود را اندازه گیری می کنید؟ |
45856 | من دانشجو هستم و در اوقات فراغت خود در یک شرکت بزرگ به عنوان توسعه دهنده جاوا کار می کنم. کار خوب است، اما مشکل اینجاست که رئیس من کدهای بسیار عجیبی می نویسد. من نمی خواهم شکایت کنم، اما برخی از مسائل به نظر من واقعا عجیب است. به عنوان مثال: * هیچ بولی نمی داند. همه شرایط بولی رشته هایی هستند که YesOrNo نامیده می شوند و سپس در شرایطی که استفاده می کند اگر (YesOrNo == Yes) * تعداد زیادی کاراکتر بسیار عجیب در نام متدها و متغیرهایی مانند é õ ô یا è وجود دارد * همه حلقه ها بی نهایت هستند. حلقه ها به سبک for(;;). سپس در انتهای حلقه شرط تست می شود و در صورت برآورده شدن شرایط شکسته می شود. نامیده می شود. نمیدانم باید به او بگویم که فکر میکنم این تمرین خوبی نیست، زیرا او رئیس من است و تصمیم میگیرد چگونه و چه کار کنم. از طرف دیگر برخی از نمونه های او واقعاً بسیار عجیب هستند. نکاتی وجود دارد که چگونه می توان با آن کنار آمد؟ و آیا این فقط من هستم که فکر می کنم این سبک بد است؟ | چگونه به رئیس خود بگویید که سبک برنامه نویسی او واقعا بد است؟ |
86974 | در شرکتی که من کار می کنم، ما واقعاً می خواهیم وارد روش چابکی برای توسعه نرم افزار شویم. چیزی که من در مورد آن هیجان زده نیستم این است که مدیریت از ما می خواهد که یک ویژگی مدیریت پروژه سفارشی را در داخل اینترانت شرکت ایجاد کنیم. من فکر می کنم این یک اتلاف وقت است. بسیاری از ابزارهای شخص ثالث عالی در دسترس هستند (مانند Axosoft OnTime) که می توانند هر کاری را که ما نیاز داریم و موارد دیگر را انجام دهند. با توجه به اینکه ساخت ماژول مدیریت پروژه خودمان چقدر زمان توسعه دارد، می توانیم مجوزهای متعددی را برای یک محصول شخص ثالث خریداری کنیم. یکی از نگرانی ها این است که، در حالی که ما در حال نوشتن کد برای یک کلاینت هستیم، و از ماژول مدیریت پروژه اینترانت سفارشی خود استفاده می کنیم، اشکالاتی را در ماژول پیدا می کنیم که نیاز به رفع ASAP دارند. این بدان معناست که برای تعمیر اینترانت باید کار روی کد مشتری متوقف شود. این فقط باعث ایجاد لرز در ستون فقراتم می شود. نگرانی دیگری که دارم عدم کارایی است. این ماژول سفارشی آنقدر ابتدایی خواهد بود که استفاده از آن واقعاً تلخ خواهد بود. این ممکن است کمی مضحک به نظر برسد، اما به خاطر خدا، بسیاری از ابزارهای شخص ثالث به قدری از ویژگی های غنی برخوردار هستند که ایده نوشتن ابزار خودمان بسیار ناراحت کننده است. در واقع نمی توانم اذیت شوم. بچه ها نظرتون چیه؟ من می خواهم این موضوع را با رئیسم در میان بگذارم، زیرا احساس می کنم موضوع بسیار مهمی برای صحبت کردن است. ویرایش: با تشکر از پاسخ های عالی، بسیار قدردانی می کنیم. برای خلاصه کردن برخی از آنها: **پول** طبیعتاً رئیس من می خواهد با پرداخت نکردن چند صد پوند برای مجوزها، پول پس انداز کند. با این حال، برای نوشتن یک ابزار سفارشی، x تعداد روز طول می کشد، ضرب در حدود 500 پوند، که هزینه های ما است. من ارزش تجاری را در این نمی بینم. مدیریت اشاره کرده است که میخواهد اینترانت را در آینده به عنوان یک محصول بفروشد، اما اینترانت آنقدر سفارشی است (و کاملاً اساسی) که برای دادن آن به مشتری دیگر، میتوانم ببینم که باید نسخهای از آن را فورک کنیم. کد و به هر حال اکثریت آن را بازسازی کنید. بنابراین اینطور نیست که در استفاده مجدد چیزی به دست آوریم. **ویژگی ها** داشتن ماژول سفارشی خودمان به این معنی است که ویژگی نفخ نیست - فقط عملکرد مورد نیاز ما در محصول خواهد بود. مشکل من این است که بسیاری از ابزارهای رایگان و منبع باز مدیریت پروژه با حداقل ویژگی ها در حال حاضر وجود دارد. بنابراین حتی اگر هزینه مشکل باشد، میتوانیم به منبع باز نگاه کنیم. باز هم همه چیز به این خلاصه می شود که من در عصر حاضر نوشتن یک ابزار مدیریت پروژه را فایده ای نمی بینم. این کمی شبیه نوشتن مرورگر وب خود است - چرا؟، چه فایده ای دارد؟ اگرچه مدیریت درخواست این ابزار را دارد، فقط به این دلیل که آنها هستند، به این معنی نیست که من آنها را راضی خواهم کرد و این کار را فقط به این دلیل که آنها آن را درخواست کردند، انجام خواهم داد. اگر چیزی منطقی نیست، آن را به عنوان نگرانی مطرح می کنم. در پایان روز، این توسعه دهندگان هستند که کد را می نویسند، این توسعه دهندگان هستند که برای یک تجارت پول در می آورند. بنابراین، تا آنجا که به من مربوط می شود، توسعه دهندگان نقش بسیار مهمی در تصمیم گیری در مورد اینکه چگونه یک شرکت باید پروژه ها را مدیریت کند و از چه ابزارهایی استفاده می کند، دارند. من اسپارتی هستم، ارگ! :) هوم، من به دلایلی نتوانستم این سوال را ویکی کنم، بنابراین باید پاسخی برای پذیرش انتخاب کنم. ویرایش: امروز با رئیسم جلسه داشتم. من در مورد نگرانی هایم در مورد نوشتن یک ابزار سفارشی از ابتدا گفتم. من حتی OnTime 2010 را به او نشان دادم، به علاوه یک پروژه نمونه OnTime SDK را اجرا کردم که نشان داد میتوانیم کد سفارشی خود را بنویسیم تا با دادهها تعامل داشته باشیم و هر کاری که میخواهیم انجام دهیم. من تمام لیست ها، ویژگی ها را که می توانستم فکر کنم را نشان دادم. اما او قانع نشد. Un-f@king-believable! :( پس ما باید همه چیز را از ابتدا بنویسیم، به خوبی می دانیم که می توانیم فقط یک ابزار قفسه را برای انجام کار بخریم. فحش های زیادی وجود دارد که در حال حاضر می توانم برای توصیف احساسم استفاده کنم! | شرکت می خواهد به جای استفاده از محصول شخص ثالث، ابزار مدیریت پروژه سفارشی بنویسد |
138429 | چند منبع خوب برای موضوعات پیشرفته C++ چیست؟ من C++ را می شناسم، اما دانش کمی در مورد رشته، برنامه نویسی پیشرفته متا و کارهای درونی متا برنامه نویسی دارم و می خواهم بهتر شوم. | منابع خوبی برای موضوعات پیشرفته C++؟ |
219543 | آیا یک کلاس باید در مورد زیر کلاس های خود بداند؟ آیا یک کلاس باید کاری را انجام دهد که به عنوان مثال برای یک زیر کلاس خاص خاص باشد؟ غریزه من به من می گوید که طراحی بدی است، به نظر می رسد نوعی ضد الگو است. | آیا یک کلاس باید در مورد زیر کلاس های خود بداند؟ |
58145 | چگونه با برنامه نویسان اسکالا مصاحبه می شود؟ مصاحبه کننده هنگام مصاحبه با توسعه دهنده Scala به چه جنبه هایی توجه می کند؟ | نحوه مصاحبه با توسعه دهندگان اسکالا |
58270 | آیا منصفانه است که به ویژگی ای که هنوز کدگذاری نشده است به عنوان اشکال اشاره کنیم؟ به عنوان مثال، من روی پروژه ای کار می کنم که شامل سه ویژگی متمایز است. اگر فقط یکی از آنها را شروع کنم، آیا درست است که به دو مورد دیگر به عنوان اشکال اشاره کنم؟ یا باگ فقط برای ویژگی هایی اعمال می شود که کدگذاری و تست شده اند؟ | اشکالات در مقابل ویژگی های موجود |
24722 | من آدم صبحگاهی نیستم من عادت کردم از 10 تا 7/8، گاهی اوقات 9 کار کنم. با این وجود، بسیاری از جاهایی که کار کرده ام چیزی بیشتر از 8 تا 6 یا 9 تا 6 خواسته اند. صبح مغزم را به کار انداختم و وارد کد شدم. وقتی این کار را انجام دهم، می توانم برای مدت طولانی تمرکز کنم و کاملاً سازنده باشم. این در حال ورود به کد و شروع به کار با آن است که من با آن مشکل دارم. گاهی اوقات صبح وقت را تلف می کنم فقط به این دلیل که نمی توانم روی مشکل تمرکز کنم (بله، صبح این را می نویسم). من تمام مشغله هایم را صبح گذاشته ام، اما به عنوان یک توسعه دهنده، مشغله زیادی ندارم. به نوعی تبدیل به یک چیز خودتقویت کننده می شود. چون کارها را صبح انجام نمی دهید، باید دیرتر بمانید. چون باید دیرتر بمانید، پس از آن صبح روز بعد کار سختتر است و غیره. آیا افراد دیگر با این مشکل دارند؟ اگر چنین است، هر تکنیکی را یاد گرفته اید؟ با تشکر | آیا تکنیکی دارید که به شما در شروع صبح کمک کند؟ |
98477 | من نمی توانم معنی زیر را بفهمم برنامه های ISAPI را می توان با استفاده از هر زبانی نوشت که امکان صدور توابع استاندارد C را فراهم می کند، به عنوان مثال C، C++، Delphi. اجازه صدور توابع C/C++/Delphi چیست؟ P.S. من خیلی خیلی جدیدم | |
131841 | مشتری من، صاحب کسب و کار ترجمه، فقط به من گفت که در مورد Ruby on Rails مطالعه کرده است و به من گفت که _افراد PHP بیشتری در اطراف وجود دارند_ و به نظر می رسد جامعه آن را ترجیح می دهد. شما بهعنوان مهندس نرمافزار و فریلنسر برای دستیابی به این اهداف به مشتری چه میگویید: * فروش * کاری کنید که او ببیند که فناوری تصمیم تخصصی من است و Rails برای این پروژه خاص از PHP (+ هر فریم ورک) خوب یا بهتر است. . به روز رسانی: از همه شما برای پیشنهادات متشکرم! فردا یه جلسه دیگه باهاش دارم، ببینم چطور پیش میره، دوباره آپدیت میکنم :) آپدیت 2: بالاخره بهش گفتم این تاپیک رو بخونه و نتیجه فوق العاده بوده: اون پروژه رو به من داد و ما میخوایم همین الان شروع کن از همه شما برای کمک متشکرم، اگر روزی ببینیم آبجو رایگان در اختیار من دارید :) BTW: من این درس را یاد گرفتم: تا حد امکان شفاف باشید، زیرا اگر به خود و کار خود ایمان دارید، هیچ مشکلی وجود ندارد که تو را بزند با احترام | چگونه می توانم از Ruby on Rails در برابر نظرات غیر فنی مشتریان دفاع کنم؟ |
234766 | ما در حال کار بر روی برنامه فرم های وب ASP.NET هستیم که با استفاده از WCSF (الگوی MVP) توسعه یافته است. در اپلیکیشن یک صفحه جستجو وجود دارد که به کاربر اجازه می دهد چند فیلد را وارد کرده و نتایج را نمایش دهد. ما عملکرد را به کنترلهای کاربر تفکیک کردهایم و هر کنترل کاربر نمای و ارائهدهنده خود را دارد. 1. جستجو -> از فیلدهای جستجو به همراه دکمه ارسال تشکیل شده است. این شامل اعتبار سنجی در داخل ارائه کننده است. پس از تأیید اعتبار صفحه، رویداد سفارشی را افزایش می دهد. 2. معیارهای جستجو -> شامل کنترل DataList برای نمایش معیارهای جستجو فقط خواندنی با اشتراک در رویداد جستجو. 3. نتایج جستجو -> با کنترل کننده ارتباط برقرار می کند و با اشتراک در رویداد جستجو، شبکه را متصل می کند. همچنین شامل مرتبسازی و همه رویدادهای مرتبط با شبکه است. از آنجایی که هر کنترل دارای کنترلها و رفتار خاص خود است که از اصول SOLID پیروی میکند، نماها و ارائهکنندگان نازک و قابل آزمایش هستند. همچنین، بهره وری را با تسهیل توسعه دهندگان افزایش داد تا بتوانند به طور مستقل روی وظایف کار کنند. اما از سوی دیگر، ما به این فکر می کنیم که آیا با معرفی کنترل های کاربر، رویدادهای سفارشی و غیره برای این عملکرد ساده، بیش از حد مهندسی کرده و پیچیدگی را افزایش داده ایم؟ | چقدر تفکیک بیش از حد در این طراحی است؟ |
76415 | من می دانم که این یک مکان خوب است، اما چیزی که من واقعاً به دنبال آن هستم، مخاطبین است، شاید دیدن آنها به صورت آنلاین، گفتگوهای هوشمندانه و غیره. جایی که من زندگی می کنم، برنامه نویسان زیادی در اطراف من وجود ندارد زیرا من خودم شاغل هستم. مطمئنم اگر قرار بود در شرکتی کار کنم، اطرافم را چند نفر احاطه می کردند. نمیدانم شاید نامهای صفحهنمایش یا فیسبوکهایمان را به اشتراک بگذاریم یا چیز دیگری. | من می خواهم چند دوست برنامه نویس پیدا کنم اما نمی دانم واقعا کجا را نگاه کنم |
207611 | من شنیده ام که برنامه نویسی منطقی می تواند به عنوان یک جایگزین همه منظوره برای سایر پارادایم های برنامه نویسی مانند OO یا برنامه نویسی تابعی باشد. (از آنجایی که Prolog کامل Turing است، باید اینطور باشد!) با این حال، من در دیدن اینکه چگونه می توان یک برنامه تعاملی، مانند یک بازی کنسول ساده و گرافیکی در Prolog یا یک زبان مشابه را پیاده سازی کرد، مشکل دارم. شما حقایق دارید، قوانینی که می توانند حقایق بیشتری را استخراج کنند، و پرسش هایی که حقایق را بازیابی می کنند. به راحتی می توانید ببینید که چگونه می توانید از آن عناصر اساسی برای ایجاد چیزی شبیه حل کننده سودوکو استفاده کنید. اما در مورد Pac-man، یا ساده تر، Pong چطور؟ **لطفاً توجه داشته باشید:** من به دنبال جزئیات سطح پایین نیستم، بلکه به دنبال یک نمای کلی مفهومی هستم. (به عنوان مثال: به عبارت سطح بالا، چگونه I/O را مدیریت می کنید؟ وضعیت بازی را چگونه ذخیره می کنید؟ چگونه چیزی مانند حلقه اصلی را پیاده سازی می کنید؟ چگونه گذر زمان را اندازه گیری می کنید و به آن پاسخ می دهید؟ ) | چگونه برنامه های تعاملی (مانند بازی/شبیه سازی) را با استفاده از برنامه نویسی منطقی پیاده سازی کنیم؟ |
170335 | در Mercurial میتوانم این کار را با برنامه Purge Extension و اجرای دستور زیر انجام دهم: hg purge همچنین برای خلاص شدن از شر فایلهای نادیده گرفته شده خوب است: hg purge --همه من در مورد کاربردیترین/استفادهشدهترین راهحل معادل در git کنجکاو هستم. **ویرایش**: میخواهم فقط از شر فایلهای ردیابی نشده خلاص شوم، نه اینکه همه چیز را بازنشانی کنم (مثلاً فرض کنید برنامهای دارم که فایلهای کش یا کد تولید شده را تولید میکند و میخواهم آنها را با کمک git حذف کنم) | چگونه می توانم فقط از شر فایل های ردیابی نشده در git خلاص شوم؟ |
86197 | ویرایش: باید توضیح بدهم. اصطلاحات خاصی را که در زیر فهرست کردم کاملاً درک می کنم. من همچنین می دانم که w3schools بیشترین اطلاعات را ندارد. اینها فقط نمونه هستند. من انتظار ندارم که همه بفهمند مثال چیست، اما امیدوارم اکثریت بفهمند. آیا کسی منابعی دارد که عبارات مربوط به برنامه نویسی و توسعه وب را فهرست کند، یا اینکه به آن توجه دارد؟ مواردی مانند: Runtime Build Time Framework Library Normalize. من واقعاً به دنبال اصطلاحات عمومی و اصطلاحات خاص مربوط به توسعه وب، PHP، SQL، CSS، HTML هستم. قدردان هر ورودی زوجی که پیدا کردم: http://www.w3schools.com/site/site_glossary.asp http://docs.roxen.com/pike/7.0/tutorial/fundamentals/concepts.xml | اصطلاحات برای توسعه وب و برنامه نویسی عمومی / نرم افزار؟ |
37141 | آیا کسی آنجا این کار را کرده است؟ آیا قبل از اینکه بتوانید شغلی پیدا کنید، مجبور بودید چند سال را برای یادگیری دات نت صرف کنید یا کارفرمایان فقط مایل بودند که بر اساس تجربه جاوا شما را به آتش بیندازند؟ من میپرسم اگر چند سال بعد بخواهم تغییر بدهم یا شاید نیازی به نگرانی نداشته باشم، برای من خوب است که از همین الان شروع به یادگیری دات نت کنم. | چگونه از جاوا به دات نت سوئیچ کنیم؟ |
14206 | من دانشجوی زبان های توسعه وب مانند PHP، Ruby و Python هستم. در حال حاضر روی برخی از پروژههای مدرسه کار میکنم، اما سعی میکنم روی برخی از پروژههای آخر هفته کار کنم که میتوانم از آنها برای نمایش دادن به کارفرمایان بالقوه استفاده کنم، بهترین راه برای تنظیم آن چیست؟ به طور خاص، آیا نکاتی برای یک برنامه نویس جدید وجود دارد، زیرا من نمی خواهم نظری در مورد اینکه چگونه این یا آن باید تنظیم شود یا نباید تنظیم شود. در صورت امکان لطفا مثال های واقعی بزنید. **ویرایش:** Git چطور؟ آیا اینجا مکان خوبی برای نمایش پروژه های من است؟ | چگونه تجربه کاری خود را در برنامه نویسی به نمایش بگذارم؟ |
130850 | تفاوت بین عملیات توسعه و مدیریت پیکربندی نرم افزار چیست؟ به نظر من تا زمانی که DevOps و مدیریت پیکربندی نرمافزار بر روی موارد زیر تمرکز دارند، این امر یکسان است: 1. ایجاد **زیرساخت توسعه** \- مسئول نسخه_کنترل، مدیریت ساخت، مدیریت استقرار، مدیریت وابستگیها، یکپارچهسازی مداوم و تحویل_ و غیره. 2. استفاده از بهترین شیوه ها برای سازماندهی **محیط توسعه دهندگان**. 3. **تضمین کیفیت** فرآیندهای توسعه - جمع آوری معیارهای اثربخشی توسعه، کار بر روی رفع تنگناهای فرآیند توسعه (اجرای آزمون های واحد، ارزیابی پوشش آزمون های واحد، اجرای بازرسی ها و غیره) 4. **مدیریت زیرساخت ** \- پلتفرم های هدف و مشخصات آن. 5. **مدیریت انتشار** \- مطمئن شوید که نسخه به موقع به مشتری/مشتری تحویل داده شده است. شاید من چیزی را از دست داده ام؟ این پیوند نشان می دهد که استفاده از عبارت مدیریت پیکربندی نرم افزار غالب است. اما هنوز، ترجیح می دهید از چه ترکیب کلمه ای برای توصیف دامنه فعالیت های فهرست شده استفاده کنید: **عملیات توسعه** یا **مدیریت پیکربندی نرم افزار**؟ | تفاوت بین DevOps و مدیریت پیکربندی نرم افزار |
207613 | من در حال نوشتن کدی در پایتون هستم که اعتبار یک کلید مجوز را پس از نظرسنجی از سرور بررسی می کند. اگر معتبر باشد، برنامه پایتون به نوبه خود تعدادی اسکریپت bash را اجرا می کند. چگونه یک باینری ترکیبی از اسکریپت پایتون (برای بررسی مجوز) و اسکریپت bash (که وظیفه را انجام می دهد) ایجاد کنیم؟ در اینجا چیزی است که من فکر می کنم می تواند راه حل باشد، اما واقعا مطمئن نیستم: 1. من از تابع encode در پایتون استفاده می کنم و فایل اسکریپت bash را یک بار رمزگذاری می کنم و ترکیب آن فایل و فایل License_checker.py را به یک باینری واحد اضافه می کنم. هنگامی که باینری اجرا می شود، کد پایتون باید فایل را به یک فایل موقت رمزگشایی کند، اسکریپت را اجرا کرده و فایل موقت را حذف کند. 2. مکانیزمی را پیدا کنید که کد bash را در اسکریپت پایتون پیچیده/جاسازی کند. من در مورد دکوراتورها شنیده ام اما از آنها استفاده نکرده ام و نمی دانم که آیا آنها به این هدف عمل می کنند یا خیر. | رمزگذاری یک اسکریپت bash برای استفاده در پایتون |
157552 | تیم من بیش از یک سال است که یک برنامه کسب و کار وب را توسعه می دهد. بسیار کوچک شروع شد، اما اکنون بزرگتر و بزرگتر می شود. فکر میکنم زمان بازآفرینی فرا رسیده است. با نگاه کردن به کد، وضعیت زیر را می بینم: IUserService * addUser * deleteUser * updateUser * addMember * deleteMember * updateMember * registerMember * deactivateMember .... * getExpiringMember * nominateMember به طور کلی می توان گفت که حدود 50 تابع برای بیش از 2500 خط وجود دارد. منطق کسب و کار من یک بار کد پاک را خواندم، می گوید که برای یک کلاس معمولی نباید بیش از 200 خط وجود داشته باشد. کد ما این الزام را به طور جدی نقض می کند و من شروع به احساس سختی مدیریت کد می کنم. راه حل ساده ممکن است تقسیم این سرویس به بسیاری از خدمات دیگر باشد، اما امکان پذیر/معقول نیست: 1. این کلاس سرویس به عنوان یک نقطه API برای سرویس گیرنده تلفن همراه عمل می کند، به طوری که هر تغییر در رابط (حتی تغییر نام) نیاز به تغییر برای مشتری دارد. همچنین. من نمی خواهم وقت گرانبهای تیممان را صرف کنم، اگر دلیل خوبی نباشد. 2. من قبلاً بخشی از این سرویس را به کلاس های دیگر تقسیم کردم، اما آن کلاس (RegistrationService) نیز بسیار سریع رشد می کند و اخیراً به 500 خط کد رسیده است. 3. اخیراً درخواست منطق تجاری بیشتر و بیشتر شده است و این خدمات حتی بیشتر رشد خواهند کرد. می ترسم اگر یکی از اعضای تیمی که یک سرویس مشخص را مدیریت می کند، بازنشسته شود، در مقطعی مسیر را از دست بدهیم. آیا راهی وجود دارد که بتوانم این سرویس را قابل مدیریت تر کنم؟ آیا الگوی طراحی، تکنیک Refactoring که بتوانم اعمال کنم؟ من هنوز تجربه کافی در این زمینه ندارم... هر گونه پیشنهاد یا راهنمایی پذیرفته می شود. | مدیریت خدمات چند منظوره با رشد سریع |
15897 | سلام ما یک برنامه CMS داریم که به افراد امکان می دهد وب سایت هایی را تحت دامنه ما ایجاد کنند. این سیستم چند سال پیش ساخته شد و از روشی استفاده می کرد که پارامترهایی مانند شناسه وب سایت، کد پوشه و موارد دیگر را با استفاده از url منتقل می کرد. این روش یک url غول پیکر برای هر آیتم در وب سایت ایجاد می کند به عنوان مثال: دامنه من www.domain.com یک وب سایت کاربران در دامنه من www.domain.com/user است و هر بار که کاربر وارد وب سایت خود می شود یک لینک دریافت می کند. مانند این www.domain.com/page.aspx?code=blablasdsdsdsdsds&folder=blablablablablabla و موارد دیگر. ما در تلاشیم تا اندازه رشته را در آدرس اینترنتی کاهش دهیم. گزینه های ما چیست؟ آیا میتوانیم یک نشانی اینترنتی را مانند یک آدرس مجازی به کاربر نشان دهیم و همچنان با url قدیمی به همان صورت کار کنیم؟ ما در حال تلاش برای یافتن راه حلی هستیم که ما را مجبور به بازنویسی کل برنامه خود نکند. برنامه در c# ساخته شده است و وب سرور iis 6 است. با تشکر | کوتاه کردن url به cms |
230658 | من یک شعبه **اصلی** میسازم. این ترانک ما و تنها پایه کد ما برای پروژه است. هنگامی که این ساخته شد، در حالت ایده آل به طور مداوم در محیط توسعه دهنده ما مستقر می شود. زمانی که توسعهدهندگان عملیات در آن محیط Dev را تأیید کردند، میخواهم به سادگی باینریهایی را که قبلا ساخته شدهاند، در محیط تست منتشر کنم. زمانی که QA عملیات در محیط تست را تایید کرد، میخواهم همان باینریهای اصلی را در محیط Stage و سپس در محیط Production منتشر کنم. من حدس میزنم این شبیه به استقرار مدرسه قدیمی است که در آن فقط باینریها را روی جعبهای که در حال استقرار آن هستید کپی میکنید. هر گونه استراتژی، آموزش، راهنمایی، پیوند و توصیه نرم افزار شخص ثالث (ترجیحا با پیوند به آموزش) قدردانی می شود. من می خواهم در صورت امکان همه چیز را در ویژوال استودیو نگه دارم. | یک بار بسازید، در محیط های متعدد مستقر شوید |
218364 | من سعی می کنم یک ساختار داده مناسب برای نمایش ناوبری های موجود بین صفحه های یک بازی پیدا کنم. * با استفاده از فهرست _linked_، یک گره فقط می تواند یک گره بعد از آن داشته باشد: نامناسب. * به نظر می رسد استفاده از _tree_ کار مفیدی باشد، زیرا گره ها می توانند گره های فرزند زیادی داشته باشند، اما به این معنا که یک آیتم ظاهراً فرزند _Options_ می تواند یک _Title_ والد در کودکی داشته باشد، ناسازگار است. همچنین چگونه قرار است دنباله نامتناهی مورد _Title -> Race -> Title -> Race ..._ را بدون تکرار بی پایان در درختم نشان دهم؟ با این حال، این بهترین ساختاری است که برای انجام این کار پیدا کردم. در اینجا نمونه ای از توالی های ممکن آمده است: 1. عنوان * گزینه ها * مسابقه 2. گزینه ها * عنوان * مسابقه 3. مسابقه * گزینه ها * عنوان آیا می دانید که آیا یک _درخت راه خوبی است یا ساختار بهتری برای این کار وجود دارد. ? * * * **ویرایش:** یک کتابخانه عالی برای ایجاد نمودار برای C#/WPF وجود دارد: http://graphsharp.codeplex.com/ از http://quickgraph.codeplex.com/ داخلی استفاده می کند. این یک مثال کوچک است:  Code-behind: using System.Collections.Generic; با استفاده از System.Windows. با استفاده از GraphSharp.Controls. با استفاده از QuickGraph؛ فضای نام WpfApplication15graph { class داخلی ScreenVertex { public string Hello { get; مجموعه؛ } } کلاس داخلی ScreenEdge : Edge<ScreenVertex> { public ScreenEdge(ScreenVertex source, ScreenVertex target) : base(source, target) { } } class internal ScreenLayout : GraphLayout<ScreenVertex, ScreenEdge, ScreenGraphScreenGraph: BidirectionalGraph<ScreenVertex, ScreenEdge> { } public partal class MainWindow : Window { public MainWindow() { InitializeComponent(); Loaded += MainWindow_Loaded; } private void MainWindow_Loaded(object sender, RoutedEventArgs e) { // build graph var screenGraph = new ScreenGraph(); var screenVertex1 = new ScreenVertex {Hello = 1}; var screenVertex2 = new ScreenVertex {Hello = 2}; var screenVertex3 = new ScreenVertex {Hello = 3}; screenGraph.AddVertex(screenVertex1); screenGraph.AddVertex(screenVertex2); screenGraph.AddVertex(screenVertex3); screenGraph.AddEdge(ScreenEdge جدید (screenVertex1, screenVertex2)); screenGraph.AddEdge(ScreenEdge جدید (screenVertex2، screenVertex1)); screenGraph.AddEdge(ScreenEdge جدید (screenVertex1, screenVertex3)); screenGraph.AddEdge(ScreenEdge جدید (screenVertex3, screenVertex1)); screenGraph.AddEdge(ScreenEdge جدید (screenVertex3، screenVertex2)); ScreenLayout.Graph = screenGraph; // دریافت اتصالات برای یک راس خاص IEnumerable<ScreenEdge> inEdges = screenGraph.InEdges(screenVertex3); IEnumerable<ScreenEdge> outEdges = screenGraph.OutEdges(screenVertex3); } } } XAML: <Window x:Class=WpfApplication15graph.MainWindow xmlns=http://schemas.microsoft.com/winfx/2006/xaml/presentation xmlns:x=http://schemas.microsoft. com/winfx/2006/xaml xmlns:controls=clr-namespace:WPFExtensions.Controls;assembly=WPFExtensions xmlns:controls1=clr-namespace:GraphSharp.Controls;assembly=GraphSharp.Controls xmlns:wpfApplication15Graphaceplication:WpfApplication15Graphace:15 Title=MainWindow Width=525 Height=350> <Window.Resources> <DataTemplate x:Key=SvTemplate DataType=wpfApplication15Graph:ScreenVertex> <Grid> <TextBlock Text={Binding Hello}} /> </Grid> </DataTemplate> <Style TargetType=controls1:VertexControl> <Style.Setters> <Setter Property=Template> <Setter.Value> <ControlTemplate TargetType=controls1:VertexControl> <Border CornerRadius=50 Width Height=50 Background=LightBlue> <ContentPresenter Content={TemplateBinding Vertex} ContentTemplate={DynamicResource SvTemplate} /> </Border> </ControlTemplate> </Setter.Value> </Setter> </Style.Setters> </Style> Window.Resources> <Grid> <controls:ZoomControl> | کدام ساختار داده برای نمایش پیمایشهای احتمالی بین صفحههای بازی؟ |
85405 | برای آزمایش و اجرای برخی از برنامه های بسیار فشرده C++ Crunching اعداد، باید برای زمان ابر محاسباتی درخواست دهیم. من می خواهم بازخورد و نظرات شما را دریافت کنم. کدام تماس ها را دنبال می کنید، به کدام مراکز ابررایانه مراجعه می کنید، و غیره. در حال حاضر من فقط DEISA را در اروپا می شناسم. | برای زمان ابررایانه درخواست دهید |
122191 | با توجه به اینکه توسعه jQuery چقدر ساده تر است، در مقایسه با جاوا اسکریپت بومی، چه چیزی باعث می شود افراد به طور کلی از کتابخانه هایی مانند jQuery صرف نظر کنند؟ آیا این به این دلیل است که جی کوئری محدودیت هایی دارد یا کند است؟ منظورم این است که اگر جی کوئری در مقایسه با جاوا اسکریپت بومی بسیار آسان است، مردم چه دلایلی دارند که همچنان از جاوا اسکریپت خالص استفاده کنند؟ | چه مزایایی برای توسعه بومی جاوا اسکریپت وجود دارد؟ |
4647 | یک مکتب فکری در زبانشناسی وجود دارد که حل مسئله بسیار به نحو، معناشناسی، دستور زبان، و انعطافپذیری زبان گفتاری مادری فرد مرتبط است. با کار با تیم های توسعه بین المللی مختلف، من به وضوح می توانم یک فرهنگ ذهنی (اگر بخواهید) در پایگاه کد مشاهده کنم. جدا از زبان برنامه نویسی، کد نویسی آلمانی با همکاران من در هند کاملاً متفاوت است. همچنین، کد در آمریکای میانه به طور مشخص متفاوت است، همانطور که در آمریکای ساحلی متفاوت است (در واقع، IBM سال ها پیش متوجه این موضوع شد). آیا با همکاران بین المللی خود (از هر کشوری) متوجه شده اید که سبک کدنویسی و حل مسئله با زبان های بومی همخوانی دارد؟ | آیا زبان گفتاری مادری فرد بر کیفیت کد تأثیر می گذارد؟ |
96205 | این ممکن است بیشتر شبیه یک سوال طراحی گرافیکی باشد تا یک سوال برنامه نویسی، اما من فکر می کنم که شایستگی فنی/برنامه نویسی بسیار بیشتری نسبت به طراحی گرافیکی واقعی دارد. مفهوم طراحی وب رسپانسیو حول محور استفاده از پرس و جوهای رسانه ای در CSS3 برای تشخیص اندازه دستگاه مشاهده و تنظیم قوانین CSS بر اساس آن - اساساً CSS پویا - می چرخد. این خلأ در بسیاری از موارد استقرار - به ویژه تلفن همراه - را پر می کند. من فکر میکنم استفاده از پرسشهای رسانهای به کندی ظاهر میشود (من متوجه شدهام که بسیاری از مردم واقعاً در مورد آن نمیدانند)، اما نمیدانم آیا دلیلی برای پذیرش کند وجود دارد یا خیر. آیا برای برنامه های وب غیر عملی است؟ آیا چیزی وجود دارد که من از قلم افتاده ام که ممکن است یک دام اساسی باشد؟ | چرا طراحی وب سایت ریسپانسیو نباید مورد توجه قرار گیرد؟ |
230654 | من می خواهم یک لیست را تغییر دهم (در واقع اطلاعات ذخیره شده در یک پایگاه داده). یک شخص به به روز رسانی هر قسمت از لیست دسترسی ندارد، اما می تواند قسمت هایی را که به آنها دسترسی دارد را به روز کرده و حذف کند و هر آنچه را که می خواهد به لیست اضافه کند. کد شبه من این است: ModifiedList OriginalList OriginalListWithUserRights برای هر چیزی در ModifiedList انجام دهید اگر چیزی در OriginalList است سپس //Leave Along - چیز دیگری تغییر نمی کند OriginalList.add(Thing) برای هر چیز در OriginalList اگر (چیزی در ModifiedList) انجام دهید سپس //LeaveAlon هیچ چیز برای تغییر (همانطور که در بالا) برای هر RightsThing در آن وجود دارد OriginalListWithUserRights انجام می دهد اگر RightsThing در OriginalList نیست، پس //به حال خود رها کنید - چیزهایی را که حقوق دیگری ندارید حذف نکنید. کار می کند، اما من فکر می کنم درست نیست زیرا این فقط یک راه حل واضح است. لازم نیست با سه لیست به عنوان ورودی این تابع شروع کنم. میتوانم اطلاعات خاصی را در حالی که در فهرست اصلاحشدهام تکرار میکنم، جستجو کنم. فقط به نظر می رسد که ساختار یافته است و به اندازه کافی شی گرا برای سال 2014 نیست. یک مشکل من این است که همه چیز را به انتهای لیست اضافه می کنم، به نظر می رسد که باید چیزهایی را نسبت به جایی که در سال گذشته بودند اضافه کنم. لیست، اما به نحوی که ترتیب چیزهایی را که در OriginalListWithUserRights من نیستند به هم نریزد. | آیا الگوی طراحی برای به روز رسانی لیست ها وجود دارد؟ |
201619 | آیا بین زبانها اتفاق نظر وجود دارد که چگونه آزمونهای پوچی از آزمونهای نبودن متمایز هستند؟ در پایتون عبارت زیر نادرست است: `{} {}` است، اما این عبارت به True ارزیابی می شود `False is False` چرا اولین عبارت به True ارزیابی نمی شود؟ | آزمون های پوچی در مقابل آزمون های نیستی |
133778 | من می خواهم چیزی بنویسم که یک جمله را بگیرد و هر کلمه ای را که در آن وجود دارد مشخص کند و مشخص کند که هر کلمه چه بخشی از گفتار است. به عنوان مثال > سلام دنیا، من یک جمله هستم که این اسم فعل را برمیگرداند، اسم صفت فعل ضمیر در حالت ایدهآل، میخواهم در نهایت آن را یک قدم جلوتر ببرم و جملهای را بردارم و از نظر برنامهریزی بفهمم که میخواهد چه چیزی را تفسیر کند و شاید کاری در مورد آن انجام دهید بنابراین سوال من این است که آیا کسی چنین چیزی را شنیده است؟ | چگونه می توانم کلمات را از یک جمله استخراج کنم و تعیین کنم که هر کدام کدام قسمت از گفتار است؟ |
216220 | این یک سوال در مورد ترجیحات است. فرض کنید یک زبان برنامه نویسی این دو گزینه را برای ایجاد یک رشته با چند متغیر ارائه می دهد: 1. «سلام، نام من است». نام و من . سن . years old. 2. `StringFormat(سلام، نام من $0 است و من $1 ساله هستم.، نام، سن) کدام را ترجیح می دهید و چرا؟ من متوجه شدم که از هر دو بدون هیچ دلیل روشنی برای انتخاب هر دو استفاده می کنم. در نظر گرفتن بهینه سازی های خرد در حوصله این سوال نیست. **بومی سازی ** به عنوان دلیلی برای رفتن با گزینه شماره 2 ذکر شده است و فکر می کنم دلیل بسیار معتبری است و شایسته است در اینجا ذکر شود. با این حال، آیا نظرات بر اساس دیدگاه های زیبایی شناختی متفاوت است؟ | قالب بندی رشته با الحاق یا جایگزینی |
242884 | من در یک پروژه جدید با معماری دست و پنجه نرم می کنم. من از الگوها/تکنولوژی زیر استفاده می کنم. * CQRS - هر چیزی که وارد می شود از طریق یک فرمان می رود * REST - با استفاده از WebAPI * MVC - asp.net mvc * Angular - ساخت اسپا * nhibernate من معتقدم که این جدایی بزرگی را فراهم می کند و کمک می کند دامنه بسیار پیچیده از تبدیل شدن به یک غول جلوگیری کند. مجموعه ای از خدمات که پرس و جوها را با منطق تجاری دیگر ترکیب می کند. * خدمات REST غیر آرام شده است. آنها متدهایی را در حالت استراحت قرار می دهند که عبارتند از SearchByDate، SearchByItem و غیره. تعداد زیادی کد اضافی من انتظار داشتم که این خیلی متفاوت باشد، اما من در آنجا نبودم که همه چیز را در مسیر درست نگه دارم. در نهایت سوالات من این است... من دوست داشتم PUT Person (CreatePersonCommand) را ببینم اما بعد متوجه شدم که آرامش هم ندارد، اینطور است؟ put باید یک شخص باشد نه یک دستور. آیا می توانم کاری کنم که سرویس CQRS و REST با هم کار کنند یا اینکه همه اینها را اشتباه انجام می دهم؟ چگونه می توانم روش های خدماتی را که با مدل REST مطابقت ندارند مدیریت کنم. من CRUD را روی شی انجام نمی دهم، بلکه برخی از منطق تجاری را اجرا می کنم. I.E. من نمیخواهم رابط کاربری مسئول نحوه ارسال نشدن یک محموله باشد، میخواهم لایه سرویس نگران این موضوع باشد. | خدمات REST و CQRS |
226313 | واضح است که اپل توانایی ایجاد کتابخانه های بارگذاری شده پویا (معروف به فریمورک) را برای iOS دارد، زیرا آنها چندین کتابخانه را با XCode (مانند UIKit) ارسال می کنند. توسعه دهندگان برنامه فقط توانایی ایجاد کتابخانه های ثابت یا در بهترین حالت، فریب Xcode را دارند تا فکر کند در حال بارگیری یک چارچوب است، در حالی که در واقع در حال بارگذاری یک کتابخانه استاتیک است، این به عنوان ایجاد یک چارچوب جعلی شناخته می شود، برخی از راحتی های کشیدن و رها کردن، اما هیچ یک از مزایای بارگذاری پویا نیست. دلیل اپل برای حفظ چارچوب های پویا از توسعه دهندگان برنامه چیست؟ به نظر میرسد استفاده از کتابخانههای خارجی به میزان قابل توجهی آسانتر میشود، زیرا توسعهدهندگان مجبور نیستند به پرچمهای پیوند دهنده پیچیده یا زنجیرههای وابستگی کتابخانه منبع باز تکیه کنند. ویرایش: من می بینم که یک دلیل رایج امنیت است. پس چرا اپل آن را روی OSX و نه iOS اجازه می دهد؟ آیا امنیت در آنجا نیز الزامی نیست؟ | چرا اپل فقط در iOS اجازه می دهد تا Static Frameworks؟ |
106741 | من در حال تمرین جاوا در Netbeans هستم. آیا مرجعی وجود دارد که استاندارد واقعی برای توصیف بهترین شیوه ها، متدولوژی های طراحی و سایر اطلاعات مفید در مورد برنامه نویسی GUI در جاوا باشد؟ چه چیزی در مورد آن مرجع آن را خاص می کند؟ | آیا مرجع متعارفی در مورد برنامه نویسی رابط کاربری گرافیکی در جاوا وجود دارد؟ |
230650 | اول از همه متاسفم که موضوعی که می خواهم بگویم مربوط به یک موضوع فنی نیست. من فقط گیج شدم. من سعی می کنم برای چندین شرکت به عنوان مهندس نرم افزار اقدام کنم. آخرین کاری که من توسعه دادم توسعه API های RESTful است که در Python django نوشته شده است. مشکل اینجاست که من کنجکاو هستم. آیا می توان این کار را به عنوان کار مهندس نرم افزار طبقه بندی کرد؟ یا فقط کار یک توسعه دهنده وب است؟ | توسعه API RESTful: این کار توسعه دهنده وب است یا کار توسعه دهنده نرم افزار؟ |
229327 | من در حال نوشتن یک نرم افزار در پایتون هستم که از طریق یک گذرگاه I2C با تعدادی دستگاه ارتباط برقرار می کند. هر یک از این دستگاهها به نوعی ماژول یا کلاس نیاز دارند تا ارتباطات و تبدیل دادهها را به روشی معقول مدیریت کنند. عملیاتی که هر یک از ماژول های دستگاه انجام می دهند به شدت متفاوت است. نگرانی اصلی من کنترل اتوبوس I2C است. من می ترسم که به اشتراک گذاری گذرگاه، به عنوان مثال با داشتن هر یک از ماژول های دستگاه، نمونه سازی یک شیء کنترل گذرگاه جدید I2C منجر به کدهایی شود که دنبال کردن آنها سخت است و مطمئن نیستم اگر وقفه ای در گذرگاه وجود داشته باشد، چگونه این اشیاء ارتباط برقرار می کنند. . با این حال، بدون به اشتراک گذاشتن آن، می ترسم در نهایت با یک کلاس کنترل _بزرگ_ مواجه شوم که نگهداری و گسترش آن سخت است. اگر به سمت کلاس کنترل متمایل شوم، هر یک از ماژولهای دستگاه نقشهای از عملیات، مانند «OrderedDict» یا فهرستی از چندین توابع با مقادیر یا محدودههای نتایج مورد انتظار را در خود نگه میدارند. سپس شیء کنترلی I2C می تواند آن فرهنگ لغت را تکرار کند، نتایج را از گذرگاه بنویسد و بخواند و اگر نتیجه در محدوده مورد انتظار باشد، به تابع بعدی برود. این شبیه طراحی ماشین حالت است، اما مطمئن نیستم که واقعا بتوانم همه عملیات را به اندازه کافی تعمیم دهم. فکر می کنم سوال من به این خلاصه می شود که _آیا کسی پیشنهاد خوبی برای الگوی طراحی دارد؟ | طراحی پایتونیک برای کنترل چندین دستگاه از طریق یک گذرگاه I2C |
98471 | اخیراً به این فکر کردهام که یک کاربر نهایی باشم که میخواهد یکی از پروژههای خودم را دانلود کند و از آن در یک ماشین کاملاً متوسط استفاده کند. با داشتن پیشینه ای برابر در یونیکس و همچنین ویندوز، می دانم که مدیریت بسته در یونیکس کار را برای برنامه نویس بسیار آسان تر می کند تا این کار را برای کاربر نهایی آسان کند. اگر بسته ای مورد نیاز است، به سادگی مورد نیاز است، و تمام کتابخانه های مورد نیاز فقط در آنجا هستند. با این حال، داستان در ویندوز متفاوت است. من پروژه ای دارم که در GitHub ذخیره می کنم که اساساً یک برنامه رابط کاربری گرافیکی ++C برای رابط با Wii Remote است. هیچ چیز زیادی. با این حال، در اوایل، من برخی از پروژه های اولیه خود را به یک پروژه کتابخانه جداگانه جدا کردم، زیرا می توانستم پیش بینی کنم که انجام این کار مفید خواهد بود. نتیجه نهایی همه اینها این است که من پروژه کاربردی واقعی را در GitHub دارم، که هم به برخی از فایل های DLL wxWidgets و هم به DLL از پروژه کتابخانه جداگانه من نیاز دارد، که به نوبه خود به یک فایل DLL تقویت کننده (رشته سازی) و فایل DLL wiiuse نیاز دارد. هیچ یک از آنها که کاربر معمولی قرار است روی رایانه خود نداشته باشد، بسیار کمتر از PATH خود. من میتوانم همه آن فایلهای DLL را بردارم، آنها را زیپ کنم و با برنامه قرار دهم، اما باید به یاد داشته باشم که هر زمان که روی کتابخانه کار میکردم، فایل DLL کتابخانه جداگانهام را جایگزین کنم. به هر حال، رویکرد رایج برای مقابله با این موضوع در ویندوز چیست؟ آیا ابزارهای نصب کننده ای وجود دارد که می تواند در مورد مشکلاتی که در بالا توضیح داده شد به من کمک کند؟ | مدیریت فایل های DLL، استقرار و سهولت استفاده برای کاربر نهایی |
122197 | من فقط کنجکاو هستم که چرا در زبان برنامه نویسی C تابع خواندن ورودی فرمت شده scanf نامیده می شود در مقابل readf. من فرض میکنم از زبان قبلی گرفته شده است، پس در این صورت چرا در زبان قبلی به این شکل نامگذاری شده است؟ (بازگشت.) همچنین، چرا printf به جای نوشتن؟ در زبان های دیگر به جز C، چرا به جای «نمایش» «چاپ» یا «نوشتن» می شود؟ | چرا اسکنف اسکنف نامیده می شود؟ (برای printf هم همینطور.) |
202399 | بنابراین، من Entity Framework و NHibernate را ارزیابی کردهام (هرچند در اینجا به دنبال نبرد EF در مقابل NH نیستم!). یکی از مواردی که من می بینم اغلب مطرح می شود این است که NHibernate برای پروژه های پایگاه داده میراث/brownfield توصیه می شود و ORM های سبک تر (Dapper و غیره) گاهی اوقات برای dbs جدیدتر توصیه می شوند. من ORM خود را در پایگاه داده brownfield اعمال خواهم کرد. چه ویژگی های خاصی از NHibernate باعث شده است که آن را به طور گسترده ای برای dbs میراث توصیه کند. (من هرگز نشنیده ام کسی بگوید اینجا _چرا_ NHibernate برای DB های قدیمی بهتر است -- من واقعاً می خواهم بدانم، تا بتوانم NHibernate را به درستی ارزیابی کنم) و به هر حال، تعریف میراث در اینجا چیست؟ آیا منظور مردم * است. پایگاه های داده ای که به خوبی نرمال سازی نشده اند (یا) * پایگاه های داده ای که از طریق ابزارهای غیر ORM قابل دسترسی هستند، مانند پرس و جوهای SQL یا پرس و جوها)؟ فرآیندهای ذخیره شده؟ (یا) * اصلاً در مورد پایگاه داده صحبت نمیکنید، اما به سیستمهای کلاسیک دو لایه (یا برنامههای وب دو لایه، که در آن حالت جلسه ضخیم وجود دارد و هیچ لایه برنامه کاربردی وجود ندارد) اشاره میکنید؟ (یا) * هر پایگاه داده ای که وجود دارد یک پایگاه داده noSQL نیست؟ اگر فایده ای داشت بحث کنید من از این ORM برای ساختن نرم افزار توزیع شده و چند لایه استفاده خواهم کرد. بنابراین من فکر میکنم که بسیاری از ویژگیهای حالتپذیر در ORMها - مانند ردیابی تغییر و غیره، برای من خیلی مهم نیستند. | چه ویژگی های خاصی از NHibernate باعث می شود که برای سیستم های پایگاه داده قدیمی توصیه شود؟ |
38340 | من سه سال و نه ماه تجربه توسعه جاوا به طور خاص در حوزه مالی دارم و اکنون می خواهم به سمت تست (عملکردی) بروم. اما به دلیل تغییر مکان از کارم استراحت کردم. آیا توصیه می شود و چگونه باید آن را انجام دهم؟ | مشاوره شغلی: تغییر از توسعه دهنده به آزمایش کننده |
245356 | من یک سرویس WCF دارم که یک شی با داده های عظیم را از پایگاه داده در قالب مجموعه دریافت می کند. من یک رابط کاربری دارم که دارای دکمه های دریافت و لغو است. دکمه دریافت: درخواست سرویس را انجام دهید و با داده های برگشتی از سرویس به جمعیت داده ادامه دهید. من آن را به صورت زیر شروع می کنم Thread _workerThread = new Thread(DoExportTreeLoad); _workerThread.Start(); Cancel : رشته بالا را متوقف می کند. مانند زیر _workerThread.Abort() DoExportTreeLoad() My DoExportTreeLoad فراخوانی سرویس همزمان دارد که به نوبه خود به پایگاه داده می رسد و داده ها را دریافت می کند. result = serivce.GetData(معیارها); مشکل: زمانی که بعد از درخواست سرویس، عملیات را لغو میکنم، کد DAL همچنان در پسزمینه (دریافت دادهها از پایگاه داده) در حال اجرا است، جایی که نباید اتفاق بیفتد. به محض لغو عملیات از UI، تراکنش (برای دریافت داده ها) از پایگاه داده باید لغو شود. منجر به مشکل عملکرد بزرگ می شود. لطفاً به من کمک کنید تا در صورت لغو موضوع، به پایان کار باطن پایان دهم. پیشاپیش ممنون | چگونه سرویس WCF (پرس و جو از پایگاه داده) در حال اجرا را متوقف کنیم |
242882 | من به دنبال یک الگوی طراحی هستم که وضعیت زیر را بررسی کند: 1. لیستی از وظایفی وجود دارد که باید پردازش شوند. 2. وظایف ممکن است در هر زمان اضافه شود. 3. هر وظیفه کاملاً مستقل از سایر وظایف است. 4. ترتیب پردازش وظایف بر سیستم کلی یا خود وظایف تأثیری ندارد. 5. هر کار باید یک بار و فقط یک بار پردازش شود. 6. فرآیند اصلی که پردازشگرهای وظیفه را راه اندازی می کند ممکن است بدون هشدار شروع و متوقف شود. هنگامی که متوقف می شود، فرآیند اصلی تمام داده های درون حافظه را از دست می دهد. بدیهی است که این شامل برخی از حالت ها می شود، اما آیا الگوهای طراحی وجود دارد که در مورد کجا و چگونه آن حالت را حفظ کنیم؟ آیا ضد الگوهای مرتبطی وجود دارد؟ الگوهای نامگذاری شده به ویژه مفید هستند تا بتوانیم این موضوع را با سازمانهای دیگر بدون نیاز به توصیف کل دامنه مشکل مورد بحث قرار دهیم. | پردازش لیستی از عملیات اتمی که امکان وقفه را فراهم می کند |
76414 | ویرایش: این مربوط به جایی است که کاربران فایل های خود را دارند و تغییرات خود را آزمایش می کنند - یک سرور توسعه تا بتوانند صفحه را ویرایش، ذخیره و سپس بازخوانی کنند تا ببینند چه چیزی تغییر کرده است. من در حال حاضر در حال بررسی سیستم های خود هستم که در محل خود داریم، در اینجا ما 2 توسعه دهنده داخلی و 2 طراح داریم. هر 4 مورد از یک سرور برای کار توسعه با محیطها و پایگاههای داده خود و کدهایی که همه در یک مخزن SVN خارجی قرار دارند، استفاده کردند، این کار بسیار شیرین است، با این حال ما به دنبال باز کردن این سرور برای کارکنان خارجی هستیم. ما 2 طراح خارجی داریم که میخواهیم بتوانند فایلها را ویرایش کنند/طرحها را درج کنند و غیره بنابراین دسترسی برای هر چیزی غیر از چیزی که در ترمینال اجرا می شود کند خواهد بود، با این حال آنها از IDE های گرافیکی استفاده می کنند. آیا کسی تجربه ای دارد/چگونه شرکت هایشان این کار را انجام می دهند؟ واقعاً علاقه ای به FTP برای آپلود، بررسی، ویرایش، آپلود، بررسی و غیره ندارم | راه اندازی توسعه در یک شرکت با توسعه دهندگان خارجی |
222814 | من بسیاری از آموزشهای Google App Engine را گذراندهام و با نحوه انجام کارهای اساسی مانند پیادهسازی «webapp2.RequestHandler» و استفاده از «ndb.Models» برای مدیریت دادههای خود کاملاً آشنا شدم. حالا، به نوعی به دیواری رسیدم که چند مفهوم کوچک داشت که یا در منابعی که مرور کردم گم شده بودند، یا به سادگی آنها را از دست دادم. بنابراین، در اینجا آنها هستند: ### چه اتفاقی برای متغیرهای کلاس می افتد؟ تا آنجا که من متوجه شدم، هنگامی که برنامه خود را روی Threadsafe تنظیم کردم، می تواند چندین درخواست را به طور همزمان انجام دهد، نه اینکه احتمالاً در ماشین های مختلف ذکر شود. آیا این بدان معناست که من به سادگی نمی توانم از متغیرهای کلاس استفاده کنم (که در هر زمان می توان آنها را تغییر داد)؟ ### چگونه یک منطق گسترده برنامه را مدل کنیم؟ نوشتن منطق مرتبط با درخواست ها بسیار ساده است. من لازم نیست نگران قفل شدن یا هر یک از این موارد باشم، زیرا یک RequestHandler جدید برای هر درخواست ارائه می شود. در مورد منطق گسترده برنامه چطور؟ مثلاً، اگر من یک ماژول پایتون به نام «بازی» داشته باشم، و پس از وارد کردن آن، کاری مانند: «Game.matchmaking_queue.append(player)» انجام میدهم تا جایی که میتوانم بگویم، فقط یک نمونه «بازی» وجود دارد دارای یک متغیر نمونه است که از داخل منطق «RequestHandler» قابل دسترسی است. درست میشه؟ آیا باید «matchmaking_queue» را روی memcache و/یا datastore پشتیبانگیری کنم تا **همه** درخواستها آن را ببینند؟ آیا باید در «بازی» جادوی ایمنی با نخ انجام دهم؟ | مروری بر موتور برنامه گوگل |
38341 | من یک توسعهدهنده وب نوپا هستم، و نمیدانم که آیا ویرایش یک وبسایت برای مشتری غیرقانونی است که حاوی پیوندی باشد که میگوید «صاحب این سایت را تشویق کنید تا به توسعهدهنده وب خود پرداخت کند» و با یک ایمیل از پیش ساخته شده پیگیری کند. مرد را تشویق می کند که به من پول بدهد. در اینجا شرایط: * من کار برای قرارداد کامل شده است. * من درخواست پرداخت کرده ام، و سعی کردم جلساتی را با مالک ترتیب دهم. * من به صاحب سایت اطلاع دادم که کارم ادامه نخواهد داشت مگر اینکه حقوق بگیرم. * نزدیک به یک ماه پیش باید حقوق می گرفتم (27/12) آیا فکری جز مطالبات جزئی دارید؟ این اولین کار توسعه وب من است! | قانون توسعه وب سایت / مالکیت وب سایت |
203372 | من یک api RESTful دارم که به کاربرانم اجازه میدهد تا در مورد کسبوکارشان سوالاتی را دریافت کنند. من می خواهم سرویس x را در تاریخ y رزرو کنم. آیا این موجود است؟'. api این اطلاعات را بهعنوان منبعی برای کاربران URI زیر ذخیره میکند/{userId}/enquiries/{enquiryId} اطلاعاتی که هنگام بازیابی این منبع نشان داده میشود، چیزهای استانداردی هستند که از یک درخواست انتظار دارید - ایمیل، نام، نام خانوادگی، نام خانوادگی , آدرس, پیام Api همچنین به مشتریان اجازه می دهد تا برای یک کاربر ایجاد شوند. مشتری دارای یک لاگین و رمز عبور و همچنین یک پروفایل است. URI های زیر این دو منبع PUT users/{userId}/customers/{customerId} PUT users/{userId}/customers/{customerId}/profile را نشان می دهند. برای ایجاد مشتری از یک پرس و جو به عنوان مثال، کاربر میتواند خدمات خود را در تاریخ درخواستی ارائه دهد و سپس میخواهد یک مشتری را با جزئیات ورود و غیره راهاندازی کند تا به او اجازه دهد بقیه فرآیند را مدیریت کند. پاسخ واضح این است که از یک URI مانند users/{userId}/enquiries/{enquiryId}/convert-to-client استفاده کنید. REST را پیاده سازی کنید (به طور خاص از کتاب Restful Web Services که نشان می دهد URI ها باید به منابع اشاره کنند نه عملیات روی منابع). گزینه دیگر این است که از برنامه مشتری (یعنی کدی که api را فراخوانی می کند) استفاده کنید تا برخی از منطق برنامه را مدیریت کند. این خیلی به نظر من درست نیست من در طراحی خود پیاده کرده ام که برنامه مشتری نسبتاً گنگ است. این برنامه به اندازه کافی برای نمایش نتایج از API می داند و هیچ منطق برنامه ای ندارد. شنیدن نظرات دیگران در مورد بهترین راه تنظیم این امر بسیار عالی است. آیا من اشتباه می کنم که هیچ منطق برنامه ای در برنامه مشتری ندارم؟ چگونه این عملیات را صرفاً در api REST انجام دهم؟ | منطق برنامه های کاربردی RESTful و عملیات متقابل منابع |
213799 | من در حال توسعه یک سیستم کوچک با دو جزء هستم: یکی دادهها را از یک منبع اینترنتی نظرسنجی میکند و آنها را به دادههای sql ترجمه میکند تا در محلی باقی بماند. دومی دادههای sql را از نمونه محلی میخواند و آن را از طریق json و یک api راحت ارائه میکند. من در ابتدا قصد داشتم داده ها را با postgresql حفظ کنم، اما از آنجایی که برنامه دارای حجم بسیار کمی از داده ها برای ذخیره و ترافیک برای ارائه خواهد بود، فکر کردم که بیش از حد است. آیا SQLite به کار خود می رسد؟ من ایده ردپای کوچک را دوست دارم و نیازی به نگهداری سرور sql دیگری برای این کار ندارم، اما نگران همزمانی هستم. به نظر می رسد که با فعال کردن ثبت پیش از نوشتن، خواندن و نوشتن همزمان پایگاه داده SQLite می تواند بدون قفل کردن هر یک از فرآیندها از پایگاه داده اتفاق بیفتد. آیا یک نمونه SQLite می تواند دو فرآیند همزمان را برای دسترسی به آن حفظ کند، اگر فقط یکی بخواند و دیگری بنویسد؟ من شروع به نوشتن کد کردم اما فکر می کردم که آیا این یک استفاده نادرست از SQLite است. | SQLite با دو فرآیند پایتون که به آن دسترسی دارد: یکی خواندن، دیگری نوشتن |
159633 | من در حال نوشتن یک پوسته اسکریپت با چند متغیر هستم که باید توسط کاربر پیکربندی شود. نصب کننده ای برای دانلود و پیکربندی اسکریپت وجود خواهد داشت، احتمالاً با پرسیدن یک سری سؤال. اسکریپت مورد نظر توسعه دهندگان دیگر را هدف قرار داده است. این را میتوان به روشهای مختلفی پیادهسازی کرد: 1. **از placeholder** در خود اسکریپت استفاده کنید و از «sed» برای جایگزینی آنها در حین نصب استفاده کنید (چیزی شبیه به این: http://stackoverflow.com/questions/415677/how -to-replace-placeholders-in-a-text-file) * مزایا: تمام تعاریف متغیر در اسکریپت موجود است. دانلود دستی اسکریپت و پیکربندی متغیرها برای کاربرانی که ویرایشگر را به نصب کننده ترجیح می دهند آسان است. * معایب: پیکربندی مجدد متغیرها از طریق نصب کننده پس از قرار گرفتن در محل کار دشواری است. مگر اینکه من یک regexp پیچیده تر ایجاد کنم که مستعد خطا باشد. 2. **از یک فایل پیکربندی**، اساساً یک اسکریپت پوسته دیگر با تکالیف استفاده کنید و از «source» برای گنجاندن آن استفاده کنید. (و احتمالاً آن را در «~/.scriptname» قرار دهید؟ اسکریپت اصلی در «/usr/local/bin» کپی شده است) * مزایا: پیکربندی مجدد اسکریپت آسان است. حتی میتوان یک پارامتر برای انجام این کار از اسکریپت اصلی اضافه کرد (احتمالاً در راهحل اول نیز کار میکند، اما ویرایش یک اسکریپت از خود ایده خوبی به نظر نمیرسد) * معایب: اسکریپت اکنون به دو فایل وابسته است. و کاربر باید نصب کننده را برای ایجاد فایل پیکربندی اجرا کند. این را می توان با تولید خودکار یک فایل پیکربندی در صورتی که وجود نداشت حل کرد. اما مکان یابی یک فایل پیکربندی خارجی همچنان برای کاربرانی که فقط می خواهند اسکریپت را دانلود کنند، آن را ویرایش کنند و کار را با آن انجام دهند، دشوارتر خواهد بود. همچنین، چند گزینه در مورد نحوه مدیریت پیکربندی توسط کاربر پس از نصب: 1. **Git like** $ myscript config server.host example.org $ myscript config server.proxypath /home/johndoe/proxy $ myscript config server.httppath /home/johndoe/web 2. **Interactive** $ myscript config نام میزبان سرور را وارد کنید: example.org مسیر را وارد کنید پراکسی در سرور: /home/johndoe/proxy مسیر دایرکتوری http را در سرور وارد کنید: /home/johndoe/web 3. **getopts با گزینه های طولانی** $ myscript --host example.org --proxypath /home/johndoe/proxy --httppath /home/johndoe/web 4. **ساده** $ myscript config example.org /home/johndoe/proxy /home/johndoe/web آیا راه دیگری برای انجام این کار وجود دارد که در نظر داشته باشید؟ آیا بهترین شیوه، چیز ظریف؟ | پیکربندی کاربر یک اسکریپت شل. بهترین شیوه ها؟ |
219098 | در جایی خواندم که آمازون برای هر یک از محصولات اصلی خود یک تیم اختصاصی دارد. این رویکرد رشد دانش دامنه را برای هر تیم محصول تسهیل می کند و در نتیجه این دانش حفظ شده، به آمازون اجازه می دهد تا به سرعت عملکردهای جدیدی را به محصولات اضافه کند. من تجربه کار با بسیاری از شرکت ها را دارم که در آنها بیشتر از یک مدل منابع مبتنی بر ماتریس پیروی می کنند. در این مدل، شرکت دارای مجموعه ای از محصولات است، اما معماران، توسعه دهندگان و مدیران پروژه اغلب از محصولی به محصول دیگر جابجا می شوند. به عنوان مثال، اگر قرار باشد قابلیت جدیدی به محصول اضافه شود، یک تیم پروژه کاملاً جدید برای این کار ایجاد خواهد شد. تیم پروژه احتمالاً هیچ مواجهه قبلی با محصول نداشته باشد. در نتیجه این منابع ماتریسی، معماری فنی محصول ضعیف میشود (هر معمار از رویکرد/سبک متفاوتی استفاده میکند)، و افزودن قابلیتهای جدید به دلیل دانش دامنهای که تیم پروژه جدید باید قبل از شروع پروژه کسب کند، بسیار طولانیتر طول میکشد. . نشت اطلاعات گاهی اوقات برای توصیف اثرات دانش از دست رفته استفاده می شود که به نظر می رسد با رویکرد منابع ماتریسی تشدید می شود. **سوالات**: آیا تحقیق یا سندی وجود دارد که از تجربه من پشتیبانی کند و تأثیر (هزینه/زمان) اطلاعات از دست رفته به دلیل مدل های منابع ماتریسی را شناسایی کند؟ * * * ویرایش: همچنین، اکثر شرکت ها تمایل به تغییر منابع در اواسط پروژه داشتند. این هزینه زمان زیادی از دست میرود که به این دلیل است: * واگذاریهای مورد نیاز بین کارکنان قدیمی و جدید (اگر اصلاً اتفاق افتاده باشد) * پرسنل جدید به سرعت در پروژه بهروز میشوند * روحیه پایین به دلیل تغییرات مداوم منابع در پروژهها شرح پیوند فلسفه آمازون: شما آن را می سازید. شما مالک آن هستید * * * | تاثیر نشت اطلاعات محصول به دلیل مدل های منابع ماتریسی برای پروژه های توسعه |
240784 | در تیم من چندین پروژه داریم، برخی کوتاه مدت و برخی بلند مدت. تیم موظف است این پروژه ها را در تاریخ های مختلف تحویل دهد و تلاش برای ارائه آنها به موازات تیمی که در طول هر دوی سرعت بیش از یک پروژه روی داستان کار می کند، انجام می شود. وقتی سعی می کنیم میزان سوختگی خود را محاسبه کنیم، مطمئن نیستیم که چه کاری انجام دهیم. از آنجایی که تیم بین پروژهها تقسیم میشود، سرعت میتواند بهطور چشمگیری هفته به هفته تغییر کند، زیرا افراد در پروژهها به بهترین وجه برای تخصصشان کار میکنند. این امر ایجاد نمودار سوختگی قابل اعتماد و معنی دار برای هر پروژه را دشوار می کند. با این حال، اگر داستانها را در یک نمودار سوختگی واحد ترکیب کنیم، اگر تاریخ انتشار متفاوت است و مشخص نیست که کدام نقاط برای هر پروژه باقی میمانند، چگونه میتوانیم نسبت به انتشار آن ردیابی کنیم. آیا روش خوبی برای مقابله با این موضوع وجود دارد؟ | چگونه می توان نمودار سوختگی اسکرام را هنگام همپوشانی پروژه ها محاسبه کرد؟ |
229328 | من در حال توسعه یک برنامه وب تک صفحه ای با استفاده از AngularJS هستم. دادههای این برنامه از طریق یک REST API مصرف میشود که در نوع خود به خوبی آزمایش شده است. برنامه Angular دارای مجموعه ای از تست های واحد است که به عنوان مثال آزمایش می کنند. کنترل کننده های فردی و روش های آنها همچنین دارای مجموعه ای از تست های یکپارچه سازی است که در حال حاضر تأیید می کند که این کنترل کننده ها هنگام اعمال بر روی یک View به درستی رفتار می کنند. هم تست واحد و هم تست ادغام در حال حاضر مجموعهای از دادههای JSON خرد شده را به اشتراک میگذارند که وقتی درخواستهای HTTP خاصی در شرف انجام هستند (از طریق سرویس انگولار `$httpBackend`) برگردانده میشوند. هیچ درخواست HTTP واقعی در طول آزمایش به سرور API ارسال نمی شود. **آیا این یک رویکرد خوب برای تست یکپارچه سازی front-end است؟** همانطور که من آن را می بینم، تست های واحد واحدهای کوچک کد (مانند روش های فردی در کنترلرها) را آزمایش می کنند و تست های یکپارچه سازی نحوه رفتار آن واحدها را آزمایش می کنند. در زمینه گسترده تر یک نما یا الگو. راهاندازی این امکان را فراهم میکند که برنامه جلویی کاملاً مستقل آزمایش شود. با این حال، توسعهدهندگان نقاله (چارچوب تست یکپارچهسازی که من استفاده میکنم) در موارد متعدد اظهار کردهاند که معتقدند آزمایشهای یکپارچهسازی باید درخواستهای HTTP را به یک سرور واقعی ارسال کنند (به این شماره GitHub مراجعه کنید): > نقالهگر برای آزمایشهای پایانی در نظر گرفته شده است. ، بنابراین مورد استفاده اولیه زمانی است که > یک باطن واقعی را متصل کرده باشید. با فرض اینکه پاسخ به سوال بالا بله (یا شاید باشد)، آیا مجموعه سومی از تستها وجود دارد که واقعاً ارتباط بین برنامه front-end و REST API را آزمایش کند؟ | آیا تست های یکپارچه سازی front-end باید درخواست های HTTP را ارائه دهند؟ |
207612 | ## پس زمینه من اخیراً برای دو پروژه مختلف، دو برنامه وب توسعه داده ام. این دو رویکرد کاملا متفاوتی را دنبال کردند. اولین مورد یک برنامه موجودی کلاسیک (فهرست موارد برای مشاهده، انتخاب، ویرایش.. بسیار CRUD) بود و با Razor و ASP.NET MVC توسعه داده شد: کنترل کننده درخواست ها را می پذیرد، مدل را از طریق یک مخزن می سازد، ویو مدل های مختلف را خارج می کند. برای مشاهده و ویرایش، Viewmodel را به موتور view و رندر صفحه ارسال کنید. چیزهای بسیار مستقیم (شما تقریباً می توانید چنین برنامه ای را با جادوگران فقط با استفاده از ASP.NET MVC بسازید)، با جادوی بسیار کمی از جاوا اسکریپت (فقط حداقل های ارائه شده خارج از جعبه توسط چارچوب MVC، عمدتاً برای اعتبارسنجی). مورد دوم کاملاً متفاوت بود: این برنامه اساساً مجموعهای از صفحهها (نماها) است که کاربر میتواند از طریق آن به جلو و عقب حرکت کند، که با وارد کردن دادههای کاربران در مکانهای مختلف ظاهر آن تغییر میکند - اساساً یک هاب است که کاربر در آن مشاهده میکند و اطلاعات مرتبط با حساب(های) خود را بررسی می کند. من این برنامه دوم را به عنوان یک سرویس REST (ساخته شده با ServiceStack، و در نتیجه پیروی از الگوهای طراحی که اعمال می کند - مانند Data Transfer Object) و یک برنامه SPA که با استفاده از AngularJS پیاده سازی شده است، ساختم. برنامه زاویهای از سرویس http (عالی) خود برای دریافت اشیاء JSON از سرویس بقیه استفاده میکند و سپس Viewmodel (سمت مشتری) خود را پر میکند. بسیار تمیز و تمیز؛ به راحتی می توان اطلاعات حساب های مختلف را به عقب و جلو رفت (که به روش های مختلف تجسم می شود: لیست ها، نمودارها، ...) ممکن است گاهی اوقات کدنویسی کمی دشوارتر باشد (تأیید هویت / مجوز کمی دشوارتر است ( برای مثال، باید مراقب باشید که کنترل را روی کلاینت و سرور تقلید کنید به عنوان مثال، در یک صفحه، ما باید اطلاعات پیچیده ای را وارد کنیم (ترکیب فرم و لیست، کاربر باید یک مورد را از لیست دیگر انتخاب کند، اما اگر آن مورد وجود ندارد، ما می خواهیم آن را باز کنیم). ویرایش آیتم های لیست را مشاهده کنید، به او اجازه دهید آیتم را درج کند و به صفحه اصلی برگردد... همه اینها بدون refresh/pushback این، برای توسعه مدرن، برنامه وب سریع و پاسخگو من روش های بسیار زیادی را دیده ام: * رویکرد بر اساس کنترل (jQuery): صفحه را با استفاده از چارچوب MVC خود بسازید (که برای مثال html تولید می کند)، از jQuery برای غنی سازی استفاده کنید؟ html و آن را ajax * data based (Angular): صفحه را به عنوان یک صفحه html با پیوندهای داده، یک برنامه JS بسازید و سمت سرور را به عنوان یک سرویس REST ساختار دهید. که برنامه JS برای دریافت/ ارسال داده استفاده می کند * ترکیب شماره 1: بخشی از برنامه با استفاده از چارچوب MVC شما (که html را بیرون می ریزد) ساخته شده است، بخشی با استفاده از یک چارچوب مبتنی بر داده (مانند زاویه ای). محدوده/مدل زاویه ای با استفاده از jQuery برای استخراج داده های اولیه از html DOM مقداردهی اولیه می شود. * ترکیب شماره 2: بخشی از برنامه با استفاده از چارچوب MVC شما (که html را بیرون می زند) ساخته شده است، بخشی با استفاده از یک چارچوب مبتنی بر داده (مانند زاویه ای). سرور علاوه بر html یک اسکریپت می نویسد که داده های JSON است و آن را در صفحه جاسازی می کند. سپس Angular از آن به عنوان مدل خود برای نمایش دادهها (سمت مشتری) استفاده میکند * ترکیب شماره 3: یکسان، اما این بار JSON تعبیهشده وجود ندارد: سرور یک سرویس REST را نشان میدهد که توسط Angular برای بازیابی دادههای مورد نیازش استفاده میشود. اساساً بخشی در سرور ایجاد میشود، بخشی از طریق یک تماس دوم برای دریافت شی JSON * (بیشتر...؟) من شخصاً ترکیب شماره 1 و 2 را زشت میدانم، اما خیلی «جدید» هستم که نمیتوانم آن را دریافت کنم. توسعه جاوا اسکریپت مدرن برای قضاوت آیا آنها رایج هستند؟ به عنوان مثال، من می بینم که یکی از مزایای ترکیب شماره 1 این است که شما بلافاصله نمای اولیه را دریافت می کنید، نیازی نیست منتظر JS باشید تا آن را ارائه دهد. و هر دو میکس #1 و #2 فقط یک تماس با سرور انجام می دهند. بنابراین، کدام یک بهترین تمرین است؟ یا واقعاً از کدام یک (های) اجتناب کنم؟ من (شخصا) با ترکیبی از صفحات تولید شده در سمت سرور و JS سمت مشتری راحت تر هستم. ساختن یک SPA به طور کامل با استفاده از خدمات به این آسانی نبود، بیش از یک بار آرزو داشتم چیزی با استفاده از منطق سمت سرور ایجاد شود، اما ممکن است اشتباه انجام دهم (به همین دلیل است که میپرسم!) | چگونه یک برنامه وب مدرن را ساختار دهیم |
93333 | فرض کنید شما به تازگی شغلی را پذیرفته اید و در یک بخش صنعتی کد می نویسید که قبلاً هرگز در آن کار نکرده اید. برای موثر بودن، می خواهید خود را در حوزه کسب و کار غوطه ور کنید - برای درک واژگان، مسائل و افرادی که با آنها کار خواهید کرد. بدیهی است که اولین قدم، یافتن مربیان خوب و مطالب خواندنی برای شروع آشنایی با دامنه است. پس از آن، چگونه کسب و کار را یاد می گیرید؟ از چه ابزار، تکنیک ها و منابعی استفاده می کنید؟ به عنوان مثال، آیا ویکی راه خوبی برای گرفتن زبان دامنه است؟ | ابزارهایی برای حمایت از یادگیری یک دامنه تجاری جدید |
229096 | من هیچ لینک یا کتابی پیدا نکردم که ادعا کند Lisp اولین زبان برنامه نویسی است که برنامه نویسی ساختاریافته را پذیرفته است (در واقع، اکثر آنها اصلاً به Lisp اشاره نمی کنند)، اما اگر شرطی ها توسط مک کارتی اختراع شده باشند و بعداً وارد الگول شوند، آیا منصفانه است که بگوییم لیسپ اولین است؟ | آیا Lisp اولین زبانی است که برنامه نویسی ساخت یافته را پذیرفته است؟ |
14411 | وقتی صحبت از TDD به میان میآید، من هنوز با مشکلی روبرو هستم که یک مشکل کوچک را برطرف کنم. من به روشی نیاز دارم که مجموعه رکورد خاصی از داده های فیلتر شده را از لایه داده (linq2SQL) دریافت کند. لطفاً توجه داشته باشید که من از کلاسهای تولید شده از Linq استفاده میکنم که از DBML تولید میشوند. حالا مشکل این است که می خواهم یک تست برای این بنویسم. انجام i: الف) ابتدا رکوردها را در تست وارد کنید و سپس روش را اجرا کنید و نتایج را آزمایش کنید ب) از داده هایی استفاده کنید که ممکن است در پایگاه داده باشد. علاقه نداشتن به این منطق ممکن است باعث شکستن چیزها شود. ج) چه چیزی را پیشنهاد می کنید؟ | چگونه منطق پایگاه داده تست را واحد کنم؟ |
234895 | من اساساً در Net توسعه میدهم و با F# بازی میکنم. این یک زبان مختصر خوب است، اما من در حال حاضر فقط از آن برای کدهای دور ریختنی استفاده می کنم. من امتحاناتم را در همان فایلی که کد اصلی می نویسم قرار داده ام. من بر این باورم که بررسی نشده است که این کار به این دلیل انجام می شود که ما کد آزمایشی شناور در تولید نداشته باشیم و وابستگی های جداگانه ای برای آزمایش داریم که نمی خواهیم به سمت تولید برویم. این سوال برای من ایجاد کرده است: چرا ما به طور سنتی مجموعه های آزمایشی را جدا می کنیم و فقط از کامپایل شرطی استفاده نمی کنیم؟ | چرا تست های واحد را در یک مجموعه جدا کنید؟ |
178847 | من در حال نوشتن نرم افزار سرور هستم که گزینه هایی را به مدیران می دهد که فقط برای مشتریان Mac OS X اعمال می شوند. هنگام نامگذاری آن گزینه ها، باید تصمیم بگیرم که چگونه به چنین مشتریانی مراجعه کنم. من می توانم سه گزینه را ببینم: * Mac OS X * Mac * OS X در زمینه، من احساس می کنم که Mac OS X ممکن است کمی ناشیانه باشد: پروتکل پیش فرض برای مشتریان Mac OS X. تغییر پروتکل Mac OS X. در بحث با رئیسم، او OS X را پیشنهاد می کند، زیرا این نام برای خود سیستم عامل است، در حالی که من فکر می کنم که Mac بیشتر قابل تشخیص است. در حالی که OS X از نظر فنی درست است و همان چیزی است که اپل توصیه می کند، من احساس می کنم که تشخیص نام آن بسیار کمتر از Mac است. به طور خاص، مدیرانی که در یک محیط فقط ویندوز کار می کنند ممکن است حتی OS X را نشناسند و تعجب کنند که این گزینه ها در مورد چیست، در حالی که من فکر می کنم همه می دانند که Mac به چه چیزی اشاره دارد. در نگاهی به آنچه چندین نرم افزار محبوب انتخاب می کنند، می بینم که مایکروسافت Office for Mac دارد. Adobe آن را Macintosh می نامد (که بسیار قدیمی به نظر می رسد، من معتقدم اپل سال ها پیش استفاده از آن Macintosh را متوقف کرد). فایرفاکس از Mac OS X استفاده می کند. گوگل «بارگیریهای نرمافزار Google برای مک» را دارد. من نرم افزارهای محبوب زیادی را نمی بینم که صرفاً به آن OS X اشاره کنند. به نظر می رسد که Mac OS X یا Mac بیشتر استفاده می شود. اپل از آن به عنوان OS X یاد میکند، اما من فکر میکنم این واقعیت که از اپل میآید، ابهامزدایی را فراهم میکند که شما نیاز دارید، بنابراین گیجکننده نیست، در حالی که ممکن است در زمینه دیگری باشد. آیا راه حل خوبی برای این وجود دارد؟ آیا باید در همه جا از Mac OS X تا حدی ناشیانه استفاده کنم (یا حداقل اولین باری که در هر صفحه ای به آن اشاره می کنم)؟ بدیهی است که رئیس من حرف آخر را می زند، اما من می خواهم بتوانم یک استدلال منسجم ارائه دهم. | Mac در مقابل OS X در مقابل Mac OS X |
219097 | تازه به OOP و تلاش برای درک برخی از اصول اولیه. در حال حاضر از PHP5 برای ساخت یک برنامه وب پایه استفاده می کنیم. در استفاده از PHP های ساخته شده در PDO به عنوان کلاس پایگاه داده من و یک کلاس کاربر ایجاد شده جداگانه که از جمله موارد دیگر ورود و خروج کاربر را کنترل می کند، بهترین کار این است که کلاس db در یک موقعیت ورود به پایگاه داده متصل شود، یا اینکه کلاس کاربر نیاز به اتصال مستقیم به db؟ اگر مورد دوم باشد، من فکر میکنم احتمالاً در حال سوءتفاهم هستم که چگونه PDO مستقل است. اگر اولی، احتمالاً باید نوعی «کلاس کمکی» ایجاد شود که ارتباط db بین PDO و کلاس کاربری من را تسهیل کند؟ | نظریه اولیه OOP: درک نادرست پایگاه داده اطراف و کلاس های کاربر |
229091 | در شغلم به عنوان توسعهدهنده الگوریتمها، من نه تنها مسئول توسعه الگوریتمها، بلکه برای پیادهسازی آنها، تا نوشتن کدهایی هستم که به مرحله تولید میرسند. من شنیده ام که شرکت هایی هستند که بین توسعه و پیاده سازی الگوریتم ها جدایی وجود دارد. افراد الگوریتم مفهوم را ارائه می کنند و هیچ کدی را جز برای اهداف تحقیقاتی نمی نویسند. سپس برنامه نویسانی مسئول پیاده سازی الگوریتم ها هستند. در شرکت من اخیراً فکری برای استخدام توسعه دهندگان الگوریتم تعیین شده وجود دارد که همانطور که در بالا توضیح داده شد کد نمی نویسند. من به طور شهودی با این ایده مخالف هستم، اما قبلاً در چنین مکانی کار نکرده ام، بنابراین ممکن است تعصب داشته باشم. آیا این یک مدل مناسب برای توسعه نرم افزار است؟ | آیا برای توسعه دهنده الگوریتم هوشمند که کدنویسی را واگذار می کند، فایده ای دارد؟ |
230386 | هر دوی این درختها سعی میکنند عنصری را که اغلب در دسترس است در بالا نگه دارند. آیا تفاوتی بین این دو درخت وجود دارد؟ | تفاوت بین Splay Tree و Optimal Binary Search Tree چیست؟ |
170334 | اکنون در c++ '...' به یک اپراتور درجه یک تبدیل شد. در گفتار چگونه آن را تلفظ می کنید؟ تا به حال شنیده ام: * نقطه نقطه * سه نقطه * بیضی مرتبط: آیا جایگزینی ... با بیضی در نوشتن مشکلی ندارد؟ به عنوان مثال اپراتور بیضی بسته را گسترش می دهد ویرایش (توضیح): همه ما می دانیم که ... به عنوان یک علامت **نقطه گذاری** در واقع بیضی نامیده می شود. اما در زمینه C++ نام علامت نگارشی را تلفظ نمی کنیم. به عنوان مثال، عملگر '&'، بستگی به زمینه دارد که به صورت 'and'، 'bitwise and'، 'address of'، 'logical and' (زمانی که && استفاده می شود) یا 'reference' تلفظ می شود. به ندرت به عنوان امپرسند تلفظ می شود. در سخنرانیها، احساس میکنم که «نقطه نقطه» بیشتر استفاده میشود. به عنوان مثال: http://channel9.msdn.com/Events/GoingNative/GoingNative-2012/Variadic- Templates-are-Funadic (یک ارائه عالی در مورد الگوهای متنوع). از سوی دیگر، تلفظ «dot dot dot» دشوار است («d» و «t» هر دو با زبان تلفظ میشوند). آیا می توانیم آن را 'unpack' تلفظ کنیم؟ | چگونه عملگر '...' را تلفظ می کنید |
66740 | اگر بخواهم برای ویندوز توسعه دهم چه زبانی را باید یاد بگیرم؟ نه چیزهای خط فرمان (بدیهی است که حدس میزنم) اما با فرمهای ویندوز و مواردی از این دست؟ من قبلاً از C استفاده کرده ام (هنگام کار با Rockbox) اما همین. تا به حال، من از Autoit (برای موارد اولیه و ساده) استفاده می کردم، اما به دنبال چیزی هستم که انعطاف پذیری بیشتری داشته باشد و در صنعت نرم افزار رایانه شخصی محبوب باشد. به علاوه، من دوست نداشتم که چگونه به راحتی برنامه های Autoit را کرک کنیم. من همچنین یک توسعهدهنده/طراح وب هستم، فقط برای اینکه آن را بیرون بیاورم. پیشاپیش متشکرم | اگر بخواهم برای ویندوز توسعه دهم چه زبانی را باید یاد بگیرم؟ |
245350 | من از یک رابط بزرگ با حدود 50 روش برای دسترسی به پایگاه داده استفاده می کنم. رابط کاربری توسط یکی از همکاران من نوشته شده است. ما در این مورد بحث کردیم: من: 50 روش خیلی زیاد است. این یک بوی رمز است. همکار: در مورد آن چه کنم؟ شما دسترسی DB را می خواهید - شما آن را دارید. من: بله، اما نامشخص است و در آینده به سختی قابل نگهداری است. همکار: باشه، حق با شماست، خوب نیست. در آن صورت رابط کاربری چگونه باید باشد؟ من: در مورد 5 متد که اشیایی را که هر کدام 10 متد دارند، برمی گرداند چطور؟ ممم، اما آیا این هم همینطور نیست؟ آیا این واقعا به وضوح بیشتر منجر می شود؟ آیا ارزش تلاش را دارد؟ هرازگاهی در موقعیتی قرار میگیرم که یک رابط میخواهم و اولین چیزی که به ذهنم میرسد اینترفیس _one, big_ است. آیا یک الگوی طراحی کلی برای این وجود دارد؟ * * * **به روز رسانی ** (در پاسخ به نظر SJuan): نوع روش ها: این یک رابط برای واکشی داده ها از پایگاه داده است. همه متدها دارای فرم (شبه کد) List<Typename> createTablenameList() هستند متدها و جداول دقیقاً در یک رابطه 1-1 نیستند، تاکید بیشتر بر این واقعیت است که شما همیشه نوعی لیست دریافت می کنید که از یک پایگاه داده می آید. | رابط های بزرگ را تقسیم کنید |
212042 | من یک پروژه قدیمی دارم که برای کار در ماژول knockout.js تایید شده ام. این عالی است، با این حال برنامه بسیار پیچیده است و من باید از برخی از اعتبارسنجی فرم از پیش ساخته شده برنامه خود استفاده کنم. اعتبار سنجی فرم من تا زمانی که یک الگوی پویا خاموش نشود خوب کار می کند. من تا آخر عمر نمی توانم خطا را بفهمم. هیچ چیز در کنسول و تلاش های گسترده من برای رفع اشکال بی نتیجه بوده است. من فکر میکنم که راهحل من میتواند چیزی در راستای محدود کردن دامنه برنامه حذفی باشد، مشابه اینکه چگونه میتوان «ng-app» را در «angular.js» اعلام کرد. من نمیتوانم نمونهای از نحوه انجام این کار یا هر مدرک مرتبط با «knockout.js» پیدا کنم. | آیا راهی برای محدود کردن دامنه برنامه knockout.js وجود دارد؟ |
14419 | احتمالاً بسیاری از شما هر هفته صدها/هزاران ایمیل دریافت می کنید. این به ویژه زمانی اتفاق می افتد که شما بخشی از لیست های توزیع گسترده هستید. چگونه موارد مربوطه را پیدا می کنید؟ آیا از افزونه های _smart_ (برای Outlook) استفاده می کنید؟ تا به حال سعی کردم: 1. مرتب کردن آنها در پوشه ها اما شکست خورد زیرا پس از آن وارد اضافه بار پوشه شدم 2. ایجاد قوانین. به خصوص هنگام انجام تطابق متن با شکست مواجه می شود زیرا زمینه را در نظر نمی گیرد. | چگونه با اضافه بار ایمیل برخورد می کنید؟ |
Subsets and Splits
No community queries yet
The top public SQL queries from the community will appear here once available.