_id
string
text
string
title
string
139979
امروز در محل کار، وضعیت زیر را پیدا کردم: ما دو جدول داشتیم، «A» و «B»، با B دارای یک کلید خارجی مرتبط با کلید اصلی A. در برنامه ما، ما دو موقعیت اصلی را دریافت کردیم که _problem_ را ایجاد کرد: یکی که در آن باید تعدادی رکورد را در A اضافه می‌کردیم، به دنبال آن تعدادی رکورد در B ایجاد می‌کردیم که به رکوردهای A اشاره می‌کرد. _مشکل_ این است که گاهی اوقات ما باید رکوردهای B را حذف کنیم و آنها رکورد ارجاع شده را در A حذف می کنند، که یک خطا ایجاد می کند، زیرا ما سعی می کنیم A را قبل از حذف B حذف کنیم، چه چیزی می تواند یکپارچگی ارجاعی این موارد را خراب کند. جداول البته همه چیز در داخل یک تراکنش است، و ما می‌توانیم با آن در کد BLL خود مقابله کنیم، به سادگی تغییر ترتیب تغییرات اولیه (در A یا B) بر اساس اقداماتی که باید انجام شود، **اما** سوال من بیشتر مفهومی است تا _لطفا به من کمک کنید مشکلم را حل کنم_، زیرا مشکل در حال حاضر حل شده است (اما البته، اگر پیشنهاداتی مطرح شود، می پذیرم! =D). با گپ زدن در دفتر، توافق کردیم که در داخل یک تراکنش، همه چیز در حال انجام است و اگر مشکلی پیش بیاید، آنچه انجام شده است، برگردانده می شود. **ایده من**: چرا تراکنش نمی تواند همه چیز را ارزیابی کند و عبارات را مرتب کنند و به گونه ای اجرا کنند که یکپارچگی ارجاع را به هم نزند، زیرا بعد از تراکنش همه چیز انجام می شود و ممکن است ترتیب در آن مهم نباشد. همه؟ پس از کمی فکر کردن در مورد آن، حتی من مطمئن نیستم که آیا این چیز خوب است یا یک پادشاه جهنمی ایجاد می کند، زیرا می توانم به برخی موقعیت ها فکر کنم که ترتیب بیانیه ها مهم است، بنابراین آن را در اینجا پست می کنم. می توانیم در مورد آن بحث کنیم امیدوارم متن من گیج کننده نباشد. و فقط لازم به ذکر است، من از Microsoft SQL Server استفاده می کنم. نمی دانم که آیا این امکان در پایگاه های داده دیگر وجود دارد یا خیر.
آیا ممکن است (یا مطلوب است، اگر نه) یک موتور پایگاه داده ترتیب عبارات sql را برای حفظ یکپارچگی ارجاعی سازماندهی کند؟
147836
ویکی‌پدیا می‌گوید > _موجودات نرم‌افزاری (کلاس‌ها، ماژول‌ها، توابع و غیره) باید برای > پسوند باز باشند، اما برای اصلاح بسته باشند. ایجاد اضافه بار برای یک روش می تواند به عنوان مثالی از اصل باز/بسته در نظر گرفته شود یا خیر؟ بگذارید یک مثال را توضیح دهم. در نظر بگیرید که در لایه سرویس خود متدی دارید که تقریباً در 1000 مکان از آن استفاده می شود. این متد userId را دریافت می‌کند و تعیین می‌کند که آیا کاربر admin است یا خیر: bool IsAdmin(userId) حالا در نظر بگیرید که در جایی لازم است که بر اساس نام کاربری، نه userId، تعیین کنید که آیا کاربر admin است یا خیر. اگر امضای روش فوق را تغییر دهیم، کد را در 1000 مکان شکسته ایم (توابع باید برای اصلاح بسته شوند). بنابراین می‌توانیم اضافه‌باری برای دریافت نام کاربری ایجاد کنیم، شناسه کاربری را بر اساس نام کاربری و روش اصلی پیدا کنیم: public bool IsAdmin(نام کاربری رشته) { int userId = UserManager.GetUser(username).Id; بازگشت IsAdmin(userId); } به این ترتیب، ما تابع خود را از طریق ایجاد اضافه بار برای آن گسترش داده‌ایم (توابع باید برای افزونه باز باشند). آیا این یک مثال اصلی باز/بسته است؟
آیا بارگذاری بیش از حد نمونه ای از اصل باز/بسته است؟
87531
بنابراین من به یک مصاحبه در سامسونگ در دالاس، تگزاس رفتم. روشی که استخدام‌کننده کار را توصیف می‌کند، به نظر نمی‌رسد که آن کار خیلی ریاضی‌گرا باشد. این کار اساساً شامل برنامه نویسی گرافیک و ++C بود. بله، ریاضی به طور ضمنی در برنامه نویسی گرافیکی، مخصوصاً شیدرها وجود دارد، اما من باز هم انتظار چنین چیزی را نداشتم... کل مصاحبه حدود یک ساعت و نیم طول کشید و چیزی جز سوالات ریاضی از من نپرسیدند. آنها حتی یک سوال برنامه نویسی از من نپرسیدند که به نظر من عجیب بود. تنها کاری که آنها انجام دادند این بود که از من پرسیدند که چگونه روال های ریاضی خاصی را به عنوان یک تابع C++ بنویسم، اما همین. در مورد سوالات فلسفه برنامه نویسی چطور؟ الگوهای طراحی؟ کد درستی؟ ثابت بودن؟ ایمنی استثنایی؟ ایمنی نخ؟ هزاران موضوع وجود دارد که آنها می توانستند پوشش دهند. اما این کار را نکردند. نگرانی اصلی من این است که آنها هیچ سوال برنامه نویسی نپرسیدند. این اساساً به من نشان می دهد که هر برنامه نویسی که در ریاضیات خوب باشد می تواند در اینجا شغلی پیدا کند، اما ممکن است کدهای وحشتناکی را منتشر کند. البته فکر می کنم مصاحبه را بمباران کردم چون حدود یک سال است که از هیچ نوع جبر خطی استفاده نکرده ام و اگر مدتی از آن در عمل استفاده نکرده باشم به راحتی ریاضی را فراموش می کنم. آیا هیچ یک از برنامه نویسان دیگر من در این راه وجود دارد؟ من هم یک برنامه نویس بازی هستم، بنابراین این به خصوص عجیب به نظر می رسد. هرچه بیشتر یاد می‌گیرم، دانش قدیمی‌تری از «پشته» (حافظه) من بیرون می‌آید. سوال من این است: آیا این مصاحبه مشکوک به نظر می رسد؟ آیا این یک مصاحبه معمولی است که شرکت های بزرگ انجام می دهند؟ در طول مصاحبه آنها به من گفتند که روند مصاحبه گوگل مشابه است. آنها چندین مصاحبه متوالی دارند که در آن مسائل ریاضی پیشرفته تر می شوند.
سوالات ریاضی در مصاحبه برنامه نویس؟
215764
**سناریو** در حال حاضر، من جز یک پروژه مراقبت های بهداشتی هستم که نیاز اصلی آن جمع آوری داده هایی با ویژگی های ناشناخته با استفاده از فرم های ایجاد شده توسط کاربر توسط ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی است. شرط دوم این است که یکپارچگی داده ها کلیدی است و این برنامه برای بیش از 40 سال استفاده خواهد شد. ما در حال حاضر در حال انتقال داده های مشتری از 40 سال گذشته از منابع مختلف (کاغذ، اکسل، اکسس و غیره) به پایگاه داده هستیم. الزامات آینده عبارتند از: * مدیریت گردش کار فرم ها * مدیریت برنامه زمانی فرم ها * امنیت/مدیریت مبتنی بر نقش * موتور گزارش دهی * پشتیبانی از موبایل/تبلت **وضعیت** تنها 6 ماه بعد، معمار/برنامه نویس ارشد فعلی (قراردادی) این کار را انجام داده است. رویکرد سریع و سیستم ضعیفی را طراحی کرده است. پایگاه داده نرمال سازی نشده است، کد جفت شده است، ردیف ها هدف اختصاصی ندارند و داده ها در حال از بین رفتن هستند، زیرا او تعدادی bean را برای انجام حذف در پایگاه داده طراحی کرده است. پایه کد بسیار متورم است و کارهایی برای همگام سازی داده ها وجود دارد زیرا پایگاه داده عادی نیست. رویکرد او تکیه بر کارهای پشتیبان برای بازیابی داده های از دست رفته بوده است و به نظر نمی رسد به فاکتورسازی مجدد اعتقاد داشته باشد. پس از ارائه یافته های خود به نخست وزیر، معمار پس از پایان قراردادش برکنار خواهد شد. این وظیفه به من داده شده است که این برنامه را دوباره معماری کنم. تیم من متشکل از من و یک برنامه نویس جوان است. ما منابع دیگری نداریم. به ما یک فریز الزامی 6 ماهه داده شده است که در آن می‌توانیم بر بازسازی این سیستم تمرکز کنیم. من استفاده از یک سیستم CMS مانند دروپال را پیشنهاد کردم، اما به دلایل سیاست گذاری در سازمان مشتری، سیستم باید از ابتدا ساخته شود. این اولین بار است که سیستمی با طول عمر بالای 40 طراحی می کنم. من فقط روی پروژه هایی با طول عمر 3-5 سال کار کرده ام، بنابراین این وضعیت بسیار جدید و در عین حال هیجان انگیز است. **سوالات** * چه ملاحظات طراحی سیستم را آینده اثبات تر می کند؟ * چه سوالاتی باید از مشتری/PM پرسیده شود تا سیستم بیشتر آینده اثبات شود؟
مشاوره در زمینه طراحی اپلیکیشن وب با عمر بیش از 40 سال
186041
من خودم را در موقعیتی می بینم که باید یک سرویس را برنامه ریزی کنم، که می تواند تعیین کند که آیا دو شی در یک پایگاه داده بزرگ یکسان هستند یا خیر. برای سادگی، بیایید بگوییم که این خودروهای فرسوده است، و من می‌خواهم بر اساس ویژگی‌های مختلف، به‌عنوان مثال، تعیین کنم که آیا دقیقاً یکسان هستند یا خیر. نام تجاری، نام مدل، سال، مایلاژ، قیمت، رنگ و غیره. مشکل این است که برخی از ویژگی‌ها به طور معکوس مهم‌تر/بسیار مهم/مهم‌تر از بقیه هستند، به‌عنوان مثال. نام برند/مدل باید یکسان باشد، زیرا ممکن است فروشنده اشتباهاً مقدار فاصله را کمی متفاوت تایپ کرده باشد. به‌علاوه برخی اوقات اطلاعاتی مانند رنگ ممکن است حذف شده باشد، بنابراین باید به اطلاعات کمتر «شناسایی منحصربه‌فرد» مانند مثلاً اندازه موتور بازگردم. جدای از وزن/اهمیت مستقیم هر ویژگی، بعد دیگری از پیچیدگی در آن دخیل است - اهمیت ویژگی ها با یکدیگر متفاوت است. بنابراین بیایید بگوییم به عنوان مثال. که ماشینی که من با بقیه مقایسه می‌کنم بسیار قدیمی است، پس ناگهان اهمیت مسافت پیموده شده آن افزایش می‌یابد، زیرا به احتمال زیاد در بین ماشین‌های مشابه منحصربه‌فردتر از ماشین‌های جوان‌تر است. بدیهی است که این به این دلیل است که پراکندگی مایلاژ در اتومبیل های قدیمی بسیار گسترده تر از پراکندگی در اتومبیل های جوان تر است. همانطور که ممکن است تصور کنید، مدل سازی این به عنوان بسیاری از اصطلاحات اگر-آنگاه تو در تو به راحتی به یک آشفتگی کامل ختم می شود و پس از آن کاملاً ناخوانا می شود و حتی در وهله اول مدل کردن آن سخت است. بنابراین سؤالات من این است: نام این نوع مشکل در برنامه نویسی چیست و چگونه می توانم با آن مقابله کنم؟ چه راه حل ها/الگوریتم هایی ممکن است راه حل های خوبی باشند؟ مراجع، پیوندها؟ خواندن خوب در مورد موضوع؟
کمک به ساده‌سازی/مدل‌سازی تصمیم‌گیری پیچیده (اگر، پس، سناریوهای دیگری)
95107
ما در حال حاضر در مراحل اولیه ساختن یک سیستم اساسی هستیم، با هدف انجام بسیاری از کارهایی که چندین سیستم موجود انجام می دهند، به روشی انعطاف پذیر، توسعه پذیر و قابل نگهداری. از چندین نمونه کامل برای مشتریان مختلف پشتیبانی می کند. یکی از چیزهایی که دائماً در کل سیستم ظاهر می شود این است: ** [کامپوننت x] کجا باید بنشیند؟** ما می توانیم: * **(A)** آن را به طور کامل در یک وب سرویس مجزا متمرکز کنیم که توسط همه به اشتراک گذاشته شود. موارد؛ پیکربندی به صورت مرکزی برگزار می‌شود تا بتواند به هر نمونه آنچه را که نیاز دارد ارائه دهد، و ممکن است شامل افزونه‌های خاص نمونه باشد * **(B)** آن را به عنوان یک سرویس جداگانه داشته باشد، اما آن را چندین بار نصب کنید، به صورت جداگانه برای هر نمونه اصلی پیکربندی شده است. از محلول؛ این سرویس ممکن است توسط چندین مؤلفه همکار در یک نمونه استفاده شود * **(C)** عملکرد را به عنوان یک کتابخانه ایجاد کنید و آن را مستقیماً در سایر مؤلفه ها ترکیب کنید. * از نظر منابع کارآمد است و به راحتی اجازه می دهد به عنوان مثال. نظارت بر فعالیت در کل راه حل ایجاد یک سرویس واحد به اندازه کافی قابل تنظیم/انعطاف پذیر، چالش های توسعه بیشتری ایجاد می کند. ارتقاء کد ممکن است بر کل راه حل تأثیر بگذارد، هم از نظر زمان از کار افتادن و هم از نظر برنامه ریزی آزمایش/استقرار، چه هدف تغییر کد برای بهبود هر نمونه باشد یا نه. **B** از منابع بیشتری استفاده می کند، اما پیکربندی را بومی سازی می کند، که ممکن است پیچیده تر باشد. تغییرات کد را می‌توان به روشی قابل کنترل‌تر اجرا کرد، اما تلاش بیشتری برای اجرای در بیش از یک مکان لازم است. **C** اصلاً نیاز به یک سرویس جداگانه را از بین می برد و در صورتی که کد فراخوانی محدود به انجام همه عملکردها از طریق API وب سرویس نباشد، حداکثر انعطاف پذیری را ارائه می دهد. ارتقاء کد مستلزم استقرار مجدد DLL ها در هر جایی است که استفاده می شود، که می تواند در هر جزء از یک نمونه باشد و نه فقط یک بار در هر نمونه مانند B. جایی که داده ها در واقع ذخیره می شوند. من گزینه D را نادیده گرفتم، کد را در همه جا کپی و جایگذاری کنید، یا خواه ناخواه دوباره پیاده سازی کنید. من تعجب می کنم که چگونه آن را برای طیف وسیعی از مؤلفه ها، از توابع خاص تجاری، تا چیزهای گسترده تر مانند ثبت گزارش، رسیدگی به خطا، دسترسی به داده ها، و غیره اعمال می کند. من متوجه هستم که پاسخ نهایی همیشه به شدت به هر مثال بستگی دارد. اما آیا ملاحظاتی وجود دارد که من به آنها اشاره نکرده ام که می تواند تأثیر زیادی داشته باشد؟ آیا نمونه‌هایی وجود دارد که در آن بی‌معنی مطلق باشد؟ آیا روشی سیستماتیک برای کمک به این تصمیم وجود دارد؟ آیا یک گزینه کامل را از دست داده ام؟ ویرایش (در صورتی که تفاوتی ایجاد کند کمی جزئیات بیشتر): از نظر تاریخی، به دلیل عدم تدبیر، نیازهای چندین مشتری مشابه اما همچنین کاملاً متفاوت را با جدا کردن کل پایگاه کد جدا از تعداد انگشت شماری از موارد بی اهمیت برآورده کرده ایم. کتابخانه ها ما قطعاً به نوعی رویکرد SOA با بازنویسی متعهد هستیم، و مطمئناً یک پایگاه کد به‌طور چشمگیری مشترک‌تر، اما همچنان ممکن است برخی مزیت‌ها یا الزامات برای حفظ مقداری جدایی از هر «نمونه» وجود داشته باشد، که منظور من مجموعه کاملی از خدمات است. ارائه همه چیز مورد نیاز برای یک مشتری: مشتری ممکن است نیاز به نصب منطقی یا فیزیکی یا حتی جغرافیایی جداگانه داشته باشد. نمونه یک مشتری ممکن است شامل ماژول های A و B، دیگری B و C و D و E باشد. من به طور غریزی احساس می کنم که دو راه برای SOA بودن در اینجا وجود دارد: یکی اینکه به معنای واقعی کلمه یکی از همه چیز را داشته باشید و بگذارید همه آنها کار کنند. با هم به روش‌های مختلف برای مشتریان مختلف، یا به طور متناوب یکی از هر یک از ماژول‌های مورد نیاز را در یک مشتری داشته باشید، اما ماهیت پیوند ضعیف سرویس‌ها همچنان به شما این امکان را می‌دهد که به راحتی یک ماژول دیگر را به یک مشتری موجود اضافه کنید، یا یک ماژول را جابجا کنید. ماژول منابع فشرده به سخت افزار خودش فقط برای یک مشتری. اشتباه نکنید، من از تمام نکات گفته شده قدردانی می کنم، اما فکر می کنم کاملاً در یک موقعیت ذهنی نیستم که صرفاً انجام کاری به روش خاصی، که قطعاً می تواند در برخی موقعیت ها مفید باشد، می تواند منجر شود. در صورت مدیریت ضعیف به مشکلات، کاملا غیر قابل قبول است. بنابراین بهتر است حتی اجازه ندهید این امکان وجود داشته باشد، حتی اگر منجر به پیچیدگی/تلاش/غیره بیشتر شود. مثل اینکه اجازه ندهید مشروب الکلی در خانه وارد شود، زیرا می دانید که اگر آن جا باشد، ممکن است خودتان همه آن را بنوشید و با زیر شلواری به خیابان فرار کنید، حتی اگر یک نوشیدنی آرام برای استراحت بعد از کار خوب باشد. احتمالا الان باید وافل زدن را متوقف کنم...
مکان اجزای راه حل - متمرکز سازی در مقابل چندین نمونه در مقابل کتابخانه ها
219759
من در حال حاضر کتابخانه‌ای را مدیریت می‌کنم که استفاده عمومی زیادی دارد و در مورد نسخه‌سازی معنایی سؤالی داشتم. من می‌خواهم یک بخش نسبتاً مهم کتابخانه را که به اشتباه پیاده‌سازی شده است - و همیشه اشتباه پیاده‌سازی شده است، بازسازی کنم. اما انجام این کار به معنای تغییر در API عمومی است که یک تصمیم مهم است. تغییری که من می‌خواهم ایجاد کنم حول نحوه استفاده از تکرارکننده‌ها می‌چرخد. در حال حاضر، کاربران باید این کار را انجام دهند: while ($element = $iterator->next()) { // ... } که حداقل در رابط Iterator اصلی PHP نادرست است. من می خواهم با این جایگزین کنم: while ($iterator->valid()) { $element = $iterator->current(); // ... $iterator->next(); } که مشابه: foreach ($iterator به عنوان $element) { // ... } اگر به راهنمای تام برای نسخه‌سازی معنایی نگاه کنید، او به وضوح بیان می‌کند که هر گونه تغییر در API عمومی (یعنی آن‌هایی که _نه_ سازگار با عقب هستند) ، باید انتشار عمده را توجیه کند. بنابراین کتابخانه از 1.7.3 به 2.0.0 می‌رود که برای من یک قدم خیلی دور است. ما فقط در مورد رفع یک ویژگی صحبت می کنیم. من برنامه‌هایی برای انتشار نسخه 2.0.0 دارم، اما فکر می‌کردم این زمانی بود که شما کتابخانه را به طور کامل بازنویسی کردید و تغییرات _تعدادی_ عمومی API را اجرا کردید. آیا معرفی این refactoring انتشار نسخه اصلی را تضمین می کند؟ من واقعا نمی توانم ببینم چگونه کار می کند - احساس راحتی بیشتری می کنم که آن را به عنوان 1.8.0 یا 1.7.4 منتشر کنم. کسی راهنمایی داره؟
نسخه‌سازی معنایی هنگام رفع یک باگ مهم
200845
من یک برنامه وب MVC دارم که با PostgreSQL متصل شده است. DB از طیف کاملی از محدودیت‌های ارجاعی مختلف برای اطمینان از یکپارچگی ارجاعی استفاده می‌کند، برخلاف رویکرد Rails، که در آن سعی می‌کنید بیشتر بررسی‌ها را در منطق مدل انجام دهید. همچنین، با انتخاب، من از یک ORM استفاده نمی کنم، من دستورات SQL را با دست برای هر مدل می نویسم. حالا می خواهم برای آن تست های واحد و تست های عملکردی بنویسم. مشکل این است که اگر من این تست‌ها را در مقابل پایگاه داده بنویسم (برخلاف تمسخر)، باید برای هر مدلی که آزمایش می‌کنم یک زنجیره سلسله مراتبی طولانی از مراجع ایجاد کنم، در غیر این صورت سیستم به من اجازه تولید آنها را نمی‌دهد. یک خلاء به عنوان مثال من نمی توانم یک مدل بدون کلید خارجی ایجاد کنم، و کلید خارجی باید به یک رکورد موجود و غیره در تمام طول زنجیره اشاره کند. نکته ای که باید به خاطر داشته باشید این است که برخلاف ORM، نمی توانم به لایه دسترسی به داده (DAL) خود اعتماد کنم که همانطور که انتظار می رود کار کند. ممکن است در جایی به یک جمله اشاره کرده باشم، یا شاید منطق را اشتباه گرفته باشم. من باید لایه دسترسی به داده های خود را آزمایش کنم تا آنچه را که باید انجام دهد. یکی از راه‌های حل این مشکل استفاده از چیزی مانند Rails' Factory Girl است که وقتی به درستی پیکربندی شود، زنجیره‌ای از رکوردهای مورد نیاز برای نمونه‌سازی هر مدلی در سیستم شما ایجاد می‌کند. به این ترتیب من هم DAL و هم منطق مدل را تست می کنم. بدیهی است که این ایده آل نیست زیرا موارد آزمایشی زمان زیادی را برای ضربه زدن به DB تلف می کند و دیگ بخار اضافی را اضافه می کند که من به سادگی به آن نیاز ندارم. مجموعه من در زمان اجرا خیلی سریع بالا می رود، که بد است. راه حلی که من به آن فکر می کنم این است که: * یک مجموعه آزمایشی فقط برای DAL داشته باشید. این مجموعه آزمایشی از ایجاد همه مراجع مناسب اطمینان حاصل می کند و فقط آزمایش می کند که عبارات SQL همانطور که انتظار می رود کار می کنند. منابع واقعاً به صراحت مورد آزمایش قرار نخواهند گرفت (به نظر می رسد کمی بیش از حد باشد، اما در صورت تمایل می توان آن را انجام داد)، اما حداقل اطمینان حاصل می کند که می توان زنجیره ای از روابط را در سناریوی مسیر شاد ایجاد کرد. این مجموعه در نهایت نسبتاً کوتاه خواهد بود و بنابراین چرخه های زیادی را مصرف نمی کند. * تست مدل و کنترلر را مسخره کنید، به طوری که می توان چیزها را به صورت مجزا و بدون اینکه مرجع DB مانعی ایجاد کند، آزمایش کرد. اینجاست که اکثر آزمایش‌ها انجام می‌شود، بنابراین تمسخر DB تا آنجا که صرفه‌جویی می‌شود کاملاً منطقی است. به این ترتیب من لایه دسترسی SQL را دو بار تست نمی کنم، نیازی به آزمایش نیست. سوال من این است که آیا راه حل پیشنهادی بالا چگونه است که اکثر افراد SQL خود را با محدودیت ها و مشکل تست مدل/کنترل کننده حل می کنند یا اینکه من گزینه ای را در اینجا از دست می دهم؟
آزمایش مدل‌های MVC هنگام استفاده از محدودیت‌های ارجاعی SQL
159583
من با فیدهای داده از سایت های وابسته کار می کنم. ایده اصلی این است که یک رابط فراهم کنیم که در آن کاربر بتواند پیوندی را به یک دیتا فید XML بچسباند (اینها btw بزرگ هستند، حدود 60 مگابایت) که سپس پخش می شود، به قطعات کوچک تجزیه می شود و برای داده های مورد نیاز استخراج می شود. در پایگاه داده ذخیره می شود. مشکل این است که سایت‌های وابسته مختلف، طرح‌واره‌های متفاوتی برای XML خود دارند. نگاشت عناصر در یک XML به ویژگی های پایگاه داده شما کمی سخت است، زمانی که شما واقعا نمی دانید کدام عنصر حاوی چه چیزی است. راه حل من: از XPath برای عبور از اولین مجموعه والد و نزول آن استفاده کنید، عناصر و همچنین داده ها را واکشی کنید و از کاربر بخواهید با انتخاب از مجموعه ای از دکمه های رادیویی که نشان دهنده آن هستند، این داده ها را به ویژگی های موجود در پایگاه داده نگاشت کند. ویژگی های پایگاه داده این کار فقط یک بار برای هر فید جدید انجام می شود، زمانی که سیستم بداند چه چیزی به طور خودکار داده ها را از XML در پایگاه داده آپلود می کند. آیا این به نظر قابل اجرا است؟ آیا راه حل بهتری وجود دارد؟ من متوجه شدم که این یک روزنه ناخوشایند برای خطای انسانی ایجاد می کند. با تشکر.
شناسایی عناصر از خوراک داده های تولید شده توسط سایت های وابسته
188509
اگر نرم‌افزار را به صورت تجاری می‌فروشم و به کاربران به مدت 12 ماه پس از خرید به‌روزرسانی رایگان ارائه می‌دهم، آیا می‌توانم هنگام دانلود ارتقاء، آنها را با مجوز جدید موافقت کنم؟ در اصل مجوز چه باید بگوید تا این موضوع تصریح شود؟ و اگر من بتوانم این کار را انجام دهم، آیا نمی توان در مجوز جدید قرار داد که آنها دیگر حق ارتقای رایگان را ندارند _(اینجا وکیل شیطان هستند)_؟
مجوز نرم افزار تجاری با بند ارتقاء رایگان
226167
کلاس Scala با سازنده ای که به پارامتری از همان نوع کلاس نیاز دارد
213617
وب c++ با nginx - آیا باید نگران ایمنی نخ باشم؟
131067
من سعی می کنم مجموعه ای از تصاویر را به گروه های خاکستری یا رنگی طبقه بندی کنم. من از ImageMagic برای انجام این کار استفاده کرده ام، تصویر رنگی را با یک نسخه خاکستری از خودش مقایسه کرده ام و سپس با استفاده از خطای پیک برای تعیین اینکه آیا یک تصویر در مقیاس خاکستری است یا خیر، همانطور که در اینجا نشان داده شده است: http://www.imagemagick.org/Usage/ مقایسه/#نوع_عمومی این کار می کند، با این حال، نتایج نادرستی برای بسیاری از تصاویر پشت و سفید ایجاد می کند. من این مشکل را ردیابی کرده ام و معتقدم که توسط پیکسل های شبه سیاه ایجاد شده است (به عنوان مثال: rgb(0,0,5)). این پیکسل های سیاه شبه به صورت تمام رنگی ظاهر می شوند، زیرا از نظر فنی هستند. آیا راه بهتری برای طبقه بندی این تصاویر وجود دارد؟ برای خلاص شدن از شر این نتایج نادرست به من پیشنهاد می کنید چه کار کنم؟
رنگ تصویر/طبقه بندی خاکستری
127842
من در حال ساخت یک SMSC متن باز از ابتدا هستم. تقریباً تمام شده است، عملیات SRI و forwardSM در حال کار هستند، اما من هنوز کارهای کمی برای بخش دریافت کننده دارم. من پشته SS7 را قبلاً ساخته‌ام، اما از DB برای ذخیره شناسه‌های تراکنش‌های TCAP استفاده می‌کنم تا بعداً برای دریافت/تولید پاسخ‌ها به‌روزرسانی شوند. رویکرد من این است: جدول حافظه (جدول پشته) را ایجاد کردم، TCAP TID را در پایگاه داده ذخیره کردم، سپس TCAP TID دریافتی را با TID های ذخیره شده در پایگاه داده مقایسه کردم و سپس تصمیم گرفتم که جلسه TCAP را پایان دهم یا ادامه دهم. بهترین راه برای اجرای آن چیست؟ من به فهرستی با پیوند دوگانه فکر می کنم که دارای TCAP TID است. آیا من به سمت درستی می روم یا باید از تکنیک دیگری غیر از پایگاه داده یا لیست D-linked استفاده کنم؟ آیا باید آن را به حال خود رها کنم و به پایگاه داده اجازه دهم کار ذخیره TID ها را انجام دهد؟ لطفاً توجه داشته باشید که من از پیاده سازی SCTP موجود در لینوکس (lsctp) به عنوان پروتکل انتقال استفاده می کنم، زبانی که استفاده می کنم C و DB MYSQL است.
پشته SS7 (M3UA، SCCP، TCAP، MAP).
98530
تصور کنید اگر از تیم توسعه شما خواسته شود که یک سیستم را توسعه دهد. سیستم فقط باید به برخی از گروه های کاربری خاص مانند گروه A، گروه B یا رئیس که کاربران واقعی سیستم هستند پاسخ دهد. اگر یک تماس تلفنی از کاربر دریافت کردید که می گوید سیستم بر اساس برخی موقعیت ها/پارامترهای خاص خراب می شود. شما سعی کردید مشکل را تکرار کنید و متوجه شدید که IP شما فیلتر شده است زیرا هیچ گروه کاربری معتبری که شامل شما/تیم شما باشد وجود ندارد. شما حتی نمی توانید خرابی را بازتولید کنید و از تماس گیرنده می خواهید بپرسید که آیا می توانید رایانه شخصی او را برای بازتولید مشکل یکباره قرض بگیرید. پس از این، آیا فکر می کنید اضافه کردن یک گروه معتبر جدید مانند توسعه دهندگان ضروری باشد؟
فیلتر کردن آدرس IP در گروه کاربری معتبر: آیا باید آدرس IP توسعه دهندگان را درج کنیم؟
133381
به نظر می رسد اکثر زبان های برنامه نویسی طوری طراحی شده اند که اجازه نمی دهند شناسه ای که با یک عدد شروع می شود را اعلام کند. فقط کنجکاو بودم دلیلش را بدانم. من قبلاً در وب جستجو کردم، اما نتوانستم توضیح رضایت بخشی پیدا کنم.
چرا شناسه ها نباید با یک عدد شروع شوند؟
209108
### مورد 1 (تعریف و اعلان در همان فایل منبع) فرض کنید نمونه اولیه و تعریف تابع جهانی من در فایل cpp. باشد. کجا باید کلمه کلیدی درون خطی بنویسم تا کامپایلر بداند؟ 1. در نمونه اولیه 2. در تعریف 3. هر دو ### CASE 2 (تعریف و اعلان در فایل هدر یکسان) اگر نمونه های اولیه را در فایل h اعلام کرده باشم، می خواهم آن تابع را در بیش از یک فایل cpp. به صورت درون خطی کنم. با استفاده از آن، آیا باید تابع (به صورت خطی) را در آن فایل .h تعریف کنم و آن را به فایل های cpp. جداگانه اضافه کنم؟ اگر بله، در این مورد در کجا باید از کلمه کلیدی درون خطی استفاده شود؟ ### مورد 3 (تعریف در فایل سربرگ و اعلان در فایل منبع) اگر نمونه اولیه در یک فایل هدر است، تعریف در یک فایل منبع (که در آن توابع دیگر از تابع درون خطی استفاده می کنند)، کلمه کلیدی درون خطی کجا باید استفاده شود؟ 1. در اعلان در فایل هدر 2. در تعریف در فایل منبع 3. در هر دو
نحو دقیق inline چیست؟
171768
**پیشینه** ما در حال ساخت یک برنامه تجاری جاوا (SE) هستیم که بر داده های بازار نظارت می کند و پیام های تجاری را بر اساس داده های بازار و همچنین بر روی پارامترهای پیکربندی تعریف شده توسط کاربر ارسال می کند. ما در حال برنامه ریزی برای ارائه یک تین کلاینت به کاربر، ساخته شده در دات نت (WPF) برای مدیریت پارامترها، کنترل رفتار سرور، و مشاهده وضعیت فعلی معاملات هستیم. مشتری نیازی به به روز رسانی در زمان واقعی ندارد. در عوض هر چند ثانیه یک بار (یا هر بازه ای که توسط کاربر پیکربندی شده باشد) نمای را به روز می کند. کلاینت حدود 6 عملیات مختلف دارد که باید با سرور انجام دهد، به عنوان مثال: * CRUD با پارامترهای پیکربندی * زیر مجموعه پرس و جو از داده ها * دریافت به روز رسانی موقعیت های فعلی از سرور این امکان وجود دارد که اکثر عملیات های مختلف (به جز دریافت داده ها) فقط جنبه های مختلفی از مدیریت پارامترهای پیکربندی هستند، اما هنوز در تجزیه و تحلیل ما برای اطمینان بیشتر زود است. برای اتصال کلاینت به سرور، استفاده از این موارد را در نظر گرفته‌ایم: * سرویس وب SOAP * سرویس RESTful * ساختن یک API مبتنی بر TCP/IP سفارشی (متن یا xml) (کمترین ترجیح - اما ما از این رویکرد با سایر برنامه‌های کاربردی استفاده می‌کنیم) همانطور که من درک می کنم، مزایا و معایب انواع مختلف خدمات وب عبارتند از: ** SOAP ** حرفه ای: کاملاً خودکار در دات نت (و جاوا)، تغییر رابط سمت سرور نیازی به تغییر کد در لایه ارتباطی ندارد، فقط اجرای refresh در مرجع وب سرویس برای تولید مجدد کلاس ها. con: سربار بیشتر در لایه ارتباطی ارسال متن بیشتر، و غیره. ما از کانتینر J2EE استفاده نمی کنیم، بنابراین ممکن است با J2SE **REST ** به خوبی کار نکند: وزن سبک تر، داده کمتر. پشتیبانی خوبی از دات نت و جاوا دارد. (من هیچ تجربه واقعی در این مورد ندارم، بنابراین نمی دانم چه مزایای دیگری دارد.) con: اگر عملیات یا ویژگی جدیدی اضافه شود مشتری به طور خودکار آگاه نخواهد شد (؟)، بنابراین لایه ارتباطی باید در صورت تغییر رابط سرور توسط توسعه دهنده به روز می شود. باهم: (هر دو رویکرد) سرور واقعاً نمی‌تواند به‌روزرسانی‌ها را در فواصل زمانی معین به کلاینت ارسال کند (؟) (با این حال، ما اهمیتی نمی‌دهیم که مشتری برای دریافت به‌روزرسانی از سرور نظرسنجی کند.) ** سؤال ** نظر شما در مورد موارد فوق چیست؟ گزینه یا پیشنهادی برای راه های دیگر برای اتصال 2 قسمت؟ (در حالت ایده‌آل، ما نمی‌خواهیم کار زیادی روی لایه ارتباطی انجام دهیم، زیرا این بخش مهمی از برنامه نیست، بنابراین هرچه غیرقابل عرضه و خودکارتر باشد، بهتر است.)
پیشنهاداتی برای اتصال NET WPF GUI با Java SE Server
180531
من فقط Beating the Averages را خواندم و آقای گراهام می نویسد که آنها نسبت به رقبا برتری قابل توجهی داشتند زیرا از Lisp استفاده می کردند. از آن‌چه من می‌دانم، Viaweb یک ویرایشگر WYSIWYG بود که در مرورگر اجرا می‌شد تا مشتریان بتوانند «فروشگاه‌های» خود را ایجاد کنند. در حال حاضر انجام این کار بدون جاوا اسکریپت غیرممکن است، اما در این مقاله اصلاً صحبتی از آن نشده است. آقای گراهام فقط در مورد لیسپ صحبت می کند نه چیز دیگری. بنابراین آیا (آیا؟) می توان جاوا اسکریپت را دور زد و از Lisp برای قسمت های جلو و عقب استفاده کرد؟
آیا Viaweb در مرورگر بدون جاوا اسکریپت کار می کرد و به نوعی فقط از Lisp استفاده می کرد؟
234915
این گزینه‌هایی که من را مبهم می‌کنند مانند «ps aux»، «route -ee»، «gcc -fPIC xxx»، «find» هستند. -name xxx` و غیره. مثال های بالا جامع نیستند. یعنی، من فکر نمی‌کنم که تابع دسته آرگومان مانند getopt یا getopt_long بتواند همه گزینه‌های عجیب را مدیریت کند. از سوی دیگر، این روش‌های دستگیره بصری نیستند. چرا برنامه نویسان گنو یا برنامه نویسان یونیکس/بی اس دی به این روش ها کدنویسی می کنند؟
چگونه گزینه های غیر طبیعی در دستورات پوسته ظاهر شدند؟
206440
من در حال نوشتن یک نرم افزار هستم و می خواهم آن را منبع باز منتشر کنم. آیا باید قبل از انتشار آن را روی رایانه خود ثابت نگه دارم (با استفاده معمولی؛ هیچ کاری که یک میمون حتی انجام نمی دهد) یا باید روش دیگری را در پیش بگیرم؟ * * * **چیزی که من در حال حاضر به انجام آن تمایل دارم این است:** 1. آن را خودم در مرحله **`قبل از آلفا`** بنویسم تا تا حدی قابل استفاده باشد. با توابع بازی کنید (مانند یک فرد عادی). 2. آن را به صورت عمومی منتشر کنید و چند زنگ و سوت را در مرحله **`alpha`** 3 اضافه کنید. بگویید که در **`بتا`** زمانی که همه ویژگی ها کامل شد، و سپس، همراه با برخی دیگر (امیدوارم) این کار را انجام دهید. آزمایش میمون. 4. برای پروژه [نسبتا ابتدایی و خسته کننده، اما هنوز هم برای پروژه رایگان و **پایدار**] من به اندازه کافی خوب است. سپس به بهبود آن ادامه دهید. به نظر می رسد این یک سیستم معمولی است (به نظر من، کسی که تا به حال واقعاً این کار را انجام نداده است). * * * **آیا کاری وجود دارد که بتوانم قبل از رفتن به آلفا به طور خودکار خطاهای اساسی را آزمایش کنم؟ یا این یکی از بهترین کارهایی است که می توانم انجام دهم؟ چطوری باید تست کنم؟**
چگونه باید با تست کد در یک پروژه انفرادی مقابله کنم؟
218936
چندین پیاده سازی از میکسین ها (به عنوان مثال Ruby mixin، ویژگی Scala) شامل پشتیبانی از ذخیره داده ها (مثلاً متغیرها، خصوصیات) بین فراخوانی متد در متغیرهای نمونه است. در این سوال کمی بحث در مورد اینکه آیا یک روش پسوند مجازی جاوا به عنوان یک میکس واجد شرایط است یا خیر وجود داشت زیرا آنها نمی توانند داده ها را به این روش ذخیره کنند. همه متغیرها در محدوده فراخوانی متد وارد و خروجی می شوند و نمی توانند در یک متغیر نمونه ذخیره شوند. اساساً، بحث در مورد چیستی میکس در تعریف وجود داشت و آیا پیاده سازی ها در Ruby و چه چیزی فراتر از تعریف شناخته شده مفهوم برنامه نویسی است یا خیر. متأسفانه، تعریف میکسین در این زمینه مبهم به نظر می رسد. برای مثال، ویکی‌پدیا موارد زیر را می‌گوید: > با mixins، تعریف کلاس فقط ویژگی‌ها و پارامترهای مرتبط با آن کلاس را تعریف می‌کند. روش‌ها باید در جای دیگری تعریف شوند، مانند > Flavors و CLOS، و در «عملکردهای عمومی» سازمان‌دهی می‌شوند. این توابع عمومی > توابعی هستند که در چندین حالت (روش) با نوع > اعزام و ترکیب روش تعریف می شوند. موارد بالا می‌گویند که یک mixin ویژگی‌ها را تعریف می‌کند، اما منابعی را ذکر نمی‌کند که ممکن است این را روشن کند. با این حال، هر تعریف دیگری به سادگی اشاره نمی کند که آیا میکسین اجازه ذخیره داده ها را می دهد یا نه یا اینکه آنها به روش ها محدود می شوند. برای ایجاد سردرگمی بیشتر، ویکی‌پدیا قبلاً میکس‌ها را به عنوان «رابط با روش‌های پیاده‌سازی‌شده» توصیف می‌کند، اما رابط‌ها نمی‌توانند متغیرهای نمونه را ذخیره کنند. من سعی کردم در Flavors که اولین زبان برنامه نویسی بود که از چیزی به نام mixins استفاده می کرد، نحوه تعریف آن را پیدا کنم، اما نتوانستم اطلاعات کافی آنلاین در مورد آن پیدا کنم. بنابراین آیا میکسین طبق تعریف می تواند اجازه ذخیره سازی داده ها را بدهد؟ یا این چیزی است که مبهم است و تصمیم گیری به عهده زبان برنامه نویسی است؟
آیا Mixin طبق تعریف اجازه ذخیره داده ها در متغیرهای نمونه سطح Mixin را می دهد؟
215519
من در شغل جدیدم با یک برنامه چند ماژول خانگی چند رشته ای کار می کنم. ما از پروتکل Thrift برای برقراری ارتباط تماس های RPC بین برنامه های مختلف مستقل در یک سیستم توزیع شده استفاده می کنیم. یکی از آنها به چندین پورت گوش می دهد و من تازه متوجه شدم که در واقع یک تماس RPC با خود از یک رشته فراخوانی شده از یک سوکتی که به آن گوش می دهد (تماس سرویس وب) به پورت دیگری در همان برنامه برقرار می کند. من تأیید کردم که می‌تواند همان کار را انجام دهد، اگر فقط رفت و مستقیماً روشی را که رویه از راه دور در نهایت فراخوانی می‌کند، فراخوانی کرد زیرا همه در یک برنامه، همان JVM هستند. برای اینکه حتی مرموزتر شود، تماس کاملاً همزمان است، یعنی هیچ تماسی در کار نیست. نخ اول کاملاً می نشیند و منتظر می ماند تا از طریق سیم با خودش تماس بگیرد و برگردد. اکنون، من متحیر هستم که چرا کسی این کار را به این شکل انجام می دهد. به نظر می رسد با تلفنی که در همان اتاق شما نشسته است تماس بگیرید. آیا کسی می تواند توضیح دهد که چرا توسعه دهنده قبل از من مدل فوق را ارائه می دهد؟ شاید دلیلی داشته باشد و من چیزی را از دست بدهم.
چرا برنامه جاوا می تواند RPC را با خودش تماس بگیرد؟
88218
من در حال کار بر روی این پروژه هستم که به زودی حاوی تعداد زیادی بسته، پروژه و غیره (جاوا) خواهد بود. بنابراین، از ابتدا باید پکیج سطح بالا و ساختار کلاس را پیگیری کنم، نظارت کنم که کدام کلاس در کجا فراخوانی می شود، تا بعد از 6 ماه آن را بیش از حد پیچیده نکنم. راه درست برای آن چیست؟ آیا ابزاری برای این کار وجود دارد؟
چگونه یک پروژه را آسان و قابل درک نگه داریم؟
159589
من یک تحلیلگر/توسعه‌دهنده باتجربه هستم که از یک برنامه‌نویس ارشد به رهبری تیم کوچکی رسیده‌ام که روی خط برنامه‌های تجاری برای یک شرکت بزرگ کار می‌کنند. در ده سال گذشته من در همان حوزه تجاری کار می‌کردم و دانش و تجربه کمی از دامنه کار مستقیم با کاربران نهایی (تجاری) به دست آوردم. به دلیل دانش حوزه کسب و کارم، به من پیشنهاد مصاحبه برای موقعیت تحلیلگر تجاری (BA) داده شده است. به این معنی نیست که من از توسعه نرم افزار خسته شدم، اصلاً، در واقع در دو سال گذشته دوباره آن را کشف کردم و فناوری های بیشتری نسبت به هشت سال گذشته یاد گرفتم، اما ترجیح می دهم این حرکت (از تحلیلگر/ توسعه دهنده به ba) را به عنوان یک پیشرفت شغلی ببینید. من فرصتی برای یادگیری چیزهای جدید خواهم داشت، اما **مهمتر از آن، می توانم تأثیر بیشتری بر روند توسعه بگذارم، که باید به نرم افزار بهتری منجر شود**. پرداخت نیز کمی بهتر است. این چیزی است که من را ترغیب می کند ... برای رفتن به مصاحبه. **با این حال:** اگر چند سال بعد متوجه شوم که نمی توانم لیسانس خوبی باشم، با توجه به اینکه اصلا برنامه نویسی نمی کنم، می توانم برگردم و دوباره برنامه نویسی را شروع کنم. در حین انجام یک کار کارشناسی؟ این چیزی است که من را در کوتاه مدت نگران می کند. در بلندمدت، من فکر می‌کنم لیسانس بودن باعث می‌شود دانش شغلی کمتر (یا غیرقابل انتقال) باشد. مطمئن نیستم که آیا واقعاً چنین است، بنابراین اگر می توانید نظرات خود را به اشتراک بگذارید - لطفاً انجام دهید. به‌عنوان یک توسعه‌دهنده نرم‌افزار، اگر قرار است کارها از نظر شغلی خیلی بد پیش برود، و من همیشه می‌توانم شغلی را تغییر دهم و شروع به برنامه‌نویسی چیزی کنم که تقاضای زیادی برای آن دارد، مثلاً. برنامه های موبایل برای امروز اما من فکر می‌کنم لیسانس‌ها به نوعی متفاوت هستند، زیرا تجربه/دانش آن‌ها بسیار به یک صنعت خاص گره خورده است، که آنها را فقط برای تعداد کمی از شرکت‌ها در همان کسب‌وکار/صنعت ارزشمند می‌سازد. نگرانی دیگر من این است که لیسانس بودن من را به یک تک سوار تبدیل می کند، در بین تیم ها/بخش های دیگر (کسب و کار، فناوری اطلاعات، مدیریت)، که قرار گرفتن در ... روزانه موقعیت دشواری است. در نهایت، بارها شاهد بودم که لیسانس‌ها به‌جای استخراج نیازمندی‌های کسب‌وکار/کاربران و استدلال با IT در مورد آنچه که می‌توان انجام داد و چگونه (که به نظر من یک «لیسانس واقعی» است، برای انجام کارهای نوشتن فنی/آزمایش/پشتیبانی تنزل رتبه پیدا کردند. ” باید انجام شود). سوال من این است - آیا باید تلاش کنم و به BA بروم یا فرضیات من (که می توانید از آنچه در بالا نوشتم استنباط کنید) در مورد نقش BA در فرآیند توسعه اشتباه است و بهتر است در جایی که هستم بمانم؟ متشکرم.
حرکت از توسعه نرم افزار به تجزیه و تحلیل کسب و کار
132166
تا به حال من MVVM را در برنامه silverlight خود به خوبی پیاده سازی کرده ام، فقط یک سوال داشتم. من چند کاربر کنترل دارم که ساخته ام و می خواستم بدانم که آیا آنها باید در پوشه Views قرار گیرند یا در یک پوشه جداگانه که UserControls را فراخوانی می کند. آیا کنترل کاربر یک نما محسوب می شود؟
آیا یک UserControl silverlight یک نما در نظر گرفته می شود؟
224478
من به دنبال راه حلی برای کنترل بازنگری روی کد چارچوب و کد پروژه به طور همزمان هستم. اگر من از چارچوب MVC استفاده می کنم، ممکن است دایرکتوری های خاصی وجود داشته باشد که باید کد پروژه خود را در آنجا قرار دهم. من می خواهم به راحتی به روز رسانی چارچوب را با استفاده از کنترل بازبینی اعمال کنم در حالی که هنوز کد پروژه را در یک مخزن جداگانه نگه می دارم. راه حلی که من به آن دست یافته ام این است که مخزن فریمورک را با استفاده از git کلون کنم و سپس یک مخزن مرکوریال در بالای آن ایجاد کرده و .gitignores و .hgignores را بسازیم تا کدهای یکدیگر را دریافت نکنند. ساختار دایرکتوری من در تئوری چیزی شبیه به این خواهد بود: * Framework/ (git) * Framework_Code/ (git) * Models/ (git) * projectModel.php (hg) * Views/ (git) * projectView.html (hg) * کنترلرها/ (git) * projectController.php (hg) * Front_Controller.php (git) با فرض اینکه من درست را دارم .gitignores و .hgignores، وقتی به‌روزرسانی‌های چارچوب وجود دارد، می‌توانم یک git pull ساده انجام دهم و زمانی که باید کد پروژه را commit کنم می‌توانم hg commit را انجام دهم آیا این یک گردش کار بد است؟ آیا راه‌های ساده‌تری برای راه‌اندازی چنین چیزی با git یا mercurial وجود دارد؟ من برای راه حل های جایگزین آماده هستم زیرا به نظر می رسد این چیزی است که فردی باهوش تر از من راه حلی برای آن دارد.
آیا باید از git و mercurial در یک دایرکتوری استفاده کنم؟
83300
من دانشجوی علوم کامپیوتر هستم که روی چند بازی موبایل کار می کنم. با این حال، من کاملاً پاره شده ام و به این سو و آن سو می روم و تصمیم می گیرم که آیا توسعه ویندوز فون یا آیفون را یاد بگیرم. من عاشق توسعه برای ویندوزفون هستم زیرا C# و XNA هر دو ابزارهای عالی هستند. با این حال، در بازار اثبات نشده است و سهم بازاری چند برابر کمتر از آیفون دارد. همچنین شنیدن نظر شما در مورد چشم انداز یادگیری C#/هدف C از نظر آینده شغلی مفید خواهد بود زیرا خوب، من دانشجو هستم و این مهم است. چند نکته را که باید به خاطر بسپارید: من صاحب آیفون هستم و عاشق آن هستم، مدیریت حافظه را درک می‌کنم، می‌خواهم بهترین روش‌های برنامه‌نویسی ممکن را توسعه دهم (شنیده‌ام که چون سی شارپ خیلی چیزها را پنهان می‌کند، می‌توانید عادت‌های بد ایجاد کنید) ویرایش: چون برخی از مردم پرسیدند . این صرفا به نفع خودم است، نه برای یک کلاس. من این تابستان را برای توسعه مهارت های خود وقت صرف می کنم و می خواهم حداکثر استفاده را از آن ببرم. من چند ایده بازی دارم که با آنها بازی کرده ام، اما در درجه اول می خواهم شیوه های خوب را توسعه دهم.
توسعه آیفون در مقابل ویندوز فون
233642
من فقط در Objective-C کدنویسی می کنم و هیچ تجربه ای در زمینه کدنویسی Backend ندارم، فقط درک سطح بالایی دارم. من می‌دانم که چرا بسیاری از پروژه‌های برنامه‌نویسی به سرورهای پشتیبان نیاز دارند، اما در یک دیدگاه سطح بالا کاملاً روشن نیستم که چرا Mailbox به سرورهای خود نیاز دارد. آنها داده های خود را از Gmail API دریافت می کنند، درک من این است که اکثر برنامه های سرویس گیرنده iOS داده ها را از یک Backend از یک API عمومی (مانند Gmail) دریافت می کنند، در برنامه iOS دانلود می کنند و در برنامه خود نشان می دهند. بنابراین آنها برای دریافت داده های مناسب برای نمایش آن به کاربران خود نیازی به سرورهای خود ندارند. تنها توضیح من این است که Mailbox از این منطق پیروی می کند: داده های Gmail --> برنامه و سرورهای صندوق پستی --> کاربران با برنامه تعامل دارند --> تغییرات را در سرورهای خود و Google از طریق API ذخیره می کنند. قسمت آخر برای من به این معنی است که آنها اساساً داده‌های تمام ایمیل‌های بایگانی‌شده، تاخیری، حذف‌شده و فهرست‌شده را به‌جای ایمیل‌های گوگل، روی سرورهای خود نگه می‌دارند. آیا درک من درست است؟ متشکرم
چرا برنامه Mailbox به پشتیبان خود نیاز دارد؟
193416
فکر می‌کنم کم و بیش فهمیده‌ام که یک برنامه تجزیه‌شده Scheme چگونه به نظر می‌رسد (یک درخت باینری با مقادیر اتمی روی برگ‌ها، اگر درست متوجه شده باشم). لطفاً کسی می تواند برای من تعریف کند، یا مرجعی بدهد که یک _state_ (یا یک _computation_) یک برنامه Scheme چیست؟ آیا این فقط اتصال فعلی به اضافه یک موقعیت، یا پشته ای از موقعیت ها، در درخت نحو است؟ (در چنین موردی، من از یک مرجع برای تعریف رسمی Scheme binding نیز سپاسگزارم :).) آیا توضیحات ساده ای مانند آنچه برای ماشین تورینگ (برنامه + محتوای فعلی نوار + جریان) وجود دارد موقعیت روی نوار)؟
در Scheme، به طور رسمی وضعیت یک برنامه چیست؟
209106
من فریم ورک Spring را مطالعه می کنم، در web.xml زیر را اضافه کردم که یک شنونده بوت استرپ است. آیا کسی می تواند به من ایده مناسبی درباره چیستی شنونده بوت استرپ بدهد؟ <listener> <listener-class>org.springframework.web.context.ContextLoaderListener</listener-class> </listener> می توانید سند را در اینجا ببینید: ContextLoadListener > شنونده بوت استرپ برای راه اندازی و خاموش کردن ریشه Spring > WebApplicationContext. به سادگی به «ContextLoader» و همچنین به «ContextCleanupListener» واگذار کنید. > > این شنونده باید بعد از «Log4jConfigListener» در web.xml ثبت شود، > در صورت استفاده از دومی. > > از بهار 3.1، «ContextLoaderListener» از تزریق root web > زمینه برنامه از طریق سازنده «ContextLoaderListener(WebApplicationContext)» > پشتیبانی می کند، که امکان پیکربندی برنامه ای را در محیط های Servlet 3.0+ > فراهم می کند. برای مثال های استفاده به WebApplicationInitializer مراجعه کنید...
بوت استرپ شنونده در چارچوب Spring چیست؟
81271
اگر پایگاه داده ای داشته باشم که اعتبار ورود 1,000,000 کاربر را در PLAINTEXT ذخیره کند، چقدر تلاش می کنم تا md5 این رمزهای عبور را هش کنم؟
تبدیل پایگاه داده 1,000,000 ردیفی
212980
من از فرصتی برای یک کسب و کار محلی استفاده می کنم تا یک مدیر جدول زمانی کوچک و ساده ایجاد کند (آنها هنوز زمان را با دست ثبت می کنند) و در حال حاضر در مراحل برنامه ریزی هستم. این شامل عملکردهای اساسی مانند مدیریت اطلاعات کارکنان، ثبت زمان کار به صورت هفتگی برای حقوق و دستمزد، و تولید گزارش برای مدیریت خواهد بود. من برای مدتی برنامه‌های Windows Forms را توسعه داده‌ام و نسبتاً مطمئن هستم که مهارت‌های کدنویسی‌ام در جایی است که برای این پروژه باید باشد، اما من با ASP.NET و مفهوم توسعه یک سیستم کامل دسکتاپ نسبتاً جدید هستم. برنامه های فردی، بنابراین سوالات من احتمالا بسیار ابتدایی به نظر می رسند. من عمدتاً با درک نحوه انتخاب بین ASP.NET و Windows Forms با توجه به استقرار در آینده مشکل دارم. امیدوارم شما بچه ها بتوانید بینشی ارائه دهید. من هنوز در مورد نحوه عملکرد میزبانی پایگاه داده/برنامه وب کمی مبهم هستم. اگر من برای دسکتاپ توسعه دهم، اگر بیش از یک ایستگاه کاری/کلینت بخواهد دسترسی داشته باشد، پایگاه داده به یک سرور فیزیکی نیاز دارد؟ آیا یکی از ایستگاه های کاری می تواند به عنوان یک سرور عمل کند (در هر زمان کمتر از 20 تا 30 کارمند وجود دارد، بنابراین اندازه داده ها نباید مشکلی ایجاد کند)؟ آیا یک سیستم ASP.NET نیاز به خرید میزبان وب دارد؟ یا، آیا می‌توان فایل‌های وب را روی یک کامپیوتر/سرور محلی با IIS به عنوان یک اینترانت میزبانی کرد؟ آیا مجازی‌سازی می‌تواند جایی در همه این‌ها جای بگیرد؟ حدس می‌زنم به این خلاصه می‌شود: آیا می‌توانم آن‌ها را به صورت رایگان بالا ببرم، یا هزینه سرور/میزبانی به هر دو صورت دلالت دارد؟ پیشاپیش متشکرم
برنامه وب در مقابل برنامه دسکتاپ در مورد استقرار
242727
من روی داده‌های جغرافیایی کار می‌کنم که نشان‌دهنده شبکه جاده‌ای برخی از شهرها است و باید به طور خودکار نادرستی در داده‌ها را برطرف کنم. داده ها به صورت دستی با کشیدن شبکه جاده ها بر روی برخی از پوشش های نقشه واقعی با یک سیستم جغرافیایی مانند qgis تولید شدند. در نتیجه، بسیاری از بخش‌های جاده‌ای که در واقعیت به هم متصل می‌شوند، در داده‌ها به هم متصل نیستند، یعنی نقاط انتهایی جاده‌های متصل ممکن است چند سانتی‌متر یا گاهی چند متر فاصله داشته باشند. در نتیجه، شبکه جاده‌ای «به اشتباه» به‌عنوان یک نمودار یا شی ترکیبی دیجیتالی می‌شود - یعنی الگوریتم ساده با فرض اینکه جاده‌ها زمانی به هم متصل می‌شوند که یک نقطه پایانی مشترک دارند، بسیار خوش‌بینانه است و بسیاری از اتصالات را از دست می‌دهد. چگونه می توانم داده های جغرافیایی را برای بازیابی شبکه جاده ترکیبی صحیح پردازش و اصلاح کنم؟
چگونه یک شبکه جاده ای را کانونی کنیم
135245
ما حدود 3/4 پروژه مختلف داریم که هر کدام سطح مشخصی از داده ها را به اشتراک می گذارند. برخی از داده‌ها به اشتراک گذاشته نمی‌شوند، اما تمام دسترسی به داده‌ها به یک فضای نام واحدی ختم شده است که در هر پروژه گنجانده شده است. روش‌های کاربردی و سایر «عملکردهای مشترک» به طور مداوم به این فضای نام ریشه اضافه می‌شوند و در نهایت نسبتاً سازماندهی می‌شوند، اما همه آن‌ها به یک dll منفرد ختم می‌شوند تا در پروژه‌ها گنجانده شوند. به نظر من بیش از حد متمرکز به نظر می رسد، اما آیا واجد شرایط برچسب گذاری فضای نام خدا است؟ (آیا این اصطلاح حتی معنی دارد؟)
فضای نام خدا به همان بدی خدا شی؟
253206
# پلی پر کردن، چه زمانی زیاد است؟ من این سوال را در یک جمله خلاصه کردم. آیا این عملی است که تمام کمبودهای IE8 را با یک فایل جاوا اسکریپت جامد پر کنیم، مانند اینکه آیا اشکالی (عملکرد) یا انسداد (عدم امکان چندپرکردن برخی از ویژگی ها) وجود خواهد داشت؟ **سوال منسوخ شدن: (سابقه)** _من حدود نیم سال است که با شرکتم کار می کنم و دائماً با مشتریان بر سر ارتقای مرورگرشان دعوا می کنیم. همه فکر می کنند که رفتن به یک مرورگر جدیدتر فقط مشکلات بیشتری را به وجود می آورد تا راه حل (آنها برنامه های وب داخلی و قدیمی دارند که برای کارهای داخلی طراحی شده اند)_ _ من در نقطه ای هستم که مجبور شدم دنبال کنم. و بسیاری از چیزها را با IE8 پر کنید که من نمی دانم که آیا اشکالی برای پلی پر کردن هر نقصی که IE8 دارد وجود دارد (یا حداقل آن را طوری بسازید که جاوا اسکریپت خطا / خراب نشود)_ آیا انتظار این نیست که بتوانیم تمام کمبودها را در مرورگرهای قدیمی قدیمی مانند IE6-IE8 پر کنیم، یا این ایده بدی است (عملکرد؟ پایداری؟)... _اگر این امکان وجود دارد، چطور ممکن است وجود داشته باشد. هیچ کتابخانه پلی‌فیل کاملی وجود ندارد، همه به modernizr اشاره می‌کنند، که FEATURE DETECTION است و هیچ پلی‌پری از خود ارائه نمی‌دهد._ _بنابراین، کجاست. کتابخانه IE8 master/full polyfill مخفی می شود، یا آیا باید به این موضوع توجه کنم؟ دوست دارم یک راه حل برای اینترنت اکسپلورر داشته باشم، بنابراین اگر این وجود نداشته باشد، خودم آن را درست می کنم.*
مرورگرهای قدیمی و Polyfills
208471
من سعی می کنم یک برنامه کوچک ثبت اطلاعات را تحت لینوکس راه اندازی کنم. داده ها از طریق پورت سریال می رسند و از آنجا باید به لاگ و نمایش گرافیکی پمپ شوند. قابلیت ورود به سیستم برای اهداف اولیه سازی عملکرد نمودار، پس از راه اندازی مجدد وجود دارد. داده ها در هر ثانیه دریافت می شوند و از 1 عدد با دقت 5 رقمی اعشاری تشکیل شده اند و باید به مدت 2 سال ثبت شوند. فضای خالی فعلی من حدود 15 گیگابایت است. زبان های پروژه تاکنون bash و python هستند. هدف من ساختن سیستم لاگ ساده اما قوی (شاید چند نسخه پشتیبان زنده در یک درایو فلش؟) است که خواندن آن از پایتون و نوشتن از bash نیز سریع و آسان است. آیا SQLite برای این کار مناسب است (من هرگز از آن استفاده نکرده ام)؟ آیا یک فایل متنی در فهرست _home_ من برای این کار مناسب است؟
آیا SQLite گزینه معقولی برای ثبت اطلاعات است؟
85219
من باید تا حد امکان C++ را یاد بگیرم، من یک توسعه دهنده ارشد C# هستم. آیا آموزش خوبی برای آن وجود دارد؟ یا کتاب؟ و آیا یادگیری ++C سخت خواهد بود؟ اگر بپرسید با C++ چه کار خواهم کرد، باید توانایی کافی برای ساخت برنامه پردازش ویدیو یا برنامه های پردازش تصویر را داشته باشم و دوره زمانی برای آن چقدر است؟
C++ برای برنامه نویسان سی شارپ
241401
فرض کنید که یک دسته حلقه تو در تو دارید. public void testMethod() { for(int i = 0; i<1203; i++){ //محاسباتی برای (int k=2; k<123; k++){ //محاسباتی برای (int j=2; j <12312; //some computation for(int p=2; p<12312; p++){ //some computation } } } } } } وقتی کد بالا به مرحله ای رسید که کامپایلر سعی می کند آن را بهینه کند (من معتقدم این زمانی است که میانی باشد زبان باید به کد ماشین تبدیل شود؟)، کامپایلر سعی خواهد کرد چه کاری انجام دهد؟ آیا بهینه سازی قابل توجهی وجود دارد که انجام شود؟ من می دانم که بهینه ساز حلقه ها را با استفاده از شکافت حلقه می شکند. اما این فقط برای هر حلقه است، اینطور نیست؟ منظور من از سوالم این است که آیا اقدامی منحصراً بر اساس دیدن حلقه های تودرتو انجام می دهد؟ یا فقط حلقه ها را یکی یکی بهینه می کند؟ اگر جاوا VM توضیح را پیچیده می کند، لطفاً فرض کنید که کد C یا C++ است.
12626
برای اکثر پروژه های منبع باز، یک تیم پروژه مستقر و حمایت مالی شرکتی و تعداد زیادی مشارکت کننده فعال وجود دارد. روش ثبت گزارش های اشکال به وضوح مستند شده است. با این حال، برخی از پروژه(های) منبع باز نیز وجود دارند که بیش از 10 سال (شاید 15) وجود داشته اند و در انواع محصولات رایگان و تجاری (سیستم عامل ها و توزیع های لینوکس و غیره) گنجانده شده اند و همه فقط فرض می کند که درست است، علیرغم اینکه برخی از قسمت های آن در حالت ناامیدی و پر از اشکال است. به نظر من کاربران واقعی (برنامه نویسان آگاه) به سادگی انتخاب می کنند که از کتابخانه به روشی خاص استفاده کنند تا باگ ایجاد نشود. تعداد کمی انتخاب می کنند که صحبت کنند. همچنین شرکت های بزرگی وجود دارند که باگ ها را بی سر و صدا (در محصولات خود) بدون ارائه هیچ وصله ای برطرف می کنند. و از آن به نفع تجاری خود استفاده کنند. هیچ توسعه دهنده پیشرو وجود ندارد. هیچ اطلاعاتی در مورد اینکه چه کسانی توسعه دهندگان فعال هستند وجود ندارد، به جز اینکه می توانید لیست پستی را مرور کنید و ببینید چه کسی اخیراً وصله ها را ارسال کرده است، و فرض کنید که آنها ممکن است فردی مفید را بشناسند. چگونه باید با یک پرونده آسیب پذیری برخورد کنم، بدون اینکه اطلاعاتی را به گونه ای درز کنم که به افراد بد مهمات بدهد؟ _این سوال برگرفته از:http://programmers.stackexchange.com/questions/5168/whats-the-biggest- software-security-vulnerabilty-youve-personally-discovered_ است.
چگونه می‌توانم آسیب‌پذیری‌های نرم‌افزاری را که در یک کتابخانه منبع باز یافت می‌شوند و به طور گسترده استفاده می‌شوند اما ساختار تیمی خرابی دارند، گزارش کنم؟
43421
من یک دانشجوی فارغ التحصیل رشته CS (داده کاوی و یادگیری ماشین) هستم و با JAVA اصلی (بیش از 3 سال) آشنا هستم. من یک سری مطالب را در مورد الگوهای طراحی وب سرویس های J2EE (صابون و استراحت) بهار و خواب زمستانی همزمان جاوا - ویژگی های پیشرفته مانند Task و Executors خوانده ام. من اکنون می خواهم پروژه ای را با ترکیب این چیزها (در زمان آزادم) انجام دهم تا درک بهتری از این چیزها داشته باشم و به نوعی نرم افزار پایان به پایان (برای یادگیری بهترین اصول طراحی و غیره + svn، maven) بسازم. . هر ایده پروژه خوب واقعا قدردانی می شود. من فقط می‌خواهم این چیزها را بسازم تا یاد بگیرم، بنابراین واقعاً برایم مهم نیست که چرخ را دوباره اختراع کنم. همچنین، هر چیزی که مربوط به داده کاوی باشد یک امتیاز اضافی خواهد بود (با تحقیق من مطابقت دارد) اما مطلقاً ضروری نیست (زیرا این پروژه بیشتر برای یادگیری انجام توسعه نرم افزار در مقیاس بزرگ است)
خدمات وب، J2EE، فنر، ایده های پروژه یکپارچه سازی DB- شاید به داده کاوی مرتبط باشد؟
227989
من دوست دارم از «Hibernate» برای عملیات ساده «CRUD» استفاده کنم. با این حال، من سعی می‌کنم بفهمم که چرا کسی به چارچوب «معیار» آن متوسل می‌شود تا معیارهای مجموعه رکوردهای پیچیده را جمع‌آوری کند، در مقابل ایجاد یک نما در سطح پایگاه داده. به عنوان مثال در اینجا یک قطعه بازنویسی شده است که من با آن کار می کنم: جدول معیارهاCriteria = session .createCriteria(SomeEntity.class) .add(Restrictions.eq(someID, someID)) .add(Restrictions.gtProperty(scoreOne)، scorewoT ) .add(Restrictions.gt(scoreThree، scoreThreeMin)) .add(Restrictions.or(Restrictions.eq(غیر فعال، Boolean.FALSE)، Restrictions.isNull(غیر فعال))). (ordCol)) از منظر چشم غیر مسلح، ممکن است اما خوانا باشد تشخیص دهید که این تعریف فیلتر چه چیزی را مشخص می کند تا اینکه صرفاً یک نمای DB ایجاد کنید که در آن این محدودیت ها می توانند در قالب بندهای ساده تر «WHERE» بیان شوند. آیا من چیزی را از دست داده ام؟ آیا استفاده از نماهای Criteria در مقابل DB مزیتی دارد که من از آن بی اطلاعم؟ استفاده از نماها بسیار تمیزتر به نظر می رسد. آیا عملکرد مثبتی برای معیارها وجود دارد؟
استفاده از چارچوب معیارهای Hibernate برای پرس و جوهای پیچیده در مقابل ایجاد نماها در DB
241402
من نمی‌پرسم آیا فرمولی برای تعیین مقدار آدرس‌های IP در یک محدوده مشخص وجود دارد؟ من سیستمی دارم که یا یک آدرس IP منفرد یا یک آدرس IP شروع و پایان را می گیرد: * یک آدرس ممکن است: `145.16.23.241` * محدوده ممکن است: `145.16.23.122 - 145.16.23.144` افرادی که وارد می کنند اینها فنی نیستند و این جزئیات را از افراد فنی دریافت نمی کنند، بنابراین پیشنهاد استفاده از نماد CIDR پاسخی برای این نیست. من می‌خواهم به این نکته اشاره کنم که هنگام وارد کردن محدوده‌ای مانند: «122.100.10.12 - 128.10.200.140» ممکن است در واقع یک محدوده و به جای 2 آدرس IP منفرد نباشد زیرا چنین محدوده‌ای از «x» (تعداد بزرگ) تشکیل شده است. از) آدرس های IP. آیا فرمول اساسی وجود دارد که به من کمک کند تا این موضوع را برجسته کنم؟
212987
من در حال حاضر برای یک استارتاپ کوچک کار می کنم. من قبلاً تحت قرارداد بودم، اکنون با سهام عدالت (بدون حقوق) کار می کنم. موضوع این است که هنوز توافق نامه امضا شده ای وجود ندارد زیرا جزئیات در حال کار است. من ممکن است توسعه را قبل از آماده شدن قرارداد به پایان برسانم. من در حال حاضر تحت هیچ قرارداد یا توافقی نیستم، بنابراین طرف مقابل هیچ ادعای قانونی (که من می دانم) نسبت به کدی که اکنون می نویسم ندارد، به غیر از NDA (که فقط مانع از حذف او می شود آزاد کردن به تنهایی). او قبلاً کد قدیمی را دارد که من در قرارداد نوشتم. من به طرف مقابل روشن کرده‌ام که تا زمانی که چیزی برای محافظت از منافعم امضا نشود، برنامه را ارسال نمی‌کنم یا کد را تحویل نمی‌دهم. من از فشار دادن تعهدات به مخزن شرکت خودداری کرده ام (اکنون تنها توسعه دهنده ای هستم که به طور فعال روی پروژه کار می کند). با این حال، من همچنان می‌خواهم ساخت‌ها را برای بازخورد و اهداف آزمایشی از طریق TestFlight ارسال کنم. طرف مقابل برای امضای کد و غیره به پورتال توسعه‌دهنده و iTunes Connect دسترسی دارد. همه چیز دوستانه است و من پیش‌بینی نمی‌کنم که در این مورد سوخته شوم، اما قرار نیست خودم را در آن موقعیت قرار دهم. نگرانی من این است که اگر یک بیلد تمام شده را از طریق TestFlight ارسال کنم، می توان آن را استخراج کرد و بدون مشارکت من به فروشگاه برنامه ارسال کرد. البته آنها منبعی برای نگهداری و به روز رسانی های آینده ندارند، اما می تواند توسط توسعه دهنده دیگری که بعداً از پایه کد قدیمی کار می کند، مهندسی معکوس شود. آیا اصلاً این کار از نظر فنی امکان پذیر است؟ اگر چنین است، آیا راهی وجود دارد که بتوانم ساخت‌ها را برای آزمایش بفرستم و از منافع خود محافظت کنم؟
240864
(با توجه به این سوال) اگر یک تحلیلگر کد استاتیک مانند Checkstyle دارید، آیا می توانید هر یک از مواردی را که بررسی می کند به استحکام واقعی مرتبط کنید؟ برخی از مواردی که Checkstyle آن‌ها را بررسی می‌کند، به‌عنوان مثال: * **طراحی کلاس**: قابلیت مشاهده اعضای کلاس، اجرای _public_ فقط اعضای نهایی ثابت، عدم وجود سازنده عمومی برای کلاس‌های ابزار، استثناها غیرقابل تغییر هستند و غیره * **کدگذاری**: شرطی های درون خطی، بدون عبارات خالی، بدون نمونه سازی غیرقانونی و اعداد جادویی * **تکثیر**: بررسی کد تکراری، * **وارد کردن** : بررسی می کند که بسته ها به درستی وارد شده اند * ** متریک ها** : همه چیز را از تعداد دفعاتی که عملگرهای منطقی در یک دستور استفاده شده اند تا تعداد کلاس هایی که کلاس داده شده به کلاس های دیگر متکی است (کوپلینگ) و غیره را بررسی می کند. * ** قراردادهای نامگذاری**: بسیاری از ویژگیهای نام متغیر، نام بسته، نام متدها، نام کلاسها و غیره را بررسی می کند اینها تنها برخی از موارد اصلی هستند که Checkstyle آنها را بررسی می کند. آیا هر یک از این زمینه ها واقعاً می تواند با شناسایی «خطاها» به «بهبود» استحکام کد کمک کند؟ منظورم این است که مطمئناً به خوانایی و بوهای دیگر کد کمک می کند، اما نمی توانم ببینم چگونه می توانم آن را با استحکام مرتبط کنم. آیا باید در زمان اجرا به کد نگاه کنید تا واقعاً مشکلات استحکام را بررسی کنید؟
41863
به من این وظیفه داده شده است که آزمایش کنندگان دستی خود را آموزش دهم تا در آزمون توسعه دهندگان شوند (اتوماسیون تست بنویس!). برخی دانش اولیه برنامه نویسی دارند (یا سرگرمی در PHP یا خواندن مطالب) و برخی که هیچ تجربه ای ندارند. توجه داشته باشید که من تجربه تدریس دارم، اما با دانش آموزان واقعی، نه کارمندان، و یک نگرانی این است که آنها ساعات اضافی را به جز 20 درصدی که مدیریت برای انتقال داده است، قرار ندهند. زبانی که باید آموزش داده شود و استفاده شود: سی شارپ ما 8 ساعت در هفته برای انجام این کار داریم و باید تصمیم بگیریم که آیا آنها در عرض 2 ماه موفق خواهند شد یا خیر. من به یک رویکرد ترکیبی فکر می کنم: * از یک کتابچه راهنمای مانند Head First C# استفاده کنید (اگرچه من از آزمایشگاه ها راضی نیستم، آنها عمدتاً بازی هستند و نمی خواهم پیچیدگی های رابط کاربری اضافه کنم) * از آنها بخواهید که از این قسمت بخوانند. راهنما * انجام آزمایشگاه ها با آنها، حل مسائل بیشتر و دشوارتر و توضیح موارد تئوری نیز * آیا آنها پروژه بزرگتری را تا پایان کار انجام دهند چند سوال: * آیا پیشنهاد بهتری در مورد کتابچه ها دارید؟ * رویکرد بهتری دارید؟ کمتر روی آزمایشگاه ها تمرکز کنید؟ * از چه نوع ارزیابی هایی و هر چند وقت یکبار استفاده کنم؟ * آیا باید به آنها اجازه دهم پروژه بزرگتری (سیستم بانکی یا بازی کوچک) انجام دهند و چقدر باید روی آن سرمایه گذاری کنم؟ * ایده در مورد آزمایشگاه؟ * منابع دیگر؟ هر راهنمایی دیگر بسیار مورد استقبال قرار خواهد گرفت! با تشکر
چگونه یک دوره برنامه نویسی برگزار کنیم؟
238615
بنابراین فکر می کنم در جای مناسبی برای پرسیدن این سوال هستم. نسبتاً مفهومی است. من عاشق توسعه وب هستم، من در ASP.NET MVC 3/4/5 C# کار می کنم و برنامه های کاربردی استاندارد صنعتی مانند CRM و Test Case Documenting ایجاد کرده ام. من از قابلیت های محدود Web Application بر روی برنامه های دسکتاپ بسیار آگاه هستم. برنامه های دسکتاپ بدیهی است که می توانند عملیات سطح سیستم مانند خواندن اسکنر بارکد را فراخوانی کنند (فیلد سمت چپ می دانم). من احساس می کنم که این می تواند با برنامه های کاربردی وب از طریق استفاده از HTML 5 WebSockets و خدمات وب امکان پذیر باشد. آیا می توان تمام معماری سطح دامنه را از یک برنامه ASP.NET MVC به یک وب سرویس انتزاع کرد و به طور مؤثری پایگاه داده را مدیریت وب سرویس داشت. بنابراین آیا ممکن است از طریق استفاده از یک سرویس دسکتاپ، به آن وب سرویس متصل شوید تا از توانایی سرویس دسکتاپ برای فراخوانی عملیات سطح سیستم استفاده کنید؟ در حال حاضر، در ابتدا، سرویس دسکتاپ بر روی سرور وب اجرا می شود، و این دقیقا همان چیزی است که من در حال حاضر می خواهم. در درازمدت، این فناوری فقط در یک محیط اینترانت اجرا می شود. من واقعاً علاقه ای به اینترنت اسکوپ ندارم و هیچ یک از موارد گفته شده در مورد اینترنت اسکوپ نیست.
خدمات وب و خدمات کامپیوتری برای دسترسی به عملکردهای سطح پایین سیستم
129328
من در حال حاضر روی پروژه‌ای کار می‌کنم که در آن نیاز به ترکیب پویا چندین منبع ویدیوی همگام‌سازی شده روی یک بوم وجود دارد. نمونه اولیه که من با هم قرار دادم، ویدئو را در HTMLVideoElements بارگذاری کرد و سپس از requestAnimFrame (از طریق شیم پل ایرشین) استفاده کرد تا آنها را روی یک بوم بکشد و همگام سازی را بین عناصر مختلف حفظ کند. اگرچه این عملکردی است و سیستم می‌تواند به خوبی همگام‌سازی را حفظ کند (تحمل +/- 80 میلی‌ثانیه)، حداقل تا حدودی ناکارآمد است. من در مورد بهینه‌سازی‌ها فکر می‌کردم و یکی از رویکردهایی که به نظر می‌رسد کاملاً ساده به نظر می‌رسد این است که همه رسانه‌ها را در یک «ویدیو اسپرایت» واحد بزرگ‌تر ترکیب کنیم و به آن خدمت کنیم. این به آن اجازه می‌دهد تا در یک عنصر ویدیویی بارگذاری شود که سپس می‌توان از آن با استفاده از «drawImage()» مناطق مورد نظر مشتری را استخراج و رندر کرد و نیاز به مدیریت همگام‌سازی بین منابع را برطرف کرد. آیا شخص دیگری در گذشته چنین چیزی را اجرا کرده است؟ اگر چنین است چه رویکردی برای شما خوب عمل کرده است؟
جن های ویدئویی HTML5
212986
من در مورد مفسرهای متا دایره ای در وب (از جمله SICP) خوانده ام و به کد برخی از پیاده سازی ها (مانند PyPy و Narcissus) نگاه کرده ام. من در مورد دو زبان که از ارزشیابی متا دایره ای بسیار استفاده کرده اند، کمی مطالعه کرده ام، Lisp و Smalltalk. تا آنجا که من فهمیدم Lisp اولین کامپایلر خود میزبان بود و Smalltalk اولین پیاده سازی واقعی JIT را داشت. چیزی که من به طور کامل متوجه نشده ام این است که چگونه آن مفسران/کامپایلرها می توانند عملکرد خوبی داشته باشند یا به عبارت دیگر، چرا PyPy سریعتر از CPython است؟ آیا به دلیل انعکاس است؟ و همچنین، تحقیقات Smalltalk من را به این باور رساند که بین JIT، ماشین‌های مجازی و بازتاب رابطه‌ای وجود دارد. ماشین‌های مجازی مانند JVM و CLR به مقدار زیادی از نوع درون‌نگری اجازه می‌دهند و من معتقدم که از آن در کامپایل‌سازی Just-in-Time (و AOT، فکر می‌کنم؟) بسیار استفاده می‌کنند. اما تا آنجا که من می دانم، ماشین های مجازی به نوعی شبیه CPU هستند، زیرا دارای یک مجموعه دستورالعمل اولیه هستند. آیا ماشین‌های مجازی کارآمد هستند زیرا شامل اطلاعات نوع و مرجع می‌شوند که به بازتاب زبانی آگنوستیک اجازه می‌دهد؟ من این را می‌پرسم زیرا بسیاری از زبان‌های تفسیری و کامپایل‌شده اکنون از بایت کد به عنوان هدف استفاده می‌کنند (LLVM، Parrot، YARV، CPython) و ماشین‌های مجازی سنتی مانند JVM و CLR عملکرد فوق‌العاده‌ای را به دست آورده‌اند. به من گفته شده که این در مورد JIT است، اما تا آنجا که من می دانم JIT چیز جدیدی نیست زیرا Smalltalk و Sun's Self قبل از جاوا این کار را انجام می دادند. من به یاد نمی‌آورم ماشین‌های مجازی در گذشته عملکرد خوبی داشته باشند، ماشین‌های غیر آکادمیک زیادی خارج از JVM و .NET وجود نداشتند و قطعاً عملکرد آنها به خوبی الان نبود (کاش می‌توانستم منبع این ادعا باشم اما من از تجربه شخصی صحبت کنید). سپس به طور ناگهانی، در اواخر دهه 2000، چیزی تغییر کرد و بسیاری از ماشین های مجازی حتی برای زبان های معتبر و با عملکرد بسیار خوب شروع به ظهور کردند. آیا چیزی در مورد پیاده سازی JIT کشف شد که تقریباً به هر ماشین مجازی مدرن اجازه می داد تا عملکرد خود را افزایش دهد؟ شاید یک کاغذ یا کتاب؟
چه رابطه ای بین مفسرهای متا دایره ای، ماشین های مجازی و افزایش عملکرد وجود دارد؟
120317
شاید ساده باشد اما هر بار که یک برنامه جدید می سازم به این موضوع فکر می کنم. چگونه کلاس را برای کاربر _current_ برنامه و برای کلاس _orm_ جدول کاربر نام گذاری می کنید؟ معمولاً چیزی شبیه * **CurrentUser** دارم: کاربر وارد شده، ذخیره شده در جلسه، اطلاعات آخرین فعالیت و غیره * **کاربر**: کلاس ORM (C# EF CodeFirst، اما مهم نیست) و بله، آنها می توانند یک نام را در فضای نام های مختلف داشته باشند، اما من واقعاً آن را دوست ندارم.
شی کاربر و جدول کاربر را به درستی نامگذاری کنید
109624
من در حال حاضر در پروژه ای هستم که از روش اسکرام با دو هفته دویدن استفاده می کند. ظاهر تیم ما به این صورت است: * 1 تحلیلگر کسب و کار * 1 آزمایش کننده * 1 طراح تجربه کاربری * 2 برنامه نویس (1 برای رابط کاربری و 1 برای فرآیندهای پشتیبان) * 1 مدیر پروژه در یک اسپرینت واحد، 1 نفر خواهیم داشت. آیتم بک لاگ محصول (PBI) برای طراحی UI برای یک صفحه، PBI دیگری برای نوشتن کد Net. برای صفحه و 1 PBI برای آزمایش صفحه. چگونه باید این 3 مورد عقب مانده محصول را برنامه ریزی کرد تا همه آنها تا پایان اسپرینت کامل شوند؟ از آنجایی که همه آنها به یکدیگر وابسته هستند و حداقل به 3 نفر از اعضای تیم نیاز دارند تا با هم کار کنند، به نظر من هر کدام به ضرب الاجل نیاز دارند تا بتوانند به موقع انجام شوند. استاد اسکرام مدام می گوید که آنها به ضرب الاجل نیاز ندارند زیرا تیم متقابل از آن مراقبت خواهد کرد. اگرچه این در بیش از 10 دوی سرعت کارساز نبوده است. آیا مدیر پروژه نباید از این مسیر حساس آگاه باشد و پیشرفت آن را رصد کند؟
برنامه ریزی وظایف وابسته در یک اسکرام اسپرینت
15247
در صنعت وب چه اتفاقی می افتد، در حالی که رسانه های اجتماعی به سطح بالایی می رسند، نقاط عطف بعدی در این آزمایش کدامند؟ حدس می‌زنم به دنبال نظرات عمیق در مورد آینده در صنعت محبوب ما هستم؟ چه چیزی فراتر از فیس بوک، ویکی ها، همکاری، دکمه های درخشان و ارتباطات آنی تعاملی است؟ چه چیزی باعث رونق بعدی دات کام خواهد شد؟
مولفه ها، فناوری ها و ویژگی های نسل بعدی برنامه های کاربردی وب چیست؟
109626
من یک برنامه وب نسبتا ساده دارم که در پایتون با استفاده از میکروفریمورک Flask نوشته شده است. من واقعاً از سهولت استفاده از Flask لذت بردم، با این حال، با بزرگتر شدن برنامه، با داشتن همه اقدامات (و توابع کاربردی) من در یک فایل منفرد، شروع به سخت شدن کرد. views.py من حدود 700 خط کد است و من واقعاً دوست دارم موارد را به واحدهای مجزا تقسیم کنم. چگونه باید کد خود را بازسازی کنم؟
چگونه یک برنامه Flask بزرگتر را ساختار دهم؟
96837
من در یک سوال دیگر پرسیدم که مکان خوبی برای شروع یادگیری برنامه نویسی کجاست و با پاسخ های مفید فراوان به این نتیجه رسیدم که می خواهم با پایتون بروم. بنابراین اکنون، آیا استفاده از یک پیاده سازی دات نت مانند IronPython فایده ای دارد یا باید فقط پایتون را انجام دهم؟ درک من این است که بدون اتکا به دات نت به درک بهتری از اصول اولیه دست خواهم یافت، آیا این درست است؟
آیا باید از دات نت استفاده کنم؟ (آیرون پایتون؟)
232517
بگویید که در حال بررسی کد هستید و با الگوی ارکستراسیون روبرو می شوید: class OrchestrationClass { private Configuration _configuration; خصوصی DataStore1 _dataStore1; private EfficientComputationService _service; خصوصی ResultPrettifier _formatter; public DoSomething () { with (data = _dataStore1.LoadForConfiguration(_configuration)) { return _formatter.PrettyPrint(_service.Process(data)); } } } تحت چه شرایطی این یک الگو/ضد الگوی معتبر در نظر گرفته می‌شود (و چگونه باید ضدالگو پاکسازی/بازسازی شود)؟ * * * **برای زمینه:** این اخیراً در یک بررسی کد مطرح شد و چندین نفر به الگو/ضد الگو اشاره کردند. جستجو در ادبیات الگوهای استاندارد، جستجوی مرتبط با گوگل و اسکن از طریق پست‌های وبلاگ/ویکی‌ها، همگی به ذکر غیرمستقیم منجر شده‌اند. که من را به این باور می رساند که این الگو/ضدالگو هنوز درمان رسمی نداشته است (یا اگر دارد، هنوز آنلاین نشده است). از این رو - سوال اینجاست، جایی که شخصی با تجربه تر یا مطالعه گسترده تر می تواند پاسخ دهد (یا مرجع ارائه کند)
چگونه ارزیابی کنم که آیا یک ارکستراسیون الگوی طراحی مناسب برای یک مشکل معین است؟
205821
من در حال حاضر روی یک پایه کد کار می کنم که کلاس های زیادی دارد که متد Start را پیاده سازی می کنند. به نظر من این ساخت و ساز دو فاز است که همیشه آن را عمل بدی می دانستم. من نمی توانم تفاوت بین این و سازنده را تشخیص دهم. چه زمانی استفاده از روش شروع به جای ساخت شیء معمولی مناسب است؟ چه زمانی باید ترجیح دهم از سازنده استفاده کنم؟ ویرایش: فکر نمی‌کنم آنقدر مرتبط باشد، اما زبان برنامه‌نویسی C# است، می‌تواند به همان اندازه برای Java یا C++ اعمال شود.
آیا روش «شروع»، «اجرا» یا «اجرا» تمرین خوبی است؟
226293
من در حال توسعه برنامه ای هستم که اعضایی را که هزینه ماه قبل خود را پرداخت نکرده اند و لیست جداگانه ای برای کسانی که هزینه را پرداخت کرده اند لیست می کند. بنابراین، فرض کنید عضوی که در طول سال، هر ماه هزینه پرداخت می‌کند و اگر هزینه مارس 2013 را پرداخت نکرده است، برنامه باید او را به‌عنوان عضو بدون پرداخت مشخص کند. بهترین تمرین برای دستیابی به آن چه خواهد بود. اضافه کردن فاکتورهای هزینه برای کل سال در پایگاه داده زمانی که عضو اضافه می شود، سپس از طریق پرداخت های او حلقه بزنید تا بررسی کنید که آیا هزینه پرداخت شده است یا خیر، یا یک تاریخ اعتبارسنجی برای عضو در هر پرداخت اضافه کنید، به عنوان مثال پرداختی که در فوریه 2013 انجام شده است، سپس عضو معتبر است. تا 28.02.2013. بررسی کنید اگر تاریخ امروز > 28.02.2013 باشد، او پرداخت نکرده است.
پیاده سازی سیستم هزینه های مکرر
81899
من یک توسعه‌دهنده انفرادی هستم که عمدتاً روی پروژه‌های وب (W/LAMP) و گاهی اوقات روی پروژه‌های C/C++ (غیر GUI) با مقیاس متوسط ​​کار می‌کنم. من اغلب با ساختار درخت کد منبع خود مشکل دارم. در واقع، معمولاً من یک پروژه را بدون ریختن کل درخت و چیدمان مجدد قطعات سه تا چهار بار تکمیل نمی‌کنم که واقعاً تلاش زیادی می‌کند و علاوه بر این، نتیجه نهایی یک سازش به نظر می‌رسد. گاهی اوقات، من با طبقه بندی بیش از حد منبع مواجه می شوم - درخت بسیار طولانی پوشه ها و زیر پوشه ها. در زمان‌های دیگر، من به سادگی تمام فایل‌ها را در یک پوشه خاص بر اساس هدف بزرگ‌تری متمرکز می‌کنم و در نتیجه منجر به پوشه‌های «آشوب» در منبع می‌شود. می‌خواهم بپرسم: * آیا اصول/منطق/بهترین روشی وجود دارد که می‌تواند به من در ساختاربندی درخت منبع من کمک کند؟ * آیا تکنیک‌های گرافیکی/نمودار (مثلاً: DFD در صورت جریان داده) وجود دارد که بتواند به من کمک کند تا درخت منبع خود را از قبل بر اساس تجزیه و تحلیل پروژه تجسم کنم؟ * چه استراتژی برای ساختار فایل های چند رسانه ای درخت مرتبط با پروژه اتخاذ کنید؟ **درباره جایزه**: من از پاسخ های موجود با اعضا که شیوه های خود را به اشتراک می گذارند قدردانی می کنم، با این حال، مایلم پاسخ های (یا منابع) کلی و آموزنده تر و پاسخ های بیشتر اعضا را تشویق کنم.
چگونه باید درخت منبع خود را سازماندهی کنم؟
21791
مثال خوبی برای استفاده از TDD در پروژه های بزرگ، واقعی، پیچیده چیست؟ تمام نمونه هایی که تا به حال دیده ام، پروژه های اسباب بازی با هدف کتاب یا کاغذ هستند... می توانید یک پروژه متن باز که به شدت از TDD استفاده می کند نام ببرید؟ ترجیحا C++ باشد اما می توانم جاوا و سی شارپ یا سایر زبان های مشابه را بخوانم.
مثال خوبی از کد پیچیده با استفاده از TDD
213616
AFAIK کمترین اولویت بیشترین تعداد را در زمان بندی دارد و در سیستم من همه اولویت ها باید متفاوت باشد. اما آیا سیاست های دیگر قابل تامل نیست؟ به عنوان مثال، سیاستی که در آن اولویت ها اعداد نیستند، اما می گویند که اولویت یک کار فقط بر اساس اولویت یک کار دیگر تعریف می شود، چطور است، و آن وظیفه دیگر نزدیک ترین اولویت به کاری است که ما اولویت آن را تعیین می کنیم. سپس ما هرگز از اعداد واقعی برای اولویت‌ها استفاده نمی‌کنیم، اما ساختار داده‌ای را نگه می‌داریم که وظایف را در اولویت‌ها مرتب می‌کند و زمانی که یک کار جدید می‌آید یا اولویت دیگری تعیین می‌شود، این ساختار دوباره متعادل می‌شود. آیا این مکانیسم اولویت عملی است یا موافق نیستید که این یک ایده کارساز است؟
آیا می توانیم به جای اعداد ثابت، اولویت ها را فقط نسبت به یکدیگر تعیین کنیم؟
101575
آلن کی در مقاله خود، پیوند پی دی اف قدرت زمینه، صفحه 8، برخی از انگیزه های خود را برای اشیاء پویا برمی شمارد. برخی از تأثیرات مانند Paper on lisp، کاغذ اولیه در طراحی رایانه‌های کاربردی، زیست‌شناسی مولکولی ژن (او اشیاء را به عنوان سلول‌های بیولوژیکی تصور می‌کرد) تا حدودی واضح است و من به این نکته پی می‌برم. با این حال، برخی از تأثیرات مانند 1. پل هالموس، فضاهای برداری با ابعاد محدود، (سرنخ: جبر در بزرگ، او می گوید). می خواهم بدانم جبر چگونه بر اجسام پویا تأثیر گذاشته است؟ آیا نمونه هایی از ساختار جبری در اشیاء وجود دارد؟ 2. کارنپ، رودولف، معنا و ضرورت، پژوهشی در معناشناسی و منطق وجهی. چگونه منطق مودال در تعریف اشیاء پویا مفید است. این کار چگونه مفید بود؟ 3. کلاین راک، لئونارد، شبکه های ارتباطی: جریان و تاخیر پیام تصادفی. به نظر می رسد که این کار بر اجرای اولیه smalltalk تأثیر گذاشته است. آیا ربطی به قیاس بین پیام ها دارد. هر توضیحی واقعا مفید خواهد بود. به طور خلاصه، من می خواهم بفهمم که چگونه این آثار بر طراحی اشیاء پویا همانطور که توسط آلن کی تصور می شد تأثیر گذاشتند. من واقعاً از هر کمکی در این مورد قدردانی می کنم. می‌دانم که دیدگاه‌ها بسیار ذهنی هستند، اما همچنین از بینش/حدس‌های جدید در مورد اینکه فکر می‌کنید این آثار چگونه کمک می‌کردند، قدردانی می‌کنم.
تأثیرات بر طراحی اشیاء دینامیک توسط آلن کی
90507
گولنگ امیدوار کننده به نظر می رسد. من این زبان را از اولین انتشارش دنبال کرده ام. ممکن است زمان ببرد تا رقیب بسیار خوبی برای سایر زبان های برنامه نویسی باشید. یکی از جنبه های درخشان جاوا و دات نت این است که طراحان آنها تصمیم گرفتند ماشین مجازی خود را ایجاد کنند تا سایر زبان های برنامه نویسی بتوانند روی آن اجرا شوند. اکنون می بینم که Scala رقیب بسیار خوبی برای جاوا است. این می تواند بر روی JVM اجرا شود و سینتکس/مفهوم بهتر و پیشرفت نمودار بسیار امیدوارکننده ای در Tiobe دارد. برای مشخص‌تر کردن این موضوع، توسط _Future_، من فقط کاربرد مقیاس‌پذیر آن را در **صنایع مختلف مختلف** و همچنین برای **پردیس** و **دولت** بررسی می‌کنم. همانطور که golang در کد ماشین کامپایل می شود، سوال من این است **آیا golang از چندین زبان پشتیبانی می کند؟** مانند بسیاری از زبان ها می توانند روی جاوا و .NET VM اجرا شوند. من نمی توانم به جز این 2 محیط مثال دیگری پیدا کنم که VM نداشته باشند اما مستقیماً در کدهای ماشین مانند C/C++ یا Go Lang کامپایل شوند. من از وبلاگ Golang خواندم که گوگل آنقدر روی گلانگ سرمایه گذاری کرده است، نمی دانم که گوگل چه استراتژی برای افزایش نفوذ گلنگ اتخاذ می کند. من بایگانی را از لیست پستی Golang در مورد نقشه راه گلانگ دیدم، اما کسی به این سوال پاسخ نداد. یا اینکه گلانگ ترکیبی از خود را به شکل دیگری تبدیل می‌کند، دقیقاً مانند اینکه چگونه جاوا اسکریپت می‌تواند تا این اندازه از روح Lisp خود در اعماق جاوا اسکریپت، به نقل از JS The Good Parts Book نوشته داگلاس کراکفورد: > توابع جاوا اسکریپت اشیاء درجه یک هستند (بیشتر) واژگانی > محدوده. جاوا اسکریپت اولین زبان لامبدا است که به جریان اصلی تبدیل شد. در عمق، جاوا اسکریپت بیشتر با Lisp و Scheme مشترک است تا با جاوا. این > Lisp در لباس C است. این امر جاوا اسکریپت را به یک زبان بسیار قدرتمند تبدیل می کند. یا احتمالاً مانند اینکه چگونه زبان های FP تا کنون الهام بخش بسیاری از زبان های دیگر بوده اند. اگر golang واقعا امیدوار کننده است (درست مانند Scala) من یک یا دو نفر از برنامه نویسان خود را برای یادگیری گلانگ سرمایه گذاری می کنم. تا کنون، من فقط از آنها حمایت می‌کنم که مفاهیم خود را به جای OO(A)D، FP، و CS نظری تقویت کنند تا به اندازه کافی پایه خود را قوی کنند تا در آینده با هر پیشرفت زبانی روبرو شوند.
آینده گولنگ پشتیبانی از چند زبان؟
90505
باید به برخی از کاربرانم اجازه دهم فرم‌های خالی را طراحی و آپلود کنند تا توسط سایر کاربران بارگیری، تکمیل و بارگذاری شوند. خوب است اگر بتوانم کامل بودن فرم های آپلود شده را بررسی کنم، اما اصلا ضروری نیست. پاسخ دهندگان انگیزه دارند که فرم ها را تکمیل کنند، اما خوب است اگر بتوانم در صورت ناقص بودن به آنها هشدار دهم. اگر نمی توانم محتوا را تأیید کنم، حداقل می خواهم تأیید کنم که فرم آپلود شده درست است. من قصد پیاده سازی یک طراح فرم را ندارم. آیا کسی می تواند یک فناوری را توصیه کند که این کار را تسهیل کند؟ در حال حاضر کد من اصلاً نیازی به درک فرم ها ندارد. من فقط داده ها را به عنوان یک سرویس برای کاربران ارسال می کنم.
بهترین راه برای ارائه فرم های قابل دانلود/بارگذاری چیست؟
241403
من باید یک برنامه بسازم که در آن لازم است مشتریان من داده ها را از دستگاه Android خود ارسال کنند و من باید آن داده ها را در یک پایگاه داده ذخیره کنم. من بخشی از کدنویسی را انجام داده ام که داده ها را از شبیه ساز اندروید به پایگاه داده XAMPP خود در لوکال هاست وارد می کند، اکنون باید چیز واقعی را پیاده سازی کنم. چگونه می توانم دستگاه هایی را که برنامه من در آنها نصب می شود به پایگاه داده XAMPP که ایجاد کرده ام متصل کنم تا داده هایی که ارسال می کنند در آن درج شود؟
درج داده ها به پایگاه داده از اندروید
105264
من در نظر دارم برخی از دوره های برنامه نویسی مرتبط با وب را از یک مدرسه فناوری آنلاین بگذرانم (اگر نامی نیاورم احتمالاً بهتر است). وقتی سیلابس دوره های مختلف را در وب سایت آنها خواندم (که شامل دوره های HTML، JS، PHP، Perl، مدیریت DB، و سرپرست سیستم یونیکس/لینوکس بود)، کمی نگران بودم که برخی از محتوا و توضیحات به نظر من بد باشد. کمی تاریخ. من نگرانی های خود را برای نماینده آنها ایمیل کردم، که به سرعت پاسخ داد. امیدوارم خارج از محدوده این انجمن نباشم، اما بر اساس پاسخ های نماینده (در زیر)، دو سوال دارم که فکر می کنم فقط برنامه نویسان با تجربه می توانند به آنها پاسخ دهند: * آیا نماینده وقتی می گوید آموزش زودتر نسخه های فناوری به این دلیل توجیه می شود که اکثر افراد/سایت ها/کسب و کارها به سرعت تغییر نمی کنند؟ * آیا چیزی به نام PHP در سبک SQL وجود دارد؟ (من چیزی در مورد آن پیدا نکردم) _بحث با نماینده:_ سلام، نمی دانم چقدر برای به روز نگه داشتن این دوره ها تلاش می شود؟ فن‌آوری‌های کامپیوتری و بهترین شیوه‌ها به سرعت تغییر می‌کنند و من بدیهی است که می‌خواهم دوره‌هایی را بر اساس استانداردهای فعلی بگذرانم. > بله، شما درست می گویید که فناوری و شیوه ها به سرعت تغییر می کنند، بیشتر > افراد/سایت ها/کسب و کارها به سرعت تغییر نمی کنند. اغلب سیستم ها > چندین نسخه پشت به روز رسانی های فعلی هستند. دوره های ما تا حد امکان به روز نگه داشته می شوند. با این حال، ما متوجه شدیم که نسخه‌های قبلی هنوز در حال استفاده هستند و یک پایه خوب برای اکثر سیستم‌های موجود است. به عنوان مثال، آیا گواهی برنامه نویسی وب شما بیشتر بر اساس HTML 4 است یا HTML 5؟ > ما هنوز در حال آموزش HTML/CSS از 5 سال پیش هستیم. ما در حال حاضر در حال > ایجاد یک دوره آموزشی جدید HTML/CSS برای فناوری جدیدتر هستیم، اما > هنوز در دسترس نیست. آیا PHP را به سبک شی گرا تدریس می کنید؟ > ما در حال آموزش PHP به سبک SQL هستیم. امیدوارم این به نگرانی های شما پاسخ دهد. > در غیر این صورت، لطفاً در مورد سؤالات خاص تر با ما تماس بگیرید. > > با آرزوی بهترین ها برای شما
تلاش برای ارزیابی پاسخ های ارائه شده توسط یک مدرسه فناوری آنلاین
236289
من روی یک برنامه سرور جوراب کار می کنم که به زبان سی شارپ نوشته شده است. اما من واقعاً نمی دانم چگونه این را به روشی زیبا طراحی کنم. من این را برای Socks V4 و V4A گرفتم: ![توضیح تصویر را اینجا وارد کنید](http://i.stack.imgur.com/xCHbP.png) _مطمئن نیستم که همه چیز را پاک کند یا نه، اما فکر می کنم راحت تر است وقتی نگاه کردید چه کلاس هایی وجود دارد توضیح دهید. _ SOCKSServer_ یک پوشش روی یک نمونه _Server_ است. هنگامی که یک کلاینت متصل می شود منتظر درخواست SOCKS4 می ماند، در اینجا به نظر می رسد: var remoteEnd = eventArgs.Client.RemoteEndPoint.ToString(); var buffer = بایت جدید[1024]; var task = eventArgs.Client.ReceiveTaskAsync(buffer, 0, buffer.Length); if (wait Task.WhenAny(task, Task.Delay(Timeout)) != task) // مهلت زمانی رسیده است { Trace.WriteLine(String.Format([{0}] Timeout expired ({1} ms), remoteEnd ، تایم اوت)) eventArgs.Client.Disconnect(); بازگشت؛ } HandleRequest(eventArgs.Client, buffer); //.... private void HandleRequest(Client Client, byte[] request) { var remoteEnd = client.RemoteEndPoint.ToString(); var connectionRequest = ConnectionRequest.CreateInstance(درخواست); if (connectionRequest == null) //invalid version { Trace.WriteLine(String.Format([{0}] Invalid version ({1}), remoteEnd, request[0])); بازگشت؛ } if (connectionRequest.Version == 0x04) // Could be V4 or V4A { HandleRequestV4(client, (ConnectionRequestV4) connectionRequest); بازگشت؛ } //V5 است } خلأ خصوصی HandleRequestV4(Client Client, ConnectionRequestV4 connectionRequest) { var remoteEnd = client.RemoteEndPoint.ToString(); Trace.WriteLine(String.Format([{0}] (Id: {3}) SOCKS4(A) درخواست به: {1}:{2}, remoteEnd, connectionRequest.IpAddress, connectionRequest.Port, connectionRequest.Id ))) Trace.Write(String.Format([{0}] (Id: {3}) تلاش {1}:{2}.. , remoteEnd, connectionRequest.IpAddress, connectionRequest.Port, connectionRequest.Id)); var remoteHost = new Client(); if (remoteHost.ConnectTaskAsync(IPEndPoint جدید(connectionRequest.IpAddress, connectionRequest.Port)).نتیجه) { Trace.WriteLine(موفقیت :D); پاسخ بایت[]; if (connectionRequest is ConnectionRequestV4A) { Trace.WriteLine(String.Format([{0}] (Id: {2}) Request is SOCKS4A to: {1}, remoteEnd, ((ConnectionRequestV4A) connectionRequest). دامنه، درخواست اتصال شناسه))؛ ConnectionRequestV4A.AllowConnection (خارج از پاسخ، connectionRequest.IpAddress); } else { ConnectionRequestV4.AllowConnection(out answer); } client.Send(response, 0, answer.Length); var tunnel = new TunnelV4 (RemoteHost, Client) {BufferSize = BufferSize}; tunnel.DataReceive += DataReceive; tunnel.DataSend += DataSend; tunnel.Open(); Trace.WriteLine(String.Format([{0}] (Id: {1}) SOCKS4 Tunnel Opened =D, remoteEnd, connectionRequest.Id)); } else { Trace.WriteLine(Failed :()؛ بایت[] پاسخ؛ ConnectionRequestV4.RefuseConnection(out response); client.Send(response, 0, answer.Length)؛ } } بسته درخواست به نظر می رسد: /* * +----+-----+------+ VER | -----+-----+------+ 1 *'\0' |. |. * +-----+-----+-------------+--------+ */ اعداد مقدار اکتت هستند (1 بایت = 8 اما چگونه می توانم SOCKS V5 را طراحی کنم. 3 روش احراز هویت وجود دارد پیامی که حاوی روش احراز هویت است (فقط id) سپس پاسخ سرور با چه احراز هویتی انتخاب شود (یا 0xFF برای گفتن اینکه روش قابل قبولی وجود ندارد و سپس پروتکل احراز هویت شروع می شود که برای همه روش ها متفاوت است). و پس از آن پروکسی مشتری درخواست اتصال را ارسال می کند. مستندات کامل را می توان در اینجا یافت: RFC1928 یا ویکی پدیا پس چگونه می توانم این برنامه را برای پشتیبانی از SOCKSV4، V4A و V5 به روش OOP طراحی کنم؟ **ویرایش:** منبع کامل را می توانید در اینجا پیدا کنید: Github
نحوه طراحی سرور پروکسی جوراب (OOP)
127841
من با بهترین راه برای ساختار برنامه ای که می نویسم در حال مبارزه هستم زیرا روشی که در حال حاضر دارم احساس می کنم بسیار نامرتب است و هر قسمت بستگی زیادی به قسمت های دیگر دارد. این کاری است که برنامه باید انجام دهد: 1. یک سند word را برای استخراج لیستی از مخاطبین تجزیه کنید. 2. فهرستی از مخاطبین در یک گروه مشخص را از حساب Google من دریافت کنید. 3. مخاطبین را از word document با مخاطبین Google مقایسه کنید و یا: 4. مخاطبین را در Google با جزئیات از word document به روز کنید یا 5. در Google یک مخاطب جدید ایجاد کنید اگر وجود ندارد یا 6. هر یک را حذف کنید. مخاطبین در گوگل که در سند word نیستند. من همچنین می‌خواهم * یک رابط کاربری گرافیکی برای این برنامه داشته باشم که در حالی که همه موارد بالا در حال انجام هستند، واکنش‌گرا باشد * پیش‌نمایش تغییراتی را که مراحل 4-6 قبل از انجام واقعی انجام می‌دهند نشان می‌دهد و به کاربر اجازه می‌دهد تا تغییرات را رد کند ( فعلاً همه یا هیچ چیز خوب نخواهد بود) **ویرایش:** همه چیز از اینجا به بعد همان کاری است که من در حال حاضر انجام داده ام. من آن را اضافه کردم تا در صورت لزوم، توصیه های خاصی برای بازسازی مجدد ارائه شود. اگر راهی دارید که بتوانم این برنامه را ساختار دهم، احتمالاً می توانید بقیه آن را نادیده بگیرید. * * * من قبلاً شروع کرده ام، بنابراین اجازه دهید توضیح دهم که چگونه کد را تاکنون نوشته ام. برنامه به زبان سی شارپ نوشته شده است. 1. تجزیه ورد سند برای دریافت لیستی از مخاطبین در کلاسی به نام «WordDocumentParser» است. دارای یک سازنده است که مسیر سند word را می گیرد و یک متد «GetContacts» دارد که تمام تجزیه را انجام می دهد و لیستی از مخاطبین را برمی گرداند. برای آنچه ارزش دارد، من از COM برای مدیریت تجزیه استفاده می کنم. 2. مراحل 2-6 از بالا همه از یک کلاس جدید به نام «GoogleContactsMaintainer» با سازنده ای شروع می شود که لیست مخاطبین را از سند word، چند گروه مهم در Google و یک «ContactsRequest» می گیرد که برای بازیابی/ استفاده می شود. به روز رسانی/ذخیره/حذف مخاطبین در گوگل. اولین کاری که این کلاس انجام می دهد دریافت مخاطبین از گوگل و تطبیق آنها با مخاطبین از سند word است. مخاطب Google منطبق در یک ویژگی در تماس سند word ذخیره می‌شود. 3. سپس یک پیش نمایش انجام می دهم که 3 مرحله بعدی است. 4. من با به روز رسانی مخاطبینی که از word document مطابقت داده شده اند به مخاطبین Google شروع می کنم. من یک «ContactUpdater» ایجاد می‌کنم که مخاطب Google منطبق را به‌روزرسانی می‌کند اما تغییرات را انجام نمی‌دهد. همچنین هر تغییری را که ایجاد شده است به لیست رشته ها اضافه می کند و یک خاصیت بولی روی مخاطب قرار می دهد تا بگوید به روز شده است. 5. بعدی ایجاد مخاطبین جدید Google برای آن دسته از مخاطبین سند word است که با مخاطب Google مطابقت نداشته اند. این کار در یک کلاس «ContactCreator» انجام می‌شود که یک مخاطب Google ایجاد می‌کند، آن را روی مخاطب سند word تنظیم می‌کند و یک پرچم روی آن مخاطب قرار می‌دهد تا نشان دهد مخاطب جدیدی است. مخاطب جدید ذخیره نمی شود. 6. آخرین این است که همه مخاطبین Google را که با یک مخاطب مطابقت نداشته اند را از سند word حذف کنید. برای انجام این کار، من فقط آن مخاطبین را پیدا می‌کنم و آنها را به لیستی اضافه می‌کنم که توضیحی در آن ذکر شده باشد که حذف خواهند شد. 7. در لحظه، این تغییرات را به کاربر نمایش می دهم و بلافاصله آنها را به روز می کنم (توضیح می دهم که چرا کاربر نمی تواند در یک دقیقه این کار را متوقف کند). این کار در سه مرحله زیر انجام می شود. 8. به‌روزرسانی: هر مخاطبی را از سند word پیدا کنید که دارای مجموعه ویژگی «HasBeenUpdated» باشد، یک «ContactUpdater» جدید بسازید و تغییرات را انجام دهید. 9. ایجاد: هر مخاطبی را از سند word پیدا کنید که دارای مجموعه ویژگی «NewContact» باشد، یک «ContactCreator» جدید بسازید و مخاطب جدید Google را وارد کنید. 10. حذف: هر مخاطب Google را که با یک مخاطب مطابقت ندارد را از سند word پیدا کنید و آنها را از Google حذف کنید. در تلاشی برای پاسخگو نگه داشتن رابط کاربری گرافیکی خود در حین انجام همه اینها، یک کلاس «MaintainContactsWorker» ایجاد کردم که «BackgroundWorker» را طبقه بندی می کند و همه 10 مرحله فوق را از روش «OnDoWork» فراخوانی می کند. به همین دلیل است که نمی‌توانم از کاربر بپرسم که آیا می‌خواهد تغییرات را انجام دهد یا خیر. برای من، همه چیز به طرز وحشتناکی به هم مرتبط است و کاملا غیر قابل آزمایش است، بنابراین امیدوارم بتوانید به کارهایی اشاره کنید که باید انجام دهم تا وابستگی ها را از بین ببرم و کدم را قابل نگهداری و آزمایش تر کنم. از نوشتن این پست، یکی از چیزهایی که احساس می‌کنم باید داشته باشم، یک مخزن است که می‌تواند عملیات CRUD را که من روی مخاطبین Google انجام می‌دهم مدیریت کند. آیا به نظر می رسد این مکان خوبی برای شروع است؟ از شما برای هر پیشنهادی که می توانید ارائه دهید متشکرم، امیدوارم به اندازه کافی خودم را توضیح داده باشم.
ساختار این برنامه چگونه است؟
252800
من سبک Node.JS جاوا اسکریپت را دوست دارم، جایی که می‌توانم تمام قابلیت‌هایم را در فایل‌های کوچک‌تر بنویسم و ​​سپس آن‌ها را به‌طور منظم از درون کدم درخواست کنم. من حتی به تلاش برای نوشتن چارچوبی برای تقلید از آن رفتار در JS سمت مشتری فکر می کنم. هدف من پیاده‌سازی «سیستم بارگذاری ماژول» تا حد امکان دقیق است - به اسناد ماژول مراجعه کنید. برای «require()»، من می‌توانم از چیزهایی که در پاسخ به این سؤال توضیح داده شده است استفاده کنم، به ویژه «$.getScript()» JQuery. به نظر من جنبه های دیگر سیستم بارگذاری ماژول نیز باید امکان پذیر باشد. بنابراین، قبل از اینکه وقتم را کم کنم، ابتدا از برنامه‌نویسان با تجربه‌تر می‌پرسم: ** آیا چیزی وجود دارد که من از دست می‌دهم که باعث شود چنین تلاشی با شکست مواجه شود، یا می‌توان این کار را با موفقیت انجام داد؟**
آیا جاوا اسکریپت سمت کلاینت قادر به تکرار سیستم بارگذاری ماژول Node.JS است؟
127843
برای از بین بردن این موضوع - من نمی‌پرسم کدام پلتفرم سریع‌تر است یا سعی نمی‌کنم جنگ شعله‌ای را شروع کنم. سوال: چرا نسخه دات نت در تست اول 5 برابر کندتر است؟ نتایجی که به دست آوردم این بود: .NET Test1: 48992696 Test2: 1210070 Java Test1: 9651995 Test2: 1029374 آیا این به شدت پشت اجرای لیست است؟ اگر بله، آیا چیزی برای درج سریعتر لیست در سمت دات نت وجود دارد؟ ویرایش: از فهرست‌های از پیش تخصیص‌یافته استفاده کرد و ضمیمه‌های int حذف شد، این به .NET Test1: 11 838 363 Java Test1: 712 481. NET namespace TestApp { class Program { static void Main(string[] args) { long samples = 100; طولانی test1 میانگین = 0; for (int i = 0; i < samples; i++) { test1Average += runTest1(); } test1Average = test1Average / نمونه; System.Diagnostics.Debug.WriteLine(TEST 1 AVERAGE: + test1Average); List<String> list = new List<String>(); for (int i = 0; i < 100000; i++) { list.Add(String: + i); } long test2Average = 0; for (int i = 0; i < نمونه ها; i++) { test2Average += runTest2(list); } test2Average = test2Average / نمونه; System.Diagnostics.Debug.WriteLine(TEST 2 AVERAGE: + test2Average); } private static long runTest1() { List<String> list = new List<String>(); زمان طولانی = System.DateTime.Now.Ticks; for (int i = 0; i < 100000; i++) { list.Add(String: + i); } بازگشت (System.DateTime.Now.Ticks - time) * 100; } private static long runTest2(List<String> list) { long time = System.DateTime.Now.Ticks; foreach (String s در لیست) {s.ToString(); } بازگشت (System.DateTime.Now.Ticks - time) * 100; } } } Java public class Main { public static void main(String[] args) { long samples = 100; طولانی test1 میانگین = 0; for (int i = 0; i < samples; i++) { test1Average += runTest1(); } test1Average = test1Average / نمونه; System.out.println(TEST 1 AVERAGE: +test1Average); List<String> list = new ArrayList<String>(); for (int i = 0; i < 100000; i++) { list.add(String: + i); } long test2Average = 0; for (int i = 0; i < نمونه ها; i++) { test2Average += runTest2(list); } test2Average = test2Average / نمونه; System.out.println(TEST 2 AVERAGE: +test2Average); } private static long runTest1() { long time = System.nanoTime(); List<String> list = new ArrayList<String>(); for (int i = 0; i < 100000; i++) { list.add(String: + i); } return System.nanoTime()-time; } private static long runTest2(List<String> list) { long time = System.nanoTime(); for (String s : list) {s.toString(); } return System.nanoTime()-time; } }
سوال در مورد یک معیار در مورد جاوا و دات نت
211981
من یک بحث آتشین در دفتر دارم. ما یک برنامه با دو دکمه با اندازه های مختلف داریم. (عرض یکی 40 پیکسل و یکی 150 پیکسل است). آنها از نظر تصویر پس زمینه دقیقاً همان ظاهر را دارند. می‌خواهم بدانم بهترین تمرین کدام است: 1: یک تصویر برای پس‌زمینه با عرض 40 پیکسل و تصویر دیگری با عرض 150 پیکسل بسازید. OR 2: یک تصویر (150 پیکسل) بسازید و کوچک کنید و دوباره برای دکمه 40 پیکسل استفاده کنید. من مطمئن نیستم که عملیات مقیاس‌بندی چه عملکردی دارد، و باید آن را با اندازه برنامه جبران کنم، اگر برای هر کنترل با اندازه‌های مختلف، تصاویر مجزا را انتخاب کنیم. با تشکر
iOS: چندین تصویر یا تصویر مقیاس‌بندی تکی
154757
من در حال ساخت یک فرم ثبت نام استاندارد PHP هستم که داده های وارد شده توسط کاربر را تایید می کند و سپس به صفحه ای با پیام موفقیت آمیز هدایت می شود. من می خواهم این داده ها را در یک پایگاه داده ذخیره کنم. آیا باید این اطلاعات را قبل از تغییر مسیر صفحه در پایگاه داده وارد کنم یا بعد از تغییر مسیر؟
کجا باید داده ها را در پایگاه داده وارد کنم؟
237772
من باید به یک سرور وصل شوم و با توجه به HTTP GET و POST برای برنامه‌ام دستکاری کنم و سرور معمولاً برای رسیدگی به چندین کاربر با بار سنگین استفاده می‌شود و ممکن است بسیاری از کاربران هر لحظه درخواست‌های متعددی ارسال کنند. من اینجا 3 سوال دارم سرور با ASP.NET پیکربندی شده است. من از جاوا برای انجام درخواست های HTTP POST و GET خود استفاده می کنم. آیا راهی وجود دارد که داده های درخواست من از اولویت بیشتری نسبت به سایرین برخوردار باشند؟ همچنین مقاله ای را در اینترنت مطالعه کردم و ذکر شد که استفاده از پروکسی به سرعت بخشیدن به روند کار کمک می کند و شانس بالایی برای برقراری ارتباط با سرور به ما می دهد. آیا این درست است؟ اگر بله، چرا؟ پیشاپیش ممنون
انجام درخواست سرور با اولویت بالا
237482
من یک برنامه C# دارم که با VS 2010 pro توسعه یافته است. نسخه نهایی یک ویژگی نمودار توالی خواهد داشت. از آنجایی که نمودار توالی خود را به صورت دستی ایجاد خواهم کرد، چگونه با نام روش های بسیار طولانی برخورد کنم؟ object.createPathForCustomerIDblablablabla_click() آیا فقط از نام متدها همانطور که قبلا داده شده استفاده می کنم؟ از نام کوتاه تری در نمودار توالی استفاده کنید؟ من می خواهم آن را در یک صفحه A4 قرار دهد.
چگونه می توان نام متدهای طولانی را در نمودار توالی مدیریت کرد؟
101578
این سوال در مصاحبه الکترونیک آرتز پرسیده شد: 3 موضوع وجود دارد. نخ اول اعداد 1 تا 10 را چاپ می کند. رشته دوم اعداد 11 تا 20 را چاپ می کند. نخ سوم اعداد از 21 تا 30 را چاپ می کند. اکنون هر سه رشته در حال اجرا هستند. اعداد به ترتیب نامنظم مانند 1، 11، 2، 21، 12 و غیره چاپ می شوند. اگر بخواهم اعداد به ترتیب مرتب شده مانند 1، 2، 3، 4... چاپ شوند، با این رشته ها چه کار کنم؟
اعداد چاپ 3 رشته با طیف مختلف
13570
من پروژه‌ای با یک پایگاه کد نسبتاً بزرگ به ارث برده‌ام و توسعه‌دهنده اصلی به ندرت به ایمیل‌ها پاسخ می‌دهد. روش های مختلفی برای انجام برخی کارها در آن وجود دارد و من همه آنها را نمی دانم. بسیاری از کدهای تکراری در طول این مسیرها (به جای توابع شامل مثلاً 5 صفحه که کار نسبتاً مشابهی را انجام می دهند، کدهای کپی شده در 5 صفحه) و برخی مسائل ظریف در پایگاه داده (همه ما در مورد کد اسپاگتی شنیده ایم. ، اما آیا تا به حال در مورد پایگاه داده اسپاگتی شنیده اید؟) همه اینها را می توانم در اکثر مواقع بدون مشکل کنار بیاورم. مسئله زمانی است که مشتری در جایی باگ را پیدا می کند. آنها معمولاً یک اسکرین شات از شماره پایانی ارسال می کنند و می گویند، می توانید به این نگاه کنید؟ در حالی که موارد خاصی را در صفحه که اشتباه است و گاهی اوقات آنچه انتظار می رفت برجسته می شود. اطلاعات بسیار کمی بیشتر داده می شود و تلاش برای صحبت با آنها و کسب اطلاعات بیشتر (مانند کاری که آنها برای رسیدن به نتیجه انجام دادند) مانند دندان کشیدن است. اساساً به این خلاصه می شود: * پایه کد بزرگ و پیچیده که من 100٪ با آن آشنا نیستم * راه های بسیاری که ممکن است اشتباه پیش برود * اطلاعات بسیار کمی در مورد چگونگی به وجود آمدن یک اشکال آیا کسی راهنمایی، ترفند، پیشنهادی دارد و غیره در مورد نحوه اشکال زدایی این نوع چیزها؟
نکاتی برای اشکال زدایی با اطلاعات بسیار کم؟
76591
من زمان زیادی را صرف راه اندازی و نگهداری یک سرور توسعه داده ام که شامل ابزارهای زیر است: * سرویس های رایج مانند SSH، BIND، rsync، و غیره * Subversion، Git. * سرور آپاچی، که CGit، Trac، Webmin، phpmyadmin، phppgadmin و غیره را اجرا می کند. * Jetty، که Archiva و Hudson را اجرا می کند. * Bugzilla. * سرور PostgresSQL، سرور MySQL. من بسته‌های دبیان زیادی مانند «my-trac-utils»، «my-bugzilla-utils»، «my-bind9-utils»، «my-mysql-utils» و غیره ایجاد کرده‌ام تا زندگی خود را بیشتر کنم. راحت با این حال، هنوز احساس می کنم که به ابزارهای بسیار بیشتری نیاز دارم. و من زمان زیادی را برای نگهداری از این بسته ها صرف کرده ام. من فکر می کنم شاید بسیاری از توسعه دهندگان همین کارها را انجام دهند. از آنجایی که امروزه ابزارهایی مانند برانداز، git، trac بسیار رایج هستند. نصب و پیکربندی هر یک از آنها چندان سخت نیست، اما نصب همه آنها زمان زیادی را صرف کرد. و نگهداری از آنها زمان بر است. مانند پشتیبان گیری از داده ها، نمودار استفاده را رسم کنید و گزارش های وب ایجاد کنید. (به عنوان مثال gitstat) بنابراین، من می خواهم بشنوم که آیا توزیع از پیش پیکربندی شده ای برای اهداف توسعه سرور وجود دارد، به عنوان مثال، چیزی مانند «BackTrack» برای هکرها؟
توزیع لینوکس برای پشتیبانی از توسعه نرم افزار؟
246678
فرض کنید من یک دایرکتوری را برای وجود یک فایل بررسی می کنم و سپس بسته به وجود یا نبودن فایل، مطابق با آن عمل می کنم. برای مثال، دو قطعه پایتون را در زیر ببینید. if os.path.isfile(file_name): # do task A other: # do task B یا اگر نه os.path.isfile(file_name): # task B other: # do task A تفاوتی بین این دو وجود دارد یا آیا فقط معناشناسی است؟ در حالی که مثالی که من آوردم از پایتون استفاده می کند، آیا قوانین در مورد سایر زبان ها نیز یکسان است؟
فایل وجود دارد در مقابل فایل وجود ندارد. آیا تفاوتی در عملکرد وجود دارد؟
166209
سوال 11 در بخش کیفیت نرم افزار مشکلات مهندسی نرم افزار دنیای واقعی جامعه کامپیوتری IEEE، ناودا، سیدمن، محاسبه fp را نامطلوب فهرست می کند زیرا _صحت محاسبات را نمی توان تضمین کرد_. این در زمینه محاسبه شتاب برای یک سیستم ترمز اضطراری برای یک قطار با سرعت بالا است. به نظر می‌رسد این تفکر خطاهای احتمالی را در تفاوت‌های کوچک بین اندازه‌گیری‌های یک جسم متحرک استناد می‌کند، اما تفاوت‌های کوچک در سرعت‌های آهسته مشکلی ایجاد نمی‌کند (یا نباید باشد)، تفاوت‌های کوچک بین دو اندازه‌گیری در سرعت بالا بی‌ربط هستند - آیا ممکن است وجود داشته باشد. مشکلی با خطاهای دور کوچک در هنگام کاهش سرعت برای سیستم ترمز اضطراری وجود دارد؟ این مشکل در سیستم‌های ترمز هواپیما مشاهده شده است که منجر به هیدروپلنینگ می‌شود، اما آیا واقعاً در یک قطار با سرعت بالا این اتفاق می‌افتد؟ به نظر می رسد نگرانی در مورد خطاهای fp در این زمینه به خوبی مستدل نیست. هر بینشی؟ fp برای شتاب استفاده می شود، بنابراین شاید نگرانی بیش از حد مجاز سرعت باشد؟ اما اگر آنها از یک double در هر زبان پیاده سازی استفاده کنند، fp باید خوب باشد. مشکل واقعی در متن بیان می‌کند: در طول بازرسی کد سیستم ترمز اضطراری یک قطار سریع‌السیر جدید (یک برنامه بسیار بحرانی و بلادرنگ)، تیم بررسی چندین ویژگی کد را شناسایی می‌کند. کدام یک از این ویژگی ها معمولاً نامطلوب تلقی می شوند؟ 1. کد شامل سه تابع بازگشتی است (خوب که یکی واضح است). 2. محاسبه شتاب از محاسبات ممیز شناور استفاده می کند. 3. تمام محاسبات دیگر از حساب اعداد صحیح استفاده می کنند. 4. کد حاوی یک لیست پیوندی است که از تخصیص حافظه پویا استفاده می کند (مشکل آشکار دوم). 5. همه ورودی ها بررسی می شوند تا مشخص شود که آنها قبل از استفاده در محدوده مورد انتظار هستند.
ممیز شناور در کد بسیار بحرانی نامطلوب است؟
211983
امروز با ارزیابی بولی مشتاق آشنا شدم. در مثال زیر، Bar() حتی زمانی که Foo() درست باشد، ارزیابی خواهد شد. if (Foo() | Bar()) این پاسخ در SO یک مثال دارد: if ((اول = (i == 7)) & (دوم = (j == 10))) { //چیزی انجام دهید } استفاده -مورد اینجا این است که شما می خواهید دوباره از نتایج استفاده کنید، اما من ترجیح می دهم آن را به این صورت بنویسم: first = (i == 7); دوم = (j == 10); if (اول && second) { //do something } مورد استفاده دیگر این است که Bar() یک اثر جانبی دارد که باید بدون توجه به درست یا نادرست بودن Foo() اجرا شود. سوال این است که آیا این کد می تواند کد خوبی باشد یا بوی کد را نشان می دهد؟
آیا موارد استفاده معتبری برای ارزیابی بولی مشتاق وجود دارد؟
48512
من یک برنامه با استفاده از WPF مایکروسافت ایجاد کردم. عمدتاً خواندن و ورودی داده ها و همچنین ارتباط بین داده ها در پارامترهای خاص را کنترل می کند. به‌عنوان یک مبتدی، تصمیمات طراحی بدی گرفتم (نه به اندازه استفاده از اولین چیزی که شروع به کار کردم)، اما اکنون با درک بهتر WPF، این اصرار دارم که کدم را با اصول طراحی بهتر اصلاح کنم. من چندین مشکل داشتم، اما حدس می‌زنم که هر کدام سزاوار سؤال خود برای وضوح هستند. در اینجا من راه های مناسب برای مدیریت خود داده ها را می خواهم. در نسخه اصلی، من هر سطر را در یک شی پیچیده می‌کردم، زمانی که از پایگاه داده (با استفاده از LINQ به SQL) واکشی می‌شد، تا حدودی شبیه به Active Record که فقط فعال یا ماندگار نیست (هر نمونه برنامه بخش مدیریت داده خود را داشت). این برنامه دارای زیر واحدهایی است که جنبه های مختلف را مدیریت می کنند. با این حال، همانطور که راه اندازی شد، هنگام شروع، همه چیز را بارگیری کرد. این چندین مشکل ایجاد می‌کند، برای مثال اغلب لازم نیست یک قطعه را بارگذاری کنیم، مگر اینکه به طور خاص با آن قطعه کار کنیم، بنابراین من نمی‌خواهم نوعی بارگذاری تنبل را داشته باشیم. همچنین مشکلی با ماندگاری داخلی وجود داشت، زیرا ممکن است یک شی/ردیف جدید در یک جنبه ایجاد کنید و شاید بین آن و شیء مختلف رابطه ایجاد کنید، اما شی جدید تا زمانی که برنامه راه اندازی مجدد نشود ظاهر نمی شود. ماندگاری بین نمونه های برنامه به دلیل تعداد کمی از افراد از برنامه مشکل بزرگی نخواهد بود. در حالی که اکنون می‌توانم با استفاده از ترفندهای کثیف این مشکل را حل کنم، ترجیح می‌دهم برنامه را تغییر شکل داده و آن را به زیبایی انجام دهم، اکنون سؤال این است که چگونه. من می‌دانم که چندین راه وجود دارد و چند مورد به ذهنم می‌آید: 1) هر جنبه‌ای از برنامه، UserControl خود است که هر بار که به آن پیمایش می‌کنید، دوباره بارگیری/نمونه‌سازی می‌شود. این تضمین می کند که شما فقط داده های مورد نیاز خود را بارگیری می کنید و مقداری پایداری خواهید داشت. سرور DB واقع در همان LAN و جداول کوچک هستند، بنابراین نباید مشکل بزرگی باشد. اشکال کوچک این است که شما باید وضعیت هر جنبه را به خاطر بسپارید تا همیشه از میدان مبتدیان شروع نکنید. 2) داشتن یک شی از نوع ViewModel در سطح پایه برنامه با بارگذاری تنبل و نوعی تایم اوت. سپس این شی را در درخت بصری منتشر می‌کنم تا اطمینان حاصل کنم که همه جنبه‌ها داده‌های آن را از همان نمونه دریافت می‌کنند. 3) لایه داده رکورد نیمه فعال با روش‌های بارگذاری استاتیک. 4) ایده دیگری به نظر شما کاربردی ترین راه در WPF چیست، MVVM چه چیزی را فرض می کند؟
WPF: بارگیری مجدد قطعات برنامه برای مدیریت ماندگاری و همچنین مدیریت حافظه
246674
من یک پروژه منبع باز (Cockatrice) دارم که از mysql برای مؤلفه سرور استفاده می کند. من در حال برنامه‌ریزی تغییراتی در طرحواره هستم، اما در حال حاضر تنها مدیریتی که دارم اسکریپتی است که دستورات CREATE TABLE مناسب را اجرا می‌کند. قبل از اینکه شروع به اعمال تغییرات کنم، می‌خواهم یک راه‌حل مدیریت طرحواره را در اختیار داشته باشم. برنامه به زبان C++ با Qt نوشته شده است، و من نتوانستم چیزی مانند انتقال ریل یا بازی تکامل برای C++ پیدا کنم. من فقط می‌توانم از آن‌ها استفاده کنم، اما یک وابستگی کاملا نامرتبط را ایجاد می‌کند که مایل به استفاده از آن برای این کار نیستم. من رویکردی را ارائه کرده‌ام و می‌خواهم بازخوردی در مورد اینکه آیا منطقی است یا اشکالی دارد یا خیر. یک جدول جدید برای مدیریت طرحواره با یک ستون نسخه اضافه کنید. مهاجرت‌های جدید با یک نسخه بالا، پایین، و اسکریپت ایجاد کامل (مثلاً 2.up.sql، 2.down.sql، و 2.full.sql) اضافه می‌شوند. اسکریپت up شامل sql برای انجام ارتقاء است، اسکریپت پایین آن را معکوس می کند و کامل یک پایگاه داده از ابتدا در آن نسخه ایجاد می کند. داشتم فکر می‌کردم اسکریپتی بنویسم که توسط مدیر قابل اجرا باشد که کاری شبیه به زیر انجام دهد: * نسخه فعلی را از db بخوانید * برای وصله‌های جدید اسکن کنید * کل db را قفل کنید * عکس فوری db منهای جداول فرار * شروع تراکنش * اعمال هر فایل sql به منظور رساندن آن به آخرین نسخه * یک db اسکرچ ایجاد کنید و sql را کامل ایجاد کنید * طرحواره به روز شده را با اسکرچ مقایسه کنید db * اگر طرحواره مطابقت نداشت، خطا داده شود و تراکنش لغو شود * اگر مطابقت داشت، طرح خراش را رها کنید * قفل را باز کنید
مدیریت طرحواره پایگاه داده برای یک برنامه ++C
164843
برای برخی از سیستم ها، مقدار زمانی 9999-12-31 به عنوان پایان زمان به عنوان پایان زمانی که کامپیوتر می تواند محاسبه کند استفاده می شود. اما اگر تغییر کند چه؟ آیا بهتر نیست این زمان را به عنوان یک متغیر داخلی تعریف کنیم؟ در C و سایر زبان های برنامه نویسی معمولاً متغیری مانند «MAX_INT» یا مشابه وجود دارد تا بزرگترین مقداری را که یک عدد صحیح می تواند داشته باشد به دست آورد. چرا تابع مشابهی برای «MAX_TIME» وجود ندارد، یعنی متغیر را روی «پایان زمان» تنظیم کنید که برای بسیاری از سیستم‌ها معمولاً 9999-12-31 است. آیا این سیستم ها برای جلوگیری از مشکل کدگذاری به یک سال اشتباه (9999) می توانند متغیری را برای پایان زمان معرفی کنند؟ **نمونه واقعی ** `تاریخ پایان اعتبار: 31/12/9999.` (اسناد رسمی به این صورت فهرست شده اند) وبلاگ نویس می خواهد صفحه ای بنویسد که همیشه در بالا باشد، صفحه خوش آمدگویی. بنابراین تاریخ تا حد امکان در آینده مشخص می شود: > 3000؟ بله، صفحه خوش آمدگویی که با آن روبرو هستید در 1 ژانویه > 3000\ پست شده است. بنابراین این صفحه برای همیشه در بالای وبلاگ باقی خواهد ماند =) در واقع در 31 آگوست 2007 پست شده است.
آیا ثابتی برای «پایان زمان» وجود دارد؟
254406
آیا بارگذاری بیش از حد روش نوعی پلی مورفیسم است؟ به نظر من صرفاً تمایز متدهایی با همان نام و پارامترهای متفاوت است. بنابراین، stuff(Thing t) و stuff(Thing t, int n) تا آنجا که به کامپایلر و زمان اجرا مربوط می شود، روش های کاملاً متفاوتی هستند. این توهم را در سمت تماس گیرنده ایجاد می کند که روش مشابهی است که بر روی انواع مختلف اشیاء متفاوت عمل می کند - چند شکلی. اما این فقط یک توهم است، زیرا در واقع stuff(Thing t) و stuff(Thing t, int n) روش های کاملاً متفاوتی هستند. آیا روش اضافه بار چیزی فراتر از قند نحوی است؟ آیا من چیزی را از دست داده ام؟ ویرایش: یک تعریف رایج برای قند نحوی این است که _صرفا محلی_ است. به این معنا که تغییر یک قطعه کد به معادل «شیرین» آن، یا برعکس، شامل تغییرات محلی است که بر ساختار کلی برنامه تأثیر نمی گذارد. و من فکر می کنم اضافه بار روش دقیقاً با این معیار مطابقت دارد. بیایید به یک مثال برای نشان دادن نگاه کنیم: یک کلاس را در نظر بگیرید: class Reader { public string read(book b){ // .. translate the book to text } public string read(File b){ // .. translate the file to text } } اکنون کلاس دیگری را در نظر بگیرید که از این کلاس استفاده می کند: /* ممکن است بهترین مثال نباشد */ class FileProcessor { Reader reader = new Reader(); public void process(File file){ String text = reader.read(file); // .. کارها را با متن انجام دهید } } باشه. حالا بیایید ببینیم اگر روش بارگذاری بیش از حد متد را با متدهای معمولی جایگزین کنیم، چه چیزی باید تغییر کند: متدهای «خواندن» در «Reader» به «readBook(Book)» و «readFile(file)» تغییر می کنند. فقط موضوع تغییر نام آنهاست. کد فراخوانی در FileProcessor کمی تغییر می کند: reader.read(file) به reader.readFile(file) تغییر می کند. و بس. همانطور که می بینید، تفاوت بین استفاده از روش اضافه بار و عدم استفاده از آن، کاملاً محلی است. و به همین دلیل است که فکر می کنم به عنوان قند نحوی خالص واجد شرایط است. دوست دارم اعتراض شما را بشنوم، شاید من چیزی را گم کرده ام.
آیا روش اضافه بار چیزی فراتر از قند نحوی است؟
10835
در نبرد من برای معرفی تست واحد در گروه کاری ام، افراد زیادی را می بینم که اطلاعات کمی از این مفهوم دارند. آیا می توانید پیشنهاد دهید: * بهترین مقاله ها یا آموزش ها برای معرفی سریع افراد در مورد موضوع * بهترین کتاب(های) جامع برای یادگیری عمیق تست واحد * آثار و مطالعات دانشگاهی که اثربخشی تست واحد را اثبات می کند.
بهترین کتاب، مقالات و ادبیات تست واحد
246673
من می خواهم برخی از اعلان های زمان واقعی در مورد فعالیت های دوست (شبکه اجتماعی) را فعال کنم. زمینه فنی این است: باطن فراخوانی برنامه وب (REST API). سناریو این است: _کوین باب را دنبال می کند. وقتی باب نظر جدیدی را پست می‌کند، باید فوراً به کوین (نزدیک به زمان واقعی) اطلاع داده شود. علاوه بر این، زمانی که کوین وارد سیستم می‌شود، باید بتواند برخی از اعلان‌های گذشته را ببیند، مشابه کاری که فیس‌بوک انجام می‌دهد. به این معنی که اعلان‌ها باید در جایی ذخیره شوند._ گردش کار فنی در اینجا آمده است: 1. باب ارسال نظر جدید شامل درج در پایگاه داده این نظر جدید است. 2. به دنبال Domain-Driven-Design، رویداد CommentedItemEvent فعال می شود. 3. یک کارگر متمایز در یک زمینه محدود (فرآیند طولانی مدت، نظرسنجی از پایگاه داده در هر ثانیه) که به این رویداد گوش می دهد، آن را ضبط می کند. در پایان 3، 2 احتمال می بینم: * ایجاد اعلان مربوطه، ذخیره آن در پایگاه داده و سپس ارسال آن به Redis Pub/sub. این یکی از مشترکین خاصی که در اتصال WebSocket عمل می کنند تغذیه می کند تا اعلان را برای مشتری Kevin ارسال کنند. * ایجاد اعلان مربوطه، سپس ارسال آن به Redis و سپس ذخیره آنها در پایگاه داده. در مورد احتمال اول، مزیت آن جنبه معاملاتی خواهد بود. در واقع، اگر قبلاً ذخیره نشده بود، هیچ اعلانی ارسال نمی شد. => صداقت با این حال، اشکال این است که درج پایگاه داده می تواند روند اعلان تقریباً لحظه ای را کند کند. در مورد احتمال دوم، اعلان‌ها فورا ارسال می‌شوند، اما اگر مشکلی در درج پایگاه داده رخ دهد، کوین ممکن است تعجب کند: هوم... من اعلان Bob را دریافت کردم، مطمئنم که آن را دیدم. پس چرا یک رفرش ساده صفحه انجام نمی‌شود؟ دیگر نشانش نمیدهی؟ => در واقع، با موفقیت ادامه پیدا نکرد، بنابراین نمی توان آن را پرس و جو کرد. یک رویه خوب در مورد این مورد استفاده چیست؟ البته، یکی از راه‌های سریع‌تر این است که شنونده رویداد را برای این مورد درگیر نکنیم، اما برخی از اصول مربوط به طراحی Domain-Driven را نقض می‌کند. IMHO، پایگاه داده نظرسنجی شنونده در زمینه محدود خود ضروری است. (برانگیخته شده توسط وان ورنون در این کتاب IDDD - ساخت فروشگاه رویداد)
در این مورد چه روش خوبی برای فشار دادن اعلان‌ها با تاخیر «تقریباً هم‌زمان» است؟
84167
تابستان امسال من می خواهم تعدادی برنامه توسعه دهم، همه آنها نسبتاً کوچک و در عین حال خطرناک - پیچیده هستند، من بی تجربه هستم-. من می خواهم به تنهایی کار کنم زیرا همکلاسی هایم یا سایر افراد IT که می شناسم واقعاً علاقه ای واقعی به برنامه نویسی ندارند (قسم می خورم!). علاوه بر ساخت کد خوب، من می خواهم همه چیز را به درستی تجزیه و تحلیل، طراحی و برنامه ریزی کنم. احتمالاً استفاده از متدولوژی های استاندارد برای یک پروژه تک نفره بیش از حد خواهد بود، اینطور نیست؟ بنابراین، از چه چرخه زندگی و نمودارهایی باید استفاده کنم؟ در کالج فقط یک رویکرد بسیار سطحی به مهندسی نرم افزار آموزش داده شده است.
چه تکنیک های طراحی و برنامه ریزی برای پروژه های فردی مناسب ترین هستند؟
215769
_این سوال از دیدگاه داخلی کامپایلر است._ من به ژنریک ها علاقه مند هستم، نه قالب ها (C++)، بنابراین سوال را با C# علامت گذاری کردم. جاوا نیست، زیرا AFAIK عمومی در هر دو زبان در پیاده سازی متفاوت است. وقتی به زبان‌های بدون ژنریک نگاه می‌کنم، بسیار ساده است، می‌توانید تعریف کلاس را تأیید کنید، آن را به سلسله مراتب اضافه کنید و تمام. اما با کلاس عمومی چه باید کرد، و مهمتر از آن چگونه ارجاعات به آن را مدیریت کرد؟ چگونه می توان مطمئن شد که فیلدهای استاتیک در هر نمونه تکی هستند (یعنی هر بار که پارامترهای عمومی حل می شوند). فرض کنید یک تماس می بینم: var x = new Foo<Bar>(); آیا کلاس «Foo_Bar» جدید را به سلسله مراتب اضافه کنم؟ * * * **به روز رسانی:** تا کنون فقط 2 پست مرتبط پیدا کردم، اما حتی آنها نیز به جزئیات زیادی در مفهوم چگونه این کار را توسط خودتان انجام دهید وارد نمی شوند: * http://www.jprl.com/ Blog/archive/development/2007/Aug-31.html * http://www.artima.com/intv/generics2.html
ژنریک چگونه اجرا می شود؟
254403
برای کسانی که با تاریخ آشنا هستند به خوبی می‌دانند که سی شارپ و فریم ورک دات‌نت اساساً به‌عنوان «دلفی بازنویسی شده برای احساس جاوا» شروع شدند، که توسط توسعه‌دهنده اصلی دلفی، آندرس هیلسبرگ طراحی شده بود. همه چیز از آن زمان تا حدی متفاوت شده است، اما در اوایل شباهت ها به قدری آشکار بود که حتی برخی گمانه زنی های جدی وجود داشت مبنی بر اینکه دات نت در واقع محصول بورلند بوده است. اما من اخیراً به مواردی از دات نت نگاه می کنم و به نظر می رسد یکی از جالب ترین و مفیدترین ویژگی های دلفی کاملاً از دست رفته است: مفهوم کلاس ها به عنوان یک نوع داده درجه یک. برای کسانی که با آن آشنایی ندارند، نوع «TClass» نشان دهنده ارجاع به یک کلاس، مشابه نوع «Type» در دات نت است. اما در جایی که دات نت از «Type» برای بازتاب استفاده می کند، دلفی از «TClass» به عنوان بخش داخلی بسیار مهم زبان استفاده می کند. این اجازه می دهد تا برای اصطلاحات مفید مختلفی که بدون آن وجود نداشته باشند و نمی توانند وجود داشته باشند، مانند متغیرهای زیرنوع کلاس و روش های کلاس مجازی. هر زبان OO دارای متدهای مجازی است، که در آن کلاس‌های مختلف مفهوم بنیادی یک متد را به روش‌های مختلف پیاده‌سازی می‌کنند، و سپس متد مناسب در زمان اجرا بر اساس نوع واقعی نمونه شیء فراخوانی شده فراخوانی می‌شود. دلفی این مفهوم را به کلاس‌ها تعمیم می‌دهد: اگر یک مرجع TClass دارید که به‌عنوان یک زیرنوع کلاس خاص تعریف شده است (یعنی «کلاس TMyClass» به این معنی است که متغیر می‌تواند هر مرجع کلاسی را که از «TMyClass» به ارث می‌برد، اما نه چیزی خارج از سلسله مراتب را بپذیرد. دارای متدهای مجازی با محدوده کلاسی است که می توان آنها را بدون نمونه با استفاده از نوع واقعی کلاس فراخوانی کرد. به‌عنوان مثال، اعمال این الگو برای سازنده‌ها، اجرای Factory را بی‌اهمیت می‌کند. به نظر نمی رسد چیزی معادل در دات نت وجود داشته باشد. به همان اندازه که ارجاعات کلاس (و به ویژه سازنده های مجازی و سایر روش های کلاس مجازی!) مفید هستند، آیا کسی در مورد دلیل کنار گذاشته شدن آنها چیزی گفته است؟ ## مثال‌های خاص ### شکل‌زدایی فرم Delphi VCL فرم‌ها را در قالب «DFM» ذخیره می‌کند، یک DSL برای توصیف سلسله مراتب مؤلفه‌ها. هنگامی که فرم‌خوان داده‌های DFM را تجزیه می‌کند، روی اشیایی اجرا می‌شود که به این صورت توصیف می‌شوند: نام شی: ویژگی ClassName = ویژگی ارزش = ارزش ... شی SubObjectName: ClassName ... انتهای پایان نکته جالب اینجا قسمت «ClassName» است. . هر کلاس کامپوننت «TClass» خود را با سیستم جریان کامپوننت در زمان «راه‌اندازی» ثبت می‌کند (سازنده‌های استاتیک را در نظر بگیرید، فقط کمی متفاوت هستند، تضمین می‌شود که بلافاصله در هنگام راه‌اندازی اتفاق بیفتند.) این هر کلاس را در یک هشمپ رشته‌ای->TClass با نام کلاس ثبت می‌کند. به عنوان کلید هر مؤلفه از «TComponent» فرود می‌آید، که سازنده مجازی دارد که یک آرگومان واحد به نام «Owner: TComponent» می‌گیرد. هر مؤلفه ای می تواند این سازنده را نادیده بگیرد تا مقدار دهی اولیه خود را فراهم کند. هنگامی که خواننده DFM یک نام کلاس را می‌خواند، نام آن را در هشمپ فوق‌الذکر جستجو می‌کند و مرجع کلاس مربوطه را بازیابی می‌کند (یا در صورت نبود استثنا، یک استثنا ایجاد می‌کند)، سپس سازنده TComponent مجازی روی آن را فراخوانی می‌کند، که به خوبی شناخته شده است. زیرا تابع ثبت نام یک مرجع کلاس را می گیرد که برای نزول از TComponent لازم است و در نهایت با یک شی از نوع مناسب مواجه می شوید. بدون این، معادل WinForms... خوب... به صراحت بگوییم یک آشفتگی بزرگ است، که نیاز به هر زبان دات نت جدید برای اجرای مجدد (سریال زدایی) فرم خود را دارد. وقتی به آن فکر می کنید، کمی تکان دهنده است. از آنجایی که هدف اصلی داشتن یک CLR این است که به چندین زبان اجازه دهیم از زیرساخت اصلی یکسان استفاده کنند، یک سیستم به سبک DFM کاملاً منطقی است. ### توسعه پذیری یک کلاس مدیریت تصویری که من نوشتم را می توان با یک منبع داده (مانند مسیری به فایل های تصویری شما) ارائه کرد و در صورت تلاش برای بازیابی نامی که در مجموعه نیست اما در دسترس است، اشیاء تصویر جدید را به طور خودکار بارگیری کرد. منبع داده دارای یک متغیر کلاس است که به عنوان کلاس تصویر پایه تایپ شده است که نشان دهنده کلاس هر شیء جدیدی است که باید ایجاد شود. این دارای یک پیش فرض است، اما نکاتی وجود دارد، هنگام ایجاد تصاویر جدید با اهداف خاص، که تصاویر باید به روش های مختلف تنظیم شوند. (ایجاد آن بدون کانال آلفا، بازیابی فراداده خاص از یک فایل PNG برای تعیین اندازه sprite، و غیره) این کار را می توان با نوشتن مقادیر گسترده کد پیکربندی و ارسال گزینه های ویژه به همه روش هایی که ممکن است در نهایت منجر به ایجاد یک کد انجام شود. شیء جدید... یا فقط می توانید یک زیر کلاس از کلاس تصویر پایه بسازید که یک روش مجازی را که در آن جنبه مورد نظر پیکربندی می شود لغو می کند، و سپس از یک try/در نهایت استفاده کنید. بلوک کنید تا به طور موقت ویژگی کلاس پیش فرض را در صورت نیاز جایگزین کنید و سپس آن را بازیابی کنید. انجام آن با متغیرهای مرجع کلاس بسیار ساده‌تر است و کاری نیست که بتوان در عوض با ژنریک‌ها انجام داد.
چرا چارچوب دات نت مفهومی از کلاس ها به عنوان انواع درجه یک ندارد؟
171766
من می خواهم یک پنل پایتون برای لینوکس مانند pypanel یا tint2 فقط برای سرگرمی و تمرین با توسعه پایتون ایجاد کنم. حالا مشکل اینجاست: من می‌خواهم یک منوی خودکار ایجاد کنم، اما نمی‌دانم از کجا شروع کنم. کجا می توانم همه نرم افزارهای نصب شده کاربر را در توزیع لینوکس پیدا کنم؟ می‌دانم که باید در پوشه «/usr/bin» نگاه کنم، اما نمی‌دانم که آیا واقعاً بهترین کار است یا خیر. آیا راهی برای فیلتر کردن برنامه های نصب شده برای جلوگیری از وابستگی برنامه ها وجود دارد؟
چگونه یک منو برای برنامه های لینوکس ایجاد کنیم
243006
به من گفته شد که واحد تست سریع است و تست هایی که DB، در سراسر شبکه و لمس FileSystem را لمس می کنند، واحد تست نیستند. در یکی از تست های من، ورودی آن نام فایل ها (مقدار حدود 300 ~ 400) در یک پوشه خاص است. اگرچه این ورودی ها بخشی از سیستم فایل هستند، اما زمان اجرای این تست بسیار سریع است. آیا باید این تست را که سریع است اما فایل سیستم لمسی است به تست سطح بالاتر منتقل کنم؟
آیا تستی که نام فایل های زیر دایرکتوری را لمس می کند، نوعی تست واحد است؟
160358
آیا می توان از تابع هش استفاده کرد اما با File به جای Array، و رکورد را در یک موقعیت فایل ذخیره می کند و سپس جستجو در آن موقعیت جستجو می کند، اما من مطمئن نیستم که چگونه یک فایل را با فرضاً 1000 خط باز کنم. ، آیا فکر می کنید آن روش می تواند کار کند؟
هش با فایل به جای آرایه
57860
من یک مهندس نرم‌افزار در یک دانشگاه محلی هستم و احساس می‌کنم می‌توانم کارم را با شایستگی انجام دهم، اما اخیراً علاقه‌مندم که شکاف‌های دانشم را «پر کنم». من گمان می کنم که برخی از این ها را در مدرسه یاد می گرفتم. به عنوان مثال، من دانش زیادی در مورد الگوریتم های مرتب سازی ندارم (چیزی که احساس می کنم در دانشگاه بسیار رایج است). بنابراین، **چه دانشی را _احتمالاً با نرفتن به کالج** از دست می دهم که بتوانم به تنهایی درس بخوانم؟ امتیازهای جایزه برای فهرست کردن منابعی که ممکن است مرا در مسیر درست قرار دهد! برخی پیشینه: من در **PHP**، **Java** و **Ruby** برنامه نویسی کرده ام (به طور جدی در جاوا و روبی از PHP). من تجربه ای با **C/C++** دارم، اگرچه حجم کاری من واقعاً به آن زبان ها نمی خورد. من بیشتر (اخیرا) با وب کار می کنم و از چارچوب هایی مانند **CakePHP** و **Rails** استفاده می کنم. من با **SQL** آشنا هستم (اگرچه احتمالاً با برخی از نظریه ها آشنا نیستم). توجه: دانشگاهی که من در آن کار می کنم کلاس فنی ندارد، بنابراین گذراندن دوره هایی با سکه دانشگاه ایده خوبی است اما برای من امکان پذیر نیست. :)
چه چیزی را باید یاد بگیرم که با نرفتن به مدرسه از دست داده ام؟
170417
من در حال ساخت یک برنامه MVC در مقیاس بزرگ با استفاده از Orchard هستم. و من منطقم را به ماژول ها جدا می کنم. من همچنین سعی می کنم به شدت برنامه را برای حداکثر توسعه پذیری و آزمایش پذیری جدا کنم. من درک ابتدایی از IoC، الگوی مخزن، الگوی واحد کار و الگوی لایه سرویس دارم. من برای خودم یک نمودار ساخته ام. من نمی دانم که آیا درست است و آیا چیزی وجود دارد که در مورد یک برنامه توسعه پذیر از قلم افتاده است. توجه داشته باشید که هر ماژول یک پروژه جداگانه است. ![نمودار معماری](http://i.stack.imgur.com/b8da2.png) * * * **به روز رسانی** بنابراین من ماژول های رابط کاربری زیادی دارم که از ماژول db استفاده می کنند، به همین دلیل است که آنها تقسیم شده اند. . خدمات دیگری نیز وجود دارد که ماژول های رابط کاربری از آنها استفاده خواهند کرد. ماژول‌های رابط کاربری از هم جدا شده‌اند زیرا به مرور زمان و مستقل از یکدیگر ساخته می‌شوند.
146247
ویرایشگرهای متن عمومی خیلی تغییر نمی کنند. برجسته کردن نحو و فرو ریختن کد واقعاً تغییرات بزرگی نیستند. اگر یک ویرایشگر از ساختار یا دامنه آگاه باشد، معمولاً با طرح‌بندی‌های متفاوتی همراه است - نمای درختی، منوهای زمینه، کشیدن و رها کردن و غیره. بنابراین آیا مثال خوبی برای اضافه کردن کنترل دامنه بیشتر در هنگام ویرایش با caret، انتخاب متن و غیره وجود دارد؟ وقتی به توضیح این موضوع با مثال فکر می‌کنم، چه چیزی به ذهنم می‌رسد: * کنترل همگام‌سازی (این زمانی است که اولین بار i را در «<div>...</div>» حذف می‌کنید، این به طور خودکار به «<dv></dv>» تغییر می‌کند. * کنترل فقط خواندنی (این است که شما در / در قطعه بالا هستید که نمی توانید ویرایش کنید، اما اگر <div> را انتخاب کنید و Del را فشار دهید، هر دو حذف می شوند * پیمایش لایه ای. احتمالا حالت های مختلف زمانی که هنگامی که شما چپ، راست و غیره را فشار می دهید، لایه های نامربوط را دور می زند برای درج کردن باید با آن سازگار باشد چیزهایی از این لیست است، اما من فکر می کنم که راه حل های جزئی هیچ کمکی نمی کند و حتی می تواند آسیب برساند و باعث ناراحتی شود، بنابراین سوال بیشتر در مورد راه حل پیچیده ای است که برای بهبود کلی بهره وری در ویرایشگرهای متنی کلی در نظر گرفته شده است.
ویرایشگرهای متن کد آگاه از دامنه
240863
تیم من همه توافق کرده اند که نوشتن یک وبلاگ توسعه شرکت ایده خوبی است. مزایای مستند زیادی برای وبلاگ نویسی وجود دارد، هم برای افراد و هم برای شرکت. با این حال، در حالی که همه موافق هستند که یک وبلاگ از نظر تئوری ایده خوبی است، به نظر می رسد هیچ کس نمی خواهد واقعا بنشیند و یک ورودی بنویسد. بین وجود و جریان بی پایان کارهای دیگر که باید انجام شود، بیشتر تیم افراد درونگرا هستند که عموماً دوست ندارند خودشان را در آنجا قرار دهند، و این تصور وجود دارد که احتمال زیادی وجود دارد که وبلاگ به آن توجهی نداشته باشد و به آن واگذار شود. به هر حال در گوشه ای از اینترنت پوسیده می شود، من واقعاً مطمئن نیستم که چگونه مردم را در مورد شروع واقعی هیجان زده کنم. من نمی‌خواهم فقط کسی را مجبور کنم که شروع به نوشتن کند، اگر او نمی‌خواهد، این به کسی کمک نمی‌کند که یک وبلاگ خسته‌کننده و بدون اطلاع با عجله داشته باشد. چه کاری می توانم انجام دهم تا تیمم را در مورد نوشتن یک مقاله هیجان زده کنم؟
چگونه می توانم تیمم را در مورد نوشتن یک وبلاگ هیجان زده کنم
244630
اگر روشی وجود دارد bool DoStuff() { سعی کنید { // انجام کارها را انجام دهید... return true; } catch (SomeSpecificException ex) { return false; } } بهتر است «IsStuffDone()» نامیده شود؟ هر دو نام ممکن است توسط کاربر اشتباه تعبیر شود: اگر نام DoStuff() است چرا یک Boolean برمی گرداند؟ اگر نام «IsStuffDone()» باشد، مشخص نیست که آیا روش یک کار را انجام می دهد یا فقط نتیجه آن را بررسی می کند. آیا کنوانسیون برای این مورد وجود دارد؟ یا یک رویکرد جایگزین، زیرا این یکی ناقص تلقی می شود؟ برای مثال، در زبان‌هایی که دارای پارامترهای خروجی هستند، مانند C#، یک متغیر وضعیت بولی می‌تواند به عنوان یک به متد ارسال شود و نوع برگشتی متد «void» خواهد بود. ویرایش: در مشکل خاص من، رسیدگی به استثنا را نمی توان مستقیماً به تماس گیرنده واگذار کرد، زیرا این روش بخشی از پیاده سازی رابط است. بنابراین، تماس گیرنده نمی تواند با تمام موارد استثنای پیاده سازی های مختلف برخورد کند. با آن استثناها آشنا نیست. با این حال، تماس‌گیرنده می‌تواند با یک استثنای سفارشی مانند «StuffHasNotBeenDoneForSomeReasonException» همانطور که در پاسخ و نظر npinti پیشنهاد شد، مقابله کند.
چگونه می توان متدی را نام برد که هم وظیفه ای را انجام می دهد و هم یک بولی را به عنوان وضعیت برمی گرداند؟
128648
به نظر می رسد که با افزایش تجربه با مجموعه خاصی از ابزارهایی که باید با آنها کار کنید، انگیزه برای آزمایش چیزهای جدید ضعیف می شود. زمانی که در این کار برنامه نویسی تازه کار بودم، امتحان کردن چیزهای جدید، تحقیق آنلاین، باعث بهره وری من شد، زیرا اغلب راهی (یا کتابخانه) پیدا می کردم که کار را نسبت به چارچوب کد موجود آسان تر می کرد. بنابراین استفاده از چیزهای جدید -- برای من و همچنین در زمینه کدهای داده شده -- باعث شد که کارایی بیشتری داشته باشم. اکنون متوجه شدم که موارد بیشتر و بیشتری وجود دارد که در آن، برای یک مشکل معین، می‌دانم که احتمالاً راه‌حل بهتری وجود دارد، و یافتن آن - احتمالاً - کد را بهبود می‌بخشد. با این حال، با توجه به دانش نزدیک من در مورد پایه کد، استفاده از ابزارهای کمتر از حد بهینه‌ای که در اختیار داریم و دریافت راه‌حل (از جمله آزمایش‌ها) در حال اجرا بسیار آسان‌تر از یافتن موارد جدید و «بهتر» و «بهبود» پایگاه کد است. بنابراین این تنش وجود دارد: آن را به درستی انجام دهید در مقابل کار را به نحو شایسته انجام دهید. آیا این چیزی است که برای بسیاری از توسعه دهندگان اتفاق می افتد؟ آیا این یک مشکل خاص شناخته شده است؟ (آیا این یک مشکل واقعی است؟) آیا واقعاً با افزایش سطح تجربه ارتباط دارد؟ اوه، و توجه داشته باشید: من هنوز شغلم را دوست دارم و دوست دارم آن را حفظ کنم. فقط به نظر می رسد - همیشه جالب است! - با یادگیری پایه کد و مجموعه مشکلاتی که با برنامه خود با آن روبرو هستیم، بخش تحقیق کوچکتر می شود.
آیا استفاده از تکنیک های جدید به بهره وری آسیب می زند؟
245987
من مجموعه ای ساده از منابع، نه بیشتر از 10 نوع، با برخی روابط یک به چند دارم. به عنوان مثال * یک سفارش ورودی های زیادی دارد * یک ورودی نظرات زیادی دارد * یک ماشین می تواند چندین ورودی مرتبط داشته باشد * یک ماده می تواند چندین سفارش مرتبط داشته باشد همه اشیاء مدل توسط یک کلید اصلی منحصر به فرد شناسایی می شوند که من با استفاده از تماس های REST HTTP ارتباط برقرار می کنم. چگونه باید اشیا را مدل سازی کرد؟ ### گزینه 1: اشیاء تودرتو این روابط می تواند منجر به اشیاء تودرتو شود: ورودی{ PK: '_'، prop1: '_'، prop2: '_'، ماشین:{ PK: '_'، prop3: '_' }، سفارش: { PK: '_'، مواد: { PK: '_'، prop4: '_' } } و به طور مشابه برای سایر اشیاء ### گزینه 2: مرجع توسط PK این رویکرد اشیاء را مسطح می کند: ورودی{ PK: '_'، prop1: '_'، prop2: '_'، machinePK: '_'، orderPK: '_' } بهترین رویکرد چیست؟ بدیهی است که هر دو مزایا و معایب واضحی دارند. آیا رویکرد ترکیبی راه حلی مناسب است؟ اگر چنین است، برای انتخاب بین اشیاء مسطح یا تودرتو کدام معیار را باید رعایت کنم؟ آیا ممکن است به فناوری مورد استفاده من برای اجرای آن بستگی داشته باشد (اگرچه تغییر مدل به دلیل فناوری ها بوی بدی می دهد...)؟ برای ارائه کمی زمینه، من از ASP.NET WebApi 2 برای باطن و AngularJS در Typescript برای قسمت جلویی استفاده می کنم.
اشیاء تو در تو در REST
46610
من دانشجویی هستم که علاقه مند به کار بر روی مدیریت حافظه، به ویژه مولفه جایگزینی صفحه هسته لینوکس هستم. راهنماهای مختلفی که می توانند به من برای شروع درک منبع هسته کمک کنند چیست؟ من سعی کرده ام کتاب _درک مدیریت حافظه مجازی لینوکس_ نوشته Mel Gorman و _Understanding the Linux Kernel_ اثر Cesati و Bovet را بخوانم، اما جریان کنترل از طریق کد را توضیح نمی دهند. آنها فقط ساختارهای مختلف داده مورد استفاده و کار عملکردهای مختلف را توضیح می دهند. این باعث می شود کد گیج کننده تر شود. پروژه من با بهینه سازی الگوریتم جایگزینی صفحه در هسته اصلی و تجزیه و تحلیل عملکرد آن برای مجموعه ای از بارهای کاری سر و کار دارد. آیا طعمی از هسته لینوکس وجود دارد که درک آن آسان تر باشد (اگر نه هسته لینوکس-2.6.xx)؟
چگونه کد منبع هسته لینوکس را برای یک مبتدی درک کنیم؟
161404
تحلیل مستهلک شده چیست؟ و چگونه می تواند به من در دستیابی به _ضمانت های عملکرد بدترین حالت_ در برنامه هایم کمک کند؟ داشتم می‌خواندم که تکنیک‌های زیر می‌تواند به برنامه‌نویس کمک کند به _ضمانت‌های عملکرد بدترین حالت_ دست یابد (یعنی به قول خودم: تضمین کنم که زمان اجرای یک برنامه از زمان اجرا در بدترین بازیگران تجاوز نمی‌کند): * الگوریتم‌های تصادفی (مثلاً مرتب‌سازی سریع) الگوریتم در بدترین حالت درجه دوم است، اما مرتب کردن تصادفی ورودی تضمینی احتمالی می دهد که زمان اجرای آن است. خطی ) * توالی عملیات (تحلیل ما باید هم داده ها و هم توالی عملیات انجام شده توسط مشتری را در نظر بگیرد) * **تحلیل مستهلک شده** (روش دیگری برای ارائه تضمین عملکرد این است که هزینه ها را با پیگیری هزینه کل تمام عملیات تقسیم بر تعداد عملیات در این تنظیم، ما می توانیم برخی از عملیات گران قیمت، در حالی که نگه داشتن میانگین هزینه عملیات چند عملیات گران قیمت، با اختصاص بخشی از آن به هر یک از تعداد زیادی از عملیات ارزان قیمت. تجزیه و تحلیل مستهلک شده است، و چگونه می توان آن را در واقع **اجرا کرد** (ساختار داده؟ الگوریتم؟) برای دستیابی به بدترین تضمین های عملکرد
تحلیل مستهلک؟ (تضمین عملکرد در بدترین حالت)